این روزها بیت کوین و رمز ارزها به موضوع داغی در سراسر جهان تبدیل شدهاند. در سال جدید و با سیر صعودی قیمت بیت کوین، بسیاری به فکر ورود به این بازار و سرمایه گذاری و کسب درآمد از این طریق افتادند. زمانیکه این روند تغییر جهت داده و سیر نزولی به خود بگیرد چه باید کرد؟ آیا باید سریعا دارایی خود را فروخته و به سمت ترند دیگری برویم؟ آیا باید برای ورود به بازار همیشه منتظر پایینترین قیمت باشیم؟ در ادامه یکی از افراد باتجربه در این بازار به ما توضیح میدهد که چگونه هنگام تغییرات ناگهانی قیمت تصمیمات درستی اتخاذ کنیم و از همه مهمتر از چه اقداماتی باید پرهیز کنیم!
تجارت و سرمایه گذاری در رمز ارزها مانند یک جنگ روانی است. متخصصان سهام اغلب باور دارند که سرمایه گذاری در بازارهای سنتی قدرت و آمادگی ذهنی بالایی را میطلبد. این قدرت ذهنی را میتوان به عبارتی خویشتنداری سهام داران در جلوگیری از اتخاذ تصمیمات غیرمنطقی و پیروی از استراتژی مناسب هنگام نوسانات بازار دانست. اگر تجارت سنتی نیازمند آمادگی ذهنی بالایی است، پس میتوان گفت فعالیت در بازار رمز ارزها به صبر و ارادهای فولادین نیاز دارد. بازار رمز ارزها ناپایدار تر از هر بازار دیگری در جهان است. شما به ثبات عاطفی بالایی احتیاج دارید، درست مانند یودا (یودا (Yoda)، شخصیتی خیالی در مجموعه حماسی جنگ ستارگان ساخته جورج لوکاس) در حال تمرکز در قله کوه هنگام یک بارش شهاب سنگ.
بله، ممکن است همه چی در اطراف شما در حال فرو ریختن باشد اما شما باید با خونسردی به کار خود ادامه دهید.
من چند سال است که در این فضا فعالیت میکنم. در ابتدا با سرمایه گذاری شروع کردم، ولی به تدریج دامنه فعالیتهایم را گسترش دادم. با یک شتابدهنده همکاری دارم و به فروش توکنها کمک میکنم. به تازگی نیز به تیمی ملحق شده و مجذوبشان شدهام. کار کردن در این تیم به من کمک میکند تا درک جامعی از قواعد بازی داشته باشم.
پیوستن به این تیم درک من را نسبت به قوانین ابتدایی این کار بالا میبرد. این درک موجب شده است تا من یاد بگیرم بازار رمز ارزها کاملا توسط احساسات کنترل میشود و همیشه روندی منطقی ندارد. بازار رمز ارز بیش از هر بازار دیگری سرمایه گذار خرد دارد. با نگاهی به نمودار قیمت بیت کوین و مقایسه آن با نمودار جستجوی Google برای کلمه "Bitcoin" میتوان این موضوع را مشاهده نمود. نمودارها بسیار شبیه هم هستند، به نظر میرسد هر چه افراد بیشتری کلمه Bitcoinرا در گوگل سرچ کنند، قیمتها نیز بالاتر میرود. نمودار حجم جستجو صاف تر به نظر میرسد، زیرا نقاط داده کمتری برای رسم این نمودار بکار رفته است.
