درست است که ماینینگ برق زیادی مصرف میکند ولی آنچه که در ازای آن به دست میآوریم تنها فناوری بلاک چین و رمز ارز نیست، بلکه یک سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است که در کنار مزایای دیگر، برای محیط زیست به مراتب بهتر خواهد بود.
تاکنون درمورد سرنوشت شوم بیت کوین و بیان این دیدگاه که مصرف برق استخراج بیت کوین دنیا را به نابودی میکشاند، مقاله های زیادی نوشته شده و زمان گزافی صرف شده است. نتیجهگیریهای نابجا دربارهی تقاضای انرژی و دیگر دیدگاههای نادرست به طور گسترده انتشار پیدا کرده ولی گویا همه این حقیقت را فراموش کردهاند یا خود را به فراموشی زدهاند که گسترش به کارگیری بیت کوین چگونه دنیای ما را به جای بهتری تبدیل خواهد کرد.
یکی از مزایای بیت کوین که معمولا از قلم میافتد، توانایی آن در کاهش پسماندهاست. در حقیقت بیت کوین مایه ماندگاری محیطزیست است نه مایه تباهی آن.
بیایید با قیمتهای کلی همه کالاها و خدمات آغاز کنیم. نام آن را میگذاریم سطح قیمت کل (aggregate price level) و مختصرا به آن P میگوییم. روشن است که P ، حاصل تقاضای کل (aggregate demand = D) و عرضه پول (supply of money = M) است. با فرض ثابت بودن دیگر شرایط، اگر هر کدام از این دو افزایش یابد، قیمت بالا میرود و برعکس.
سیستمهای پولی دارای هدفگذاری تورمی میکوشند تورم یا همان افزایش قیمتها (ΔP مثبت) را در یک سطح مشخص نگه دارند. برای نمونه بانک مرکزی اروپا (ECB) و خزانهداری فدرال آن را در سطح 2 درصد نگه میدارند. دیگر انواع ارز فیات نیز همیشه به همین صورت دچار انبساط قیمت میشوند، فقط انگیزههای تورم در آنها اندکی متفاوت است.
البته در شرایط متعادل، تقاضای کل به سمت برابری با عرضه کل کالاها و خدمات (S) میرود. عرضه کل خود محصول شمار پرسنل کاری (N) و میزان بهرهوری آنها (A) است که البته آشکارا از کنترل نظام پولی خارج هستند. نیازها و خواستههایی که در آن سوی معادله قرار دارند هم همینطور.
بنابراین روشن است که آنچه برای تنظیم کردن تورم قیمتها باقی مانده، ایجاد تغییر در عرضه پول (ΔM) است که از سوی نظامهای پولی همچون ECB یا Fed (سیستم فدرال) انجام میشود و شدت آن بسته به نیاز موجود متفاوت است.
اگر در واکنش به افزایش عرضه پول بدون وجود افزایش تقاضای کل، قیمتها بالا برود، در این صورت حتما ارزش پول کاهش پیدا میکند. در چنین شرایطی، هر واحد پول به آرامی و گاه به شکلی نگران کننده به سرعت ارزش کمتری نسبت به گذشته پیدا میکند، زیرا شمار واحدهای پولی توزیع شده در سرتاسر با وجود تقاضای کل یکسان، بیشتر شده است.
با وجود اینکه تورم پولی یک مساله اخلاقی بزرگ ایجاد میکند و آن بازتوزیع ثروت و دادن آن از تهیدست به ثروتمند است، اما این بار ما بیشتر نگران پیامدهای زیستمحیطی آن هستیم.
احتمالا شنیدهاید که هواداران محیطزیست میگویند ما باید میزان دور ریزمان را کم کنیم و پسماندهای ناشی از مصرف را کاهش دهیم. این گفته درست است. پسماندها در هر جامعهای باعث عقب ماندگی میشود و چوبی است که لای چرخ پیشرفت میرود.
