یکی از مسائل حائز اهمیت در زندگی اشخاص، برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای آینده است. بسیاری از افراد از همان ابتدا دست به پسانداز زده و سعی دارند مبلغ قابل توجهی را برای دوران بازنشستگی خود ذخیره کنند. یکی از بهترین روشها برای چنین هدفی استفاده از استراتژیهای درآمد غیر فعال (Passive Income) است. این نوع درآمد به کار بسیار کم یا ناچیزی برای سودآوری نیاز دارد و به همین دلیل گزینهای ایدهآل برای آن دسته از افراد است که در کنار شغل اصلی سعی دارند آینده خود را نیز تضمین کنند.
یکی از آسانترین راهها برای دستیابی به استقلال مالی شکل دادن زندگی خود به شیوهای است که بخش قابل توجهی از درآمدها حاصل کار فعالانه نباشد. به منظور انجام دادن چنین چیزی، باید به فکر درآمد غیر فعال (Passive Income) باشید. درآمد غیر فعال به درآمدی گفته میشود که پس از انجام کارهای اولیه سرمایه گذاری، به تلاش کم یا ناچیزی برای در گردش نگه داشتن آن نیاز دارد. در میان مثالهای نامآشنای درآمد غیر فعال میتوان به این موارد اشاره کرد:
درآمد غیر فعال به این دلیل جذاب است که هیچ وقتی را از شما نمیگیرد. در نتیجه شما میتوانید بر روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعا از آنها لذت میبرید. اگر کارگران در بیشتر حرفهها بخواهند هر سال درآمدی مطابق با تورم داشته باشند، باید سالها و با همین میزان ساعات یا حتی بیشتر کار کنند. به محض اینکه تصمیم بگیرید بازنشسته شوید یا اینکه دیگر نمیتوانید کار کنید، در صورت نداشتن درآمد غیر فعال، دخلتان متوقف خواهد شد. این امر در گذشته به آسانی از طریق شرکت در برنامههای بازنشستگی مختلف ممکن بود، اما امروزه تعداد چنین برنامه هایی زیاد نیست.
بعضی از درآمدهای غیر فعال به سرمایه اولیه برای شروع، ادامه و رشد نیاز دارند و تعدادی دیگر به هیچ سرمایه اولیهای نیاز ندارند. اینکه کدام یک از این موارد را انتخاب میکنید، به وضعیت مالی فعلی، مهارتها، استعدادها و شخصیتتان بستگی دارد.
افرادی که میخواهند از درآمدهای غیر فعال با استفاده از سرمایه اولیه استفاده کنند، یا به پول خانوادگی و سرمایههای برآمده از سرمایه گذاری نیاز دارند یا اینکه باید آنقدر جسور باشند که مبلغ زیادی را به منظور خرید یک دارایی خاص قرض بگیرند. شخصی را تصور کنید که وام بانکی زیادی را دریافت میکند تا به ساخت و ساز آپارتمان یا خریداری خانههای اجارهای بپردازد. اگرچه این کار میتواند مقدار کمی سرمایه را به گردش مالی زیاد تبدیل کند، اما ریسکهای مخصوص به خود را دارد. در زمان استفاده از پول قرضی، حاشیه خطا بسیار کمتر است، چرا که نمیتوانید همان اندازه شکست را قبل از عدم پرداخت بدهیها و نابودی ترازنامه خود تحمل کنید.
یک مثال دیگر از درآمدهای غیر فعال که به سرمایه اولیه نیاز دارند این است که شخص در کسب و کارهای عملیاتی مانند کارخانه یا فروشگاه مبلمان سرمایه گذاری کند و اجازه دهد آن کسب و کار گسترش پیدا کند. مدیران مالی اولیه در Wal-Mart اجازه داشتند پیش از شروع کار عمومی شرکت در آن سرمایه گذاری کنند.
دومین دستهبندی درآمدهای غیر فعال به مواردی برمیگردد که به سرمایه اولیه برای شروع، ادامه و رشد نیازی ندارند. این موارد برای اشخاصی که میخواهند با تکیه به خودشان شروع کنند، به مراتب بهتر است. آنها شامل داراییهای مانند کتاب، آهنگ، حق ثبت اختراع، نشان تجاری، سایت آنلاین یا کمیسیون هستند که میتوانید خودتان به وجود آورید. گستردگی اینترنت راه را برای کسب و کارهایی باز کرده است که درآمدهای تقریبا بینهایتی را از داراییهای ویژه فراهم میآورند، مانند فروشگاههای آنلاین عرضه محصولات به صورت مستقیم که پول چندانی را در عملیات خود وارد نمیکنند، اما باز هم سود زیادی به دست میآورند.
بسیاری از مردم از طریق تبلیغات آنلاین در وبسایتهایی که به نگهداری کمی نیاز دارند درآمد غیر فعال به دست آوردهاند. این ناشرین میتوانند با استفاده از تولید محتوا ترافیک وب را افزایش دهند و سپس کار جذب مردم به وبسایت را به موتورهای جستجوگر بسپارند.
به صورت کلی، رایجترین شیوه برای کسب درآمدهای غیر فعال این است که یک شغل اصلی داشته و از درآمد خود برای خریداری داراییهایی استفاده کنید که درآمدهای غیر فعال در اختیارتان قرار میدهند. برای مثال، میتوانید از درآمد خود برای خریداری سهام استفاده کنید و با گذر زمان روشهایی مانند ترکیب داراییها، متوسط هزینه دلاری (Dollar Cost Averaging) و سرمایه گذاری مجدد سود سهام برای به دست آوردن میزان قابل توجهی از درآمد غیر فعال را به کار بگیرید. مشکل این روش این است که به دست آوردن سود کافی برای بهبود استاندارد زندگی ممکن است به سالها زمان نیاز داشته باشد.
در هر حال، این مسیر مطمئنترین راه برای رسیدن به ثروت است.
یکی از مزایای عمده کسب درآمد غیر فعال این است که مالیات آنها نسبت به درآمدهای فعال بسیار مطلوبتر است، چرا که این نوع درآمدها مشوق مناسبی را برای عموم فراهم میآورند تا در آن دسته از داراییها سرمایه گذاری کنند که به رشد اقتصاد و ایجاد شغل کمک میکنند.
برای مثال، پول به دست آمده از سود سهام دارای نرخ مالیاتی کمتری نسبت به حقوق شغلی است. مالکین کسب و کار که در شرکتهای تاسیسشده توسط خودشان کار میکنند، باید مالیات بیشتری را نسبت به اشخاصی بپردازند که دارای سرمایهای غیر فعال در همان شرکت هستند و تنها باید مالیات بر درآمد تعیینشده را پرداخت کنند. همان میزان درآمد حاصل شده به صورت فعال، مشمول مالیات بیشتری نسبت به درآمد غیر فعال از شرکت است.