حجم جستجو دقیقا قبل از افزایش قیمت شدت میگیرد. هنگامی که بازاری توسط احساسات کنترل شود جابجایی قیمتها نیز بر اثر عواطف خواهد بود. موفقیت و پیروز شدن در چنین بازاری مستلزم چشم پوشی از احساسات و حذف آنها از معاملات است. گاهی مهم نیست شما چه کاری انجام میدهید، بلکه کاری که نمیکنید اهمیت دارد، درگیر احساسات شدن دقیقا همان چیزی است که از قدرت ذهنی شما کم میکند. هنگامی که قیمت بیت کوین افت میکند و شما شاهد کاهش ارزش داراییهای رمز ارز خود هستید، حفظ ارامش کار دشواری است. وقتی بازار در آشوب کامل بسر میبرد حتی باور اینکه بیت کوین دوباره بتواند به اوج فروش خود برگردد کاری تقریبا غیر ممکن است. من گوی جادویی پیش بینی ندارم، ولی با اطمینان کامل میگویم که بیت کوین دوباره به شکوه سابقش باز خواهد گشت.
اگر شانس بقدر کافی با شما یار باشد و هنگام رکود بازار مقداری از سرمایه خود را به فیات یا بیت کوین تبدیل کرده باشید، میتوانید پورتفولیوی خود را بوجود آورید. من تقریبا همیشه مقداری پول فیات یا بیت کوین برای شرایط رکود بازار پس انداز میکنم، اما وسواسم برای سرمایه گذاری در دوران افت بازار همواره برای من خسارت مالی بهمراه داشته است. هنگامی که به نمودار قیمت یک رمز ارز نگاه میکنید و میبینید که ارزش آن رو به کاهش است، با خود میگویید این کاهش قیمت چه زمانی متوقف میشود. در واقع به دنبال این هستید که به پایینترین قیمت برسید، به عبارت دیگر شما قصد سرمایه گذاری در روند نزولی بازار را دارید. این نوع سرمایه گذاری به حدی خطرناک است که اغلب به آن "گرفتن یه چاقو در حال سقوط" گفته میشود.
اگر شما پیوسته در تلاش برای این نوع سرمایه گذاری هستید، فرصت های زیادی را از دست خواهید داد. من بارها و بارها در انتظار سرمایه گذاری در یک روند معکوس بوده ام و بخاطر این ایدهال گرایی در زمان سرمایه گذاری بیشتر از آنچه سود کنم متضرر شده ام. در برخی مواقع، بهتر است به جای منتظر بودن برای رسیدن به پایینترین قیمت، دست به کار شوید و در نزدیکیهای این قیمت معامله خود را انجام دهید.
همه ما این تجربه را داشتهایم، پس از این بابت شرمنده نباشید. به هر حال انسان جایزالخطاس! تقریبا همه ما تجربه دیدن پیشرفت شدید سهام بی ارزش خودمان را دقیقا بعد از فروش آن داشته ایم.
گویا هر بار که من از سهام خود نا امید میشوم و برای جایگزینی و مقابله با سندروم فومو یا ترس از دست دادن به دنبال سرمایه گذاری دیگری میروم، سهام قبلی من پیشرفت قابل توجهی میکند. فومو (FOMO) مخفف ترس از دست دادن است، این سندرم یک ترس رایج است که موجب اتخاذ بسیاری از تصمیمات بد در تجارت میشود.
اجازه دهید برایتان مثالی بزنم:
فرض میکنیم شما سهام XYZ را با قیمت 0.25 دلار خریداری کردهاید. شما ارزیابیهای خود را انجام داده و نمودارها را به دقت بررسی کرده اید، به عبارتی آمادگی کامل دارید. به فکر سرمایه گذاری در پایین ترین قیمت هم نبودهاید، زیرا میدانید این یک سرمایه گذاری بلند مدت است. پس از انتخاب راضی هستید و با خونسردی به کار خود ادامه میدهید.
دو هفته گذشته است و سهام XYZ هنوز با همان قیمت 0.25 دلار به فروش میرسد. در این مرحله است که به باورها، منطق و حتی واقعیت وجودی خود شک میکنید. شما در فروشگاهها با افراد مسن درباره معنای "پول" بحث میکنید. هر چقدر ارزش سهام شما بیشتر ثابت میماند اخلاق و رفتار شما نیز تلختر میشود.
دو هفته دیگر نیز سپری میشود، حال ارزش سهام XYZ کاهش یافته و به 0.20 دلار رسیده است. دوستتان که همین هفته گذشته با رمز ارز آشنا شده است، چیزی درباره یک رمز ارز بی ارزش به نام ABC میگوید، شما او را بخاطر اینکه به رمز ارزی به جز XYZ فکر میکند مسخره کرده و میخندید. سپس تنها 6 ساعت پس از خرید دوستتان، ارزش سهام ABC به شدت بالا میرود، این افزایش 70 درصدی قیمت باعث میشود دوست خود را پادشاه بازار رمز ارزها تصور کند. از آنجایی که او میداند سهام شما هنوز در شرایط فلاکت باری است سعی میکند به شما مشاوره بدهد.
در این لحظه سرنوشت ساز شما از مهمترین موضوع چشم پوشی میکنید: استراتژی تجاری!
با خود فک میکنید: "اگر این بازار بدرد میخورد احمقهایی مانند دوست من در آن پیشرفت نمیکردند."
هرچه باشد او فقط 12 ساعت است که شروع به سرمایه گذاری کرده ولی با این وجود 80% سود به او تعلق گرفته است! این دیگر چه شوخی مسخره ای است! من باعث رونق سهام او شده ام ولی چرا تمام معاملات خوب نصیب او میشود؟!
روز بعد ارزش سهام ABC جان تا 150 درصد افزایش مییابد. شما از پنجره به بیرون خیره شده اید، نه به افق زیبای آسمان شهر بلکه به خیابان پایین پنجره نگاه میگنید. به این فکر میکنید که بیرون پریدن از پنجره دردناک تر است یا اینکه به حرفهای دوستتان درباره رموز بازار گوش دهید. به خانه میروید، وارد صرافی خود میشوید و با سهام XYZ خود خداحافظی میکنید. تمام دارایی خود را به حراج میگذارید و پول بدست آمده را به خرید سهام ABC اختصاص میدهید.
فردای آن روز ارزش سهام XYZ تا 800% افزایش مییابد. دوستتان تلفن میکند و هیجان زده میگوید: "رفیق تبریک میگم! دیدم که سهام XYZ به شدت گران شده! کاش وقتی سهام ABC بالا بود میفروختمش! الان ارزشش تقریبا مثل وقتیه که خریدمش، باید به حرفت گوش میدادم و روی XYZ سرمایه گذاری میکردم."
سعی کنید این آدم نباشید! من بوده ام و اصلا خوشایند نیست.
خواه باور کنید یا نه شما نمیتوانید با شگردهای ذهنی باعث حرکت بالا یا پایین نمودار شوید!
به من اعتماد کنید، من نیز در ابتدای ورود به این بازار ساعتهای بیشماری را صرف بررسی "چارتها و نمودارها" کرده ام. صادقانه بگویم، وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم که اکثر مواقع وقت خود را هدر داده ام. با اینکه ساعتهای زیادی را صرف مطالعه و یادگیری نکات مربوط به تجارتم کرده ام، اما در در اغلب مواقع بی هدف به صفحه مانیتورم خیره شده بودم.
اکنون میفهمم که بیشتر اشتباهات من در آن لحظات رخ داده است، هنگامی که کار مفیدی انجام نمیدادم. من مانند یک شاهین بی وقفه و بی دلیل نمودار داراییهای خود را نظارت میکردم، این باعث ایجاد رفتار عاطفی و تمایل به خرید و فروش بیش از حد در من شد، اکنون میدانم که باید از این دو مقوله به هر قیمتی دوری کنم.
گاهی بهترین استراتژی مشخص کردن یک سقف سرمایه گذاری برای خود و سپس رها کردن بازار است. به راهکار خود اعتماد کنید و همیشه به یاد داشته باشید: اگر با استراتژی معامله نکنید، دارید قمار میکنید!