سیاستهای تورمی به بالا رفتن قیمتها و پایین آمدن ارزش پول میانجامد. همین مساله برای مردم انگیزه میشود تا یوروها یا دلارهایشان را که در حال کم ارزش شدن هستند زودتر خرج کنند و گاه حتی در این راستا خود را بدهکار کنند. در شرایط حاد مانند آنچه بر سر بولیوار کشور ونزوئلا آمد، مردم مجبور بودند دستمزد خود را ظرف یک ساعت پس از گرفتن خرج کنند و حتی دیر رسیدن به فروشگاه باعث میشد زیان مالی سنگینی روی دستشان بماند.
از سوی دیگر، تورم دشمنِ پسانداز کردن است، یعنی در عمل به منزله دور ریز و هدر رفت است. با بروز تورم ما پیوسته به دنبال خریدن چیزهایی میرویم که به آنها نیازی نداریم یا یکبار از آنها استفاده میکنیم. در پر کردن دوباره یخچال خود درنگ نمیکنیم، در حالی که مواد غذایی قبلی هنوز سر جای خود مانده است و در نهایت خراب میشود و باید آن را دور بریزیم. این تولید پسماند همان چیزی است که هواداران محیط زیست به ما درباره آن هشدار میدهند و میخواهند دست از آن برداریم. اهداف نابجای سیستم پولی رایج ما باعث ایجاد مقدار زیادی پسماند میشود؛ پدیدهای که بسیار شرمآور است.
اگر عرضه پول را روی یک درجه ثابت و تغییرناپذیر قرار دهیم، شرایط به کلی متفاوت خواهد بود. این همان چیزی است که در بیت کوین وجود دارد و پروتکل آن طوری تعریف شده که حداکثر بیست و یک میلیون بیت کوین تولید خواهد شد.
هنگامی که رشد جمعیت (ΔN) عرضه کل کالاها و خدمات را افزایش میدهد، به موازات آن، تکنولوژی در زمینه بهرهوری (ΔA) پیشرفت میکند. این دو در کنار هم یک دوره گذرای کاهش قیمت یا انقباض قیمت را رقم میزنند. این روند تا جایی ادامه مییابد که تقاضای کل به عرضه کل برسد.
کاهش قیمتها باعث ایجاد انگیزه برای عقب انداختن یا صرف نظر از برخی خرجها، به غیر از مخارج مورد نیاز روزمره، میشود. این انقباض قیمت به طور مشخص زمینهساز کاهش بدهی میشود، چرا که پسانداز پول از همیشه سودآورتر خواهد بود.
در حالی که رقابت در بازار شرکتها را به سمت حذف دور ریز و کاهش مخارج عملیاتی میبرد، انقباض قیمت این انگیزهها را بیش از پیش تقویت میکند. بنابراین در یک سیستم پولی انقباضی مانند سیستم اقتصادی که بیت کوین میتواند ایجاد کند، ما تنها در هنگام نیاز به سمت خریدن چیزها میرویم و از خرید آنچه به راحتی خراب میشود یا بازیافتپذیر نیست دوری میکنیم. همچنین به دنبال چیزهایی که تنها یک کاربرد دارند نمیرویم، مگر در زمینههایی مانند بهداشت که نیاز ما به آنها موجه است. افزون بر این، بروز چنین شرایطی همه ما را به سمت کاهش هدر رفت در تمامی جنبههای زندگی چه کوچک و چه بزرگ میبرد.
به بیان دیگر، به کارگیری بیت کوین به عنوان ارز اصلی باعث تحقق برخی از اهداف اساسی جنبش محیط زیست میشود. تحقق این موارد هم به نفع محیطزیست و هم به سود انسان است و میتوان آن را راهکار هویج به جای راهکار چماق نامید.
چنین هدفی ارزش صرف مقدار زیادی الکتریسیته را دارد. استفاده از بیت کوین مزایای دیگری هم دارد؛ برای نمونه دیگر چیزی به نام ابرتورم وجود نخواهد داشت، پول کاغذی حذف خواهد شد و سیستم بانکداری مرکزی کنار میرود. این موارد به تنهایی ارزش هزینهای را که برای انرژی پرداخت میکنیم، دارند.