در سه قسمت قبلی این سری از پستهای آموزشی در مورد Compressorها، Delayها و پدال های Drive صحبت کردم. این پست رو به استفاده از Equalizerها اختصاص میدم. پدالهای اکولایزر معمولا جزو افکت هایی هستن که در ابتدا خیلی از ما به اهمیت اونها فکر نمیکنیم ولی بعد از تهیه افکتهایی که برامون مهم تر هستن، مثل موارد بالا، میشه به این خانواده از پدالها فکر کرد و پاسخ این سوال رو داد که آیا ما به داشتن یک پدال اکولایزر احتیاج داریم یا نه؟ و اگر جواب مثبته چطور میتونیم از این پدالها استفاده کنیم. در این پست سعی میکنیم جواب این سوالها رو مطرح کنیم.
گوش انسان در حالتی که در سلامت کامل باشه محدوده فرکانسی بین 20 هرتز تا 20 کیلوهرتز رو میشنوه. البته این رنج شنیداری با افزایش سن کم و کمتر میشه. با این حال در طول زندگی قسمت اعظم این محدوده فرکانسی برای انسان قابل شنیدنه. اسپیکرهای یک امپلی فایر گیتار محدوده کمتری از این رنج رو پوشش میدن. بسته به نوع اسپیکر و ساخت و ابعاد اسپیکر مقدار این عدد میتونه متفاوت باشه ولی به صورت کلی میشه حدود 30 هرتز تا 12 کیلوهرتز رو برای یک اسپیکر استاندارد در نظر گرفت، هر چند که تمام این بازه فرکانسی مورد استفاده گیتار میتونه نباشه و در قسمتهایی از این بازه بر اساس نوع اسپیکر ما تقویت فرکانسی بیشتری هم میتونیم داشته باشیم. این موضوع خود بسیار آیتم مهمی در انتخاب اسپیکر با توجه به سلیقه و سبک نوازندگی ایجاد میکنه. اگر به این موضوع علاقه داشتید حتما به پاسخ فرکانسی اسپیکرهای مختلف در اینترنت نگاه کنید. من برای مثال پاسخ فرکانسی دو تا از اسپیکرهای خیلی معروف مورد استفاده برای گیتار رو در عکسهای زیر میگذارم. Celestion G12 Greenback و Celestion Vintage 30. همونطور که در این دیاگرام ها میتونید ببینید پاسخ فرکانسی این اسپیکرها تفاوت عمده ای داره و با یک Setup ثابت مثل یک گیتار و یک امپلی فایر صدایی کاملا متفاوت به شنونده خواهند داد:
برگردیم به Equalizerها. عملا کار یک پدال اکولایزر تقویت صدا یا کاهش صدا در باندهای فرکانسی متفاوت در این رنج شنیداریه. ما رنج مورد استفاده در گیتار رو معمولا به سه قسمت Bass، Middle و Treble تقسیم میکنیم. به این صورت که به صورت حدودی محدوده 20 هرتز تا 300 هرتز رو به عنوان فرکانسهای پایین یا Bass در نظر میگیریم، فرکانسهای 300 تا 3000 هرتز رو به عنوان فرکانسهای میانی یا Mid Range و در نهایت فرکانسهای بالاتر از این مقدار رو به عنوان فرکانسهای بالا یا Treble در نظر میگیریم. به شکل زیر:
در دنیای موسیقی این مورد هم متداوله که بازه میانی یا Mid رو به دو قسمت Low Mid و High Mid تقسیم میکنن. به این صورت که معمولا پایین تر از یک کیلوهرتز در محدوده سبز رنگ تصویر بالا Low Mid و محدوده بالاتر از یک کیلوهرتز در محدوده سبز رنگ رو High Mid مینامیم.
توجه به این نکته بسیار مهمه که با استفاده از پدالهای Equalizer ما تنها به تقویت و یا کاهش فرکانسهایی که در صدای خام و اولیه موجوده خواهیم رسید. در نتیجه اگر صدای اولیه ما در یک بازه فرکانسی اطلاعاتی نداشته باشه و اصطلاحا Hollow باشه با boost کردن اون دامنه فرکانسی هم نتیجه خاصی به دست نمیاد. بلکه فقط میتونیم افزایش نویز ناخواسته در صدای خروجی داشته باشیم. به همین علته که معمولا همیشه پیشنهاد میشه که eq بیشتر برای cut کردن فرکانسهای ناخواسته استفاده بشه تا boost کردن سیگنالهایی که وجود ندارن.
