یک اصفهانی در نصف جهان
یک اصفهانی در نصف جهان
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

از سلسله خزعبلات من

این لالوها در حال تفقد کردن به سایر نوشته ها به رسم گذشته بودم که به یه مقاله ۳ دقیقه ای برخوردم. مخاطبینش، کلی آقای دکتر...آقای دکتر کرده بودند و -به به و چه چه- به رسم همیشه.

شخصا با نوشته های علمی مدرن به خصوص در زمینه ی آمار و احتمالات و سایر علوم مرتبط به مهندسی که به زبان فارسی نگارش شده مشکل دارم. ضمن اینکه معتقدم نگارش مطالب علمی مدرن به زبان فارسی توانایی و یارای انتقال دانش مدنظر را نداره.

اما چرا خوندن اون مقاله ی ۳دقیقه ای اینقدر کلافم کرد؟ دلیلش واضحه: من اونقدرا وقت نداشتم مطلب به این بلندی را بخونم. پس ابتدای هر پاراگراف دنبال حرف اصلی نگارنده می گشتم که جز اضافه گویی چیز دیگری دستگیرم نشد. درواقع، نگارنده نتوانسته بود مطلب اصلی را به صورت صریح و ساده در عین حال مرتبط با عنوان مقاله، در یک یا دو پاراگراف بیان کند. این اون مشکلیه که من همیشه توی مقالات فارسی بهش برخوردم. حتی پایان نامه های دکترای فارسی که از نزدیک دیدم.

اما توصیه من: لطفا طی یک یا دو پارگراف بخش اصلی حرفتان را بنویسید که حتما جمله ی اول هر پاراگراف حرف اصلی را منتقل می کند. پاراگراف های بعدی را به توضیح و شاخ و برگ دادن موضوع اختصاص بدین.

در مطلب علمی هرچقدر جملات کوتاهتر، ساده تر و کمتر دارای کلمات دور از فهم باشه بیشتر ارزش علمی داره. مسلما قرار نیست تاریخ جهانگشای جوینی یا قابوس نامه بنویسیم یا حتی هری پاتر.


ببخشید مزاحم شدم.

سما/ 24 ژانویه- ژنو

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید