وقتی متوجه می شود که تمام دنیا حول محور تو نمیچرخد و البته روی گشاد شدن سوراخ لایه اوزن هم بی تاثیری نیستی!
آن موقعه است که میفهمی که خانه شما شاید در مقابل زلزله شش ریشتری هم مقاومت نکند و احتمالا گسل بزرگی هم که از ناف شهر عبور کرده کم کاری چند صد ساله اش از سنگینی کوهها و یا از گشادی خود گسل نیست بلکه چند صد سال برای ایشان یک شوخی بامزه است که در نصف یک فریمش جد بزرگوار حاج غلامرضا، عمویِ اخویِ بزرگِ پدر بزرگ افشین که باهم ناتنی هم بوده اند الان توی آجیل خوریِ مسیِ ما شده بادوم
خب داستان این بادوم چی؟
آن موقعه است که میفهمی که خانه شما شاید در مقابل زلزله شش ریشتری هم مقاومت نکند و احتمالا گسل بزرگی هم که از ناف شهر عبور کرده کم کاری چند صد ساله اش از سنگینی کوهها و یا از گشادی خود گسل نیست بلکه چند صد سال برای او شوخی بامزه است که در نصف یک فریمش جد بزرگوار حاج غلامرضا، عمویِ اخویِ بزرگِ پدر بزرگ بنده که باهم ناتنی هم بوده اند الان توی آجیل خوریِ مسی ما به شکل بادوم حضور داره
خب داستان این بادوم چی؟
خب مشخصه دیگه برای عمه بزرگِ آقا جون افشین توی بچگی برای اینکه نره و مشت مشت بادم از توی گنجه برداره و بخوره داستان تبدیل قبرستان قدیمی روستا به درخستان بادوم رو تعریف کردن.
افشین جان ممنون از بادوم هایی که برای ما آوردی
آره ممنون از تو و حاج غلامرضا