در Cut کردن فرکانسها همیشه سعی کنید که مقدار پوشش فضای Cut شده از فرکانس خیلی محدود و Narrow باشه. اگه نیاز به Boost کردن فرکانسی دارید معمولا میشه این عمل رو با دامنه بازتر و Broadتری انجام داد.
مورد بعدی که باید مدنظرمون باشه اینه که سیگنال اولیه ما بدون استفاده از هر پدال Equalizer باید سیگنال خوب و قابل قبولی باشه و در صورت نیاز از پدال eq برای بهینه کردن guitar tone و سیگنال خروجی استفاده کنیم. خیلی وقتها اصلا نیازی به eq نیست و ما میتونیم با ترکیب گیتار، امپ و اسپیکر و کابینت موردنظرمون صدای کاملا قابل قبول و ایده آلی داشته باشیم. به عبارت دیگه اگه با سه گزینه Bass Mid Treble خود امپ نتونیم صدای خوبی داشته باشیم قاعدتا با یک eq با ده باند فرکانسی هم به جایی نمیرسیم (: خب حالا که متوجه شدیم نحوه نگاه ما به یک پدال eq باید چطوری باشه، بیایم در ادامه در مورد چند استفاده متداول از پدال equalizer صحبت کنیم:
در این روش میتونیم یک پدال eq قبل از دیستورشن یا امپلی فایرمون داشته باشیم و باندهای فرکانسی رو جوری تنظیم کنیم که فرکانسهای میانی تقویت بشن و فرکانسهای Bass و Treble دست نخورده و یا با اندکی کاهش همراه باشن. چیزی که معمولا بهش Mid Hump گفته میشه. فعال کردن پدال در این حالت به ما Volume بیشتر در صدای خروجی و Mid Range بیشتر در سیگنالمون میده که میتونه زمانی که به نوازندگی سولو مشغول هستیم باعث شنیده شدن بهتر گیتار در میکس کلی سازها باشه. خیلی از نوازنده ها از این روش به جای استفاده از یک پدال overdrive جلوی امپ استفاده میکنن. برای مثال تصویر زیر رو ببینید:
در ذهن اکثر نوازنده ها متداول ترین استفاده از eq به این صورته. استفاده از این افکت بعد از پدالهای درایو و یا در effects loop یک امپلی فایر دیستورت شده. این روش این امکان رو به ما میده که پدال eq رو post gain داشته باشیم و بتونیم جنس صدای دیستورشن امپ رو بیشتر طراحی کنیم و فرکانسهای مزاحم رو حذف کنیم و صدای تمیزتری داشته باشیم. خیلی وقتها داشتن یک پدال eq در کنار یک امپ دو کانال میتونه روشی باشه برای داشتن یک جنس صدای سوم و به نوعی امپلی فایر ما رو مثل یک امپ سه کاناله ارائه بده و تنوع بیشتری در اختیار نوازنده قرار بده. معمولا مقداری Mid Cut و Bass Boost و High Cut تنظیم خیلی متداولی برای استفاده از پدال Equalizer در این حالته.
گیتارهای مختلف مجهز به پیکاپهای مختلفی هستن که هم از نظر مقدار output و هم طراحی میتونن تفاوت ساختاری داشته باشن. برای مثال زمانی که از یک گیتار مجهز به پیکاپ Single Coil و یک گیتار با پیکاپ Humbucker در یک اجرا استفاده کنید مطمئنا متوجه تفاوت سیگنال خروجی خواهید شد. استفاده از یک پدال eq در ابتدای زنجیره افکتها به ما این امکان رو میده که با تقویت کردن باندهای فرکانسی bass و low mid در سازهایی که خروجی ضعیف تری دارن سطح صدای سازهای متفاوت مورد استفاده رو به هم نزدیک تر کنیم و اجرای یک دست تری با سازهای مختلف داشته باشیم.
مواردی که ذکر شد جزو متداول ترین روشهای استفاده از پدالهای Equalizer هستن. ولی استفاده از این پدالها تنها به روشهای بالا محدود نمیشن. مطمئنا شما هم روشهای مبتکرانه ای برای استفاده از این پدالها خواهید داشت که میتونید در کامنتها مطرح کنید. امیدوارم این پست براتون مفید بوده باشه.
تا بعد.