ویرگول
ورودثبت نام
sociama
sociama
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

سفر به مشگین شهر، نگینی درخشان بر دامنه های سبلان

کوه سبلان
کوه سبلان

این چند روز تعطیل عید نوروز، که به خاطر شیوع ویروس کرونا خونه نشین شدم، سعی می‌کنم از راه‌های مختلف خودم رو سرگرم کنم. یکی از علایق من نویسندگی و ثبت خاطرات هست که به خاطر مشغله زیاد، زمان کافی برای پرداختن به اون ندارم. ولی کرونا و قرنطینه بهترین فرصت هست تا بالاخره قلم رو بردارم و خاطرات سفر خرداد ماه سال گذشته به مشگین شهر را بنویسم. با من همراه باشید.

یک چند وقتی بود که وقتی به تقویم سال 98 نگاه می‌کردم، با دیدن تکه‌ی قرمز رنگ تعطیلات خرداد ماه چشمانم برق میزد و چندتا ستاره دور سرم می‌چرخید. فرصتی که به هیچ قیمتی نباید از دست می‌رفت. همینطور در ذهنم برنامه‌ریزی می‌کردم که در این چهار روز تعطیلی کجا برویم، که هم آب و هوای خوبی داشته باشد و هم تا حالا نرفته باشیم. یک اسکرین شات از اون تکه‌ی تقویم گرفتم و توی گروه دوستانم اصطلاحا شیر (share) کردم. معلوم شد دوستای عزیزم هم مثل خودم، عاشق سفر هستند. هرکدام از بچه‌ها نظر خاصی برای سفر داشتند. یکی گفت کردستان، یکی گفت شمال، یکی گفت کاشان. ولی سمیرا که عاشق اینستاگرام گردی و سرچ تو گوگل هست با یک پیشنهاد ناب اومد. مشگین شهر نگین درخشان سبلان. سرتان را درد نیاورم، بالاخره بعد از کلی بالا و پایین و حرف قرار شد برای سفر به مشگین شهر برنامه ریزی کنیم.

اقامت در مشگین شهر

سمیرا باز هم رفت و یک چرخی تو اینترنت زد و گفت که سایت هومسا، اقامتگاه‌های خوبی در مشگین شهر و اردبیل دارد و می‌توانیم چند روز زودتر از طریق هومسا یک اقامتگاه بومگردی رزرو کنیم، تا زمان تعطیلات که حجم سفرها بیشتر می‌شود به مشکل برنخوریم. همه موافقت کردیم و سمیرا رزرو اقامتگاه بوم‌ گردی را انجام داد. روز 14 خرداد سفرمون را شروع کردیم و یکی از بهترین تجربیات زندگیمان را رقم زدیم.

شیروان دره، دره ای عجیب و باورنکردنی

بازدید از جاذبه های گردشگری این شهرستان از شیروان دره شروع شد. دره‌ای به طول حدودا 40 کیلومتر که سراسر زیبایی و شگفتی است. صخره‌هایی زیبا و عجیب که انسان را به فکر کردن درباره قدرت پروردگار وا می‌دارد. با گذر از این دره نسبتا طولانی به دشتی رسیدیم، که در میان مردمان محلی آن‌جا به هوشنگ میدانی یا میدان اشک موسوم هست. دو دریاچه زیبا در این دشت قرار دارد. به اطرف دشت که نگاه می‌کردیم کوه های سر به فلک کشیده را می‌دیدیم که بر قله‌های آن‌ها سفیدی برف نمایان بود و دشتی سرسبز که مناظر طبیعی در آن به بهترین صورت خود را نشان می‌داد. با خودمان خوراکی‌هایی از جمله دوغ محلی را نیز به همراه آورده بودیم که در سایه درختی نشستیم و همراه با خوردن خوراکی‌ها از دیدن طبیعت بکر و بیمانند لذت فراوان بردیم.

جهنم دره، طبیعتی رویایی با مناظر عجیب

جهنم دره
جهنم دره

راهمان را از شیروان دره مشگین شهر به سمت جهنم دره ادامه دادیم. دره ای عمیق که دورتادور آن را کوه‌هایی با قله‌های نوک تیز فرا گرفته است. رودخانه ای آرام به نام خیاوچای در وسط دره جریان دارد که بر خلاف نام عجیب منطقه آرامشی وصف ناپذیر در این دره به وجود می‌آورد. علت انتخاب چنین نامی برای دره‌ای به این زیبایی، به گذشته‌ی آن بر می‌گردد. شیب تند صخره‌ها و عمق 1700 تا 2800 متری این دره که همواره خطرات زیادی برای ساکنان آن ایجاد کرده دلیل این نام گذاری است. رودخانه خیاوچای در انتها از بلندی‌های دره به پایین می‌ریزد و آبشار گورگور را ایجاد می‌کند. در کنار این آبشار لحظاتی را ماندیم و صدای شرشر آب آن هوش و حواس را از ذهنمان ربود. رقص آب که از ارتفاع به پایین ریخته می‌شد و تلوتلو رنگ‌هایی که شبیه به رنگین کمان ساخته بود چشمانمان را به خود محو کرده بود، به قدری که خیال ادامه سفر را در سر نداشتیم. آن‌جایی که آبشار ریخته می‌شد حوضچه ای تشکیل شده که بود ماهیان قزل آلا در آن غوطه ور بودند و با جنب و جوش خاصی در حوضچه دیده می شدند.

