پول فیات به ارز دولتی بدون پشتوانه طلا یا نقره گفته میشود که ارزش خود را از عرضه و تقاضا و ثبات دولت صادرکننده آن میگیرد. ارزهای بزرگ جهان بدون پشتوانه هستند و این پول دارای مزایا و معایبی است؛ مثلاً اگر دولتها بتوانند مدیریت مناسبی بر عرضه پول و مدیریت اقتصادی داشته باشند، میتواند منافع زیادی در پی داشته باشد. اما در صورت بروز اشتباهاتی مانند چاپ بیش از حد اسکناس، تورم شدیدی شکل میگیرد، مانند آنچه در اوایل قرن اخیر در زیمباوه رخ داد.
پول فیات یا بدون پشتوانه همان ارز دولتی است که از حمایت یک کالای فیزیکی مانند طلا یا نقره برخوردار نیست بلکه توسط دولت پشتیبانی میشود. ارزش پول فیات بهجای ارزش کالای پشتیبان آن، مانند آنچه در پول کالا میبینیم، از رابطه بین عرضه و تقاضا و ثبات دولت صادرکننده آن تامین میشود. بیشتر ارزهای کاغذی مدرن از جمله دلار ایالات متحده، یورو و ارزهای بزرگ دیگر جهان، ارزهای فیات هستند.
کلمه فیات از ریشه لاتین گرفته شده است و میتوان آن را به «باید باشد» یا «بگذار انجام شود» ترجمه کرد.
نکات کلیدی درمورد ارز فیات:
پول فیات تنها به این دلیل ارزش دارد که دولت ارزش آن را حفظ میکند یا چون دو طرف معامله بر سر ارزش آن توافق دارند.
از نظر تاریخی، دولتها با استفاده از فلزات گرانبهایی مانند طلا و نقره سکه ضرب میکردند یا پولی کاغذی چاپ میکردند که قابل معاوضه با مقدار مشخصی کالای فیزیکی بود. پول فیات قابل تبدیل نبوده و نمیتواند بازخرید شود.
بیشتر ارزهای کاغذی مدرن ازجمله دلار ایالات متحده پول فیات هستند.
به این دلیل که پول فیات به ذخایر فیزیکی مانند اندوخته طلا یا نقره ملی پیوند نخورده است، ریسک از دست دادن ارزش خود به دلیل تورم یا حتی بیارزش شدن درصورت بروز ابر تورم را دارد. اگر مردم باور خود به ارز ملی را از دست بدهند، آن پول دیگر نمیتواند ارزش خود را حفظ کند. این مورد با ارزی که مثلا دارای پشتوانه طلاست تفاوت دارد. این ارز به دلیل تقاضا برای طلا در صنعت جواهرات و همچنین تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی، کامپیوترها و وسایل نقلیه هوایی، از ارزشی ذاتی برخوردار است.
دلار ایالات متحده هم یک پول فیات و هم پول قانونی رایج (legal tender) است که برای بدهیهای خصوصی و عمومی مورد پذیرش است. پول قانونی رایج اساساً به ارزی گفته میشود که قانونی بودن آن توسط دولت اعلام شود. دولتهای زیادی اقدام به چاپ ارز فیات کرده و سپس با تعیین آن بهعنوان استاندارد پرداخت بدهی، آن را به پول قانونی رایج بدل میکنند.
در ایالات متحده، در گذشته ارز این کشور دارای پشتوانه طلا (و در برخی موارد نقره) بود. دولت فدرال از زمان تصویب لایحه بانکداری فوقالعاده سال 1933، شهروندان را از معاوضه ارز با طلای دولتی منع کرد. استاندارد طلا که ارز ایالات متحده را با طلای دولتی مورد پشتیبانی قرار میداد، در سال 1971 که ایالات متحده ارسال طلا به دولتهای خارجی به ازای ارز ایالات متحده را متوقف کرد، به طور کامل به پایان رسید. از آن زمان گفته میشود که دلار آمریکا دارای پشتوانه «ایمان و اعتماد کامل» دولت ایالات متحده است، و «پول قانونی برای بدهیهای عمومی و خصوصی» شناخته میشود اما در خزانهداری ایالات متحده یا بانک مرکزی، مانند سابق دیگر با پول قابل بازخرید نیست. بدین صورت دلار ایالات متحده حالا دیگر پولی قانونی است که قابلیت معاوضه با طلا، نقره یا کالاهای دیگر را ندارد.
پول فیات در صورتی که بتواند نقشهایی را ایفا کند که اقتصاد یک ملت از واحد پولی خود انتظار دارد، نقشهایی مانند ذخیره ارزش، ایجاد حساب عددی و تسهیل تبادل، بهعنوان یک ارز خوب عمل خواهد کرد. پول فیات سینیورژ یا درآمد حاصل از چاپ و نشر پول بسیار خوبی دارد.
ارزهای فیات در قرن بیستم اهمیت و رواج یافتند و دلیل این رواج و اهمیت تا حد زیادی این بود که دولتها و بانکهای مرکزی به دنبال ایمن نگه داشتن اقتصادهای خود از بدترین اثرات رونق و رکود ملی چرخههای کسبوکار بودند. از آنجایی که پول فیات یک منبع کمیاب یا ثابت مانند طلا نیست، بانکهای مرکزی کنترل بسیار بیشتری بر عرضه آن دارند و همین امر به آنان قدرت بیشتری برای مدیریت متغیرهای اقتصادی مانند عرضه اعتبار، نقدینگی، نرخ سود و نوسان قیمت میدهد. بهعنوان مثال، بانک مرکزی ایالات متحده مسئولیت دوگانه پایین نگه داشتن نرخ بیکاری و تورم را دارد.
با این حال، بحران مسکن سال 2007 و بحرانهای مالی متعاقب آن، این باور که بانکهای مرکزی میتواند از رکود جدی اقتصادی توسط تنظیم عرضه پول جلوگیری کنند کمرنگ شد. بهعنوان مثال، یک ارز دارای پشتوانه طلا عموماً با ثباتتر از پول فیات است چون عرضه طلا محدود است. فرصتهای بیشتری نیز برای ایجاد حباب با پول فیات وجود دارد چرا که عرضه آن نامحدود است.
کشور آفریقایی زیمباوه در اوایل دهه 2000 به یکی از بدترین نمونه های ابر تورم تبدیل شد. بانک مرکزی زیمباوه در پاسخ به مشکلات شدید اقتصادی، شروع به چاپ پول با سرعت بسیار بالا کرد. این امر منجر به ابر تورم شد و نرخ تورم در سال 2008 در بازه 230 تا 500 میلیارد درصد قرار داشت. قیمتها به شدت افزایش یافتند و مصرفکنندگان برای خرید محصولات مورد نیاز روزمره خود مجبور به حمل جعبههای بزرگ پول بودند. در اوج بحران، هر 1 تریلیون دلار زیمباوه حدود 50 سنت ایالات متحده ارزش داشت.