شهر یری، مجسمه های سنگی بی زبان

شهر یری
شهر یری

پس از بازدید از مناظر طبیعی شیروان دره و جهنم دره، به اقامتگاهمان در مشگین شهر بازگشتیم. سفرمان به جاهای دیدنی مشگین شهر را از فردای آن روز آغاز کردیم. مقصد بعدیمان شهر یری بود. پس شروع به حرکت کردیم و به شهر یری رسیدیم. این منطقه باستانی در 31 کیلومتری مشگین شهر واقع شده است. منطقه‌ای با 400 هکتار مساحت که به سه بخش متفاوت و متمایز تقسیم می‌شود. هنگامی که وارد این محوطه باستانی شدیم غرق در گذشته‌های دوردست در دل تاریخ شدیم. در این محوطه باستانی مجسمه‌های سنگی را مشاهده کردیم که قدمت آن‌ها به عصر سنگ و آهن باز می‌گردد. محوطه‌ای که در دوره‌های مختلف عصر سنگ، آهن، مس، مفرغ ایجاد شده است. سنگ نگاره‌هایی با قدمت حداقل حدود هشت هزار سال پیش از میلاد. با مشاهده این مجسمه‌ها و دقت به آن‌ها می‌توانستیم جنسیت، طبقات اجتماعی، کسب و کار و معیشت، فعالیت‌های اجتماعی، ابزار آلات جنگی و دفاعی، دین و پرستش خدایان و .... را تشخیص دهیم. شهر یری در زبان ترکی به معنای محل و جای شهر است و به عبارتی این محوطه جای شهر باستانی بوده است که هم اکنون جز مجسمه‌ها و اشیای باستانی چیزی از آن باقی نمانده است. با ورود به این مکان حس عجیبی به ما دست داد. گویی از زرق و برق دنیای مدرن فاصله گرفته ایم و در اعماق تاریخ غلتیده‌ایم.

عبور از پل معلق، ماجراجویی در ارتفاع 80 متری

پل معلق مشگین شهر
پل معلق مشگین شهر

در سومین روز از سفرمان به مشگین شهر قصد آن را کردیم تا سری هم به یکی از جاذبه‌های هیجانی انگیز این شهرستان بزنیم. این جاذبه پل معلق مشگین شهر نام داشت. پس با دوستان راهی این پل شدیم. وقتی نزدیک این سازه عجیب و غریب شدیم، هیجان و ترس در وجودمان رخنه کرد. هنگامی که قصد داشتیم از ابتدای پل شروع به حرکت کنیم گویی پاهایمان قفل شده بود و توان حرکت نداشت. قدم زدن بر روی پلی که 80 متر از سطح زمین فاصله دارد یک ماجراجویی به تمام معناست که می تواند برای هر فردی تجربه‌ای هیجان انگیز باشد. این را هم بگویم که طول پل به تعداد روزهای سال یعنی 365 متر است. اندکی که بر روی پل حرکت کردیم صحنه بی بدیلی را از بالای پل مشاهده کردیم. رودخانه خیاوچای که در دو طرف آن پارک جنگلی مشگین شهر قرار داشت، صحنه‌ای بود که گویا تنها در فیلم‌ها مشاهده کرده بودیم. به میانه پل که رسیدیم چندین عکس یادگاری از طبیعت انداختیم. به حرکتمان بر روی پل ادامه دادیم تا این که به انتهای پل رسیدیم به کناری رفتیم و بر روی زمین دراز کشیدیم و خستگی را از تن رها کردیم. و از نوشیدنی‌هایی که با خود به همراه آورده بودیم نوشیدیم و حال و هوایی عوض کردیم.

تجربه آب تنی در آب گرم قینرجه، داغ ترین آب گرم جهان

در ادامه سفرمان پس از بازدید از پل معلق و صرف ناهار در رستوران خان عصر آن روز به مجتمع آب گرم قینرجه که در 12 کیلومتری مشکین شهر واقع است عزیمت کردیم. آب این مجتمع پس از استحصال از چشمه با لوله هایی به داخل مجتمع هدایت می شود. وقتی وارد سالن آب گرم شدیم بخاری بسیار گرم تمام محوطه را فرا گرفته بود. با ورود به مخزن آب گرم حس شادابی و نشاطی وصف ناپذیر ما را در برگرفت. آب بسیار گرمی که گویی بدن آدمی در آن احساس سبکی می کند و تمام امراض و ناراحتی های روحی و جسمی از یاد آدمی محو می شود. این آب گرم انواع مواد معدنی محلول در خود دارد که برای سلامتی بدن به خصوص امراض استخوانی و ماهیچه‌ای بسیار مفید است. پس از آب تنی در مخزن آب گرم در محوطه مجتمع قدم زدیم و از بوفه های اغذیه آن تنقلات و نوشیدنی هایی را تهیه کردیم و در کناری نشسته و همراه با مشاهده طبیعت بی مثال اطراف مجتمع از خوراکی ها نیز استفاده کردیم.

روز جمعه آخرین روز سفرمان بود. وسایلمان را جمع کردیم و از مشگین شهر زیبا خداحافظی کردیم و به جاده زدیم . تجربه‌ای هیجان انگیر و دوست داشتنی از سفر به اردبیل و دامنه های سبلان کسب کردیم.

مشگین شهرگردشگریایرانگردیاجاره ویلااقامتگاه بوم گردی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید