ورود صنعت برق به ایران در گامهای نخست از زمینههای مهم اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی محسوب نمیشد. این روند شاید بدین خاطر بوده كه برق پدیده صنعتی پیچیده، خطرناك و سرمایهبری بود و آینده روشنی نیز برای آن پیشبینی نمیشد. به همین خاطر میزان اثرپذیری آن نیز در سطح جامعه ناشناخته بود و اهمیت سیاسی نداشت. سیاستمداران سرمایهدار و سرمایهگذار دوران قاجار را یا به خود جلب نكرد یا آن یكی دو نفری نیز كه بدان پرداختند در میانه راه به آن پشت كردند. از دیگر سو بیگانگان نیز گرایشی كه برای بهرهگیری و مدیریت (امنیتی- اطلاعاتی) خطوط تلگراف سرتاسری در كشور از خود نشان میدادند، در این باره نشان ندادند و مقامات نیز برای برپایی و مدیریت آن سر و دست نشكستند. در نتیجه مسائل مربوط به برق با سكوت یا بیاعتنایی روبرو بود. تاريخچه چراغ سازی در ايران:
روشنایی به دو صورت تأمين میشد. پیهسوز و شمع. چراغ پيهسوز با استفاده از روغن حيوانی يا گياهی مانند روغن كرچك روشن میشد. شمع نيز از پيه و چربی امعاء و احشاء حيوانات و يك فتيله ساخته میشد. با ساخت چراغهای نفتی كه فتيله آن داخل مخزن نفت قرار میگرفت كار چراغسازها رونق گرفت. مردم برای تنظيم شعله پخشکن، تمـيز كردن منافذ هواگير و ساير كارها به چراغسـازها رجـوع میكردند. با آمدن چراغهای زنبوری روسی با توری دراز كه به توری خياری معروف بود روشنایی شبها چند برابر شد و کسبوکار مغازهها رونق گرفت. جاسازی توری و جرمگیری كلاهك اين چراغها را چراغسازها انجام میدادند. ابزار روشنایی حرم ابزار روشنایی حرم اولین چراغهای خیابانی در تهران در اولين سالهای قرن ۱۳ هجری شمسی، از طرف دولت وقت برای نصب چراغ در کوچهها برای بلديه (شهرداری) دستورالعمل صادر شد. اين چراغها فانوسهای ديواری بودند كه در چهار متری از زمين به ديوار كوبيده يا روی پايههای چدنی نصب میشدند. فانوس، محفظه هرم مانندی با كلاهكی بارانگير داشت كه طرف ديوار آن پوشيده بود و سه طرف ديگر آن شيشه داشت و لامپ داخل اين فانوس قرار میگرفت. در هر صد و پنجاه قدم فاصله يك چراغ نصب شده بود. چراق برق چراغهای گازی در همان سالها، چراغ گازی نيز وارد ايران شد. در اين چراغ، گاز استيلن از طريق لوله به فانوس میرسيد و آن را روشن میکرد. برای توليد این گاز نيز كارخانهای در خيابان اميركبير فعلی و چراغ گاز آن زمان داير شده بود. از كارخانه لولههايی به خيابان ناصريه و باغ اندرون شاه كشيده شده بود و به فانوسهای نصب شده متصل میشد. شبها چراغچیها با ميله بلند مشتعلی فانوسها را روشن میكردند. اين چراغها با بستن شير گاز خاموش میشدند...
روشنایی حرم مطهر در طول دورههای مختلف تاریخی روشنایی حرم رضوی اختراع ماشین چراغبرق و آوردن آن به حرم مطهر و تأسیس کارخانه چراغبرق نقش مهم و تعیینکنندهای در تأمین روشنایی حرم در دورههای آتی داشت. بنر نیکپرداخت بخش عمده روشنایی حرم از نور شمعهای نذری بود که در چهلچراغها و پیهسوزها قرار میدادند. این شمعها مدت زیادی حرم را روشن نگه میداشتند. بخش دیگر روشنایی حرم بهوسیله فانوسها و چهل چراغهایی بود که افراد مختلف برای حرم مقدس وقف کرده بودند. عمده موارد روشنایی در حرم مطهر بهصورت وقفی بود و شاید بتوان گفت، موقوفات همیشه پشتوانه خوبی در این زمینه بودند؛ آنقدر که بسیاری از هزینهها را تأمین میکرد. شماع، مشعلدار، خادم باشی، سر کشیک و مشرف روشنایی عناوین اشخاصی بود که در تشکیلات روشنایی مشغول بودند. ابزار روشنایی حرم با گذشت زمان و استفاده از چراغ، شغل «چراغچی باشی» نیز به بخش روشنایی اضافه شد. چراغچیها موظف بودند چراغها و فانوسها را در مکانهای مختلف حرم نصب کنند. همچنین تنظیم و پاک کردن چراغها، تعویض چراغهای کهنه، نصب چراغهای دیوارکوب و... را عهدهدار بودند. در دورههای بعد و با گسترش تشکیلات اداری مجموعه روشنایی حرم مطهر عناوینی چون معاون روشنایی، صاحب جمع روشنایی، مشیر روشنایی، نجم التولیه و شجاع التولیه به عناوین قبلی اضافه شد. بنر مستر بلیط تخفیف اولين مولد برقی كه وارد ايران شد تنها سه يا چهار لامپ را روشن میكرد و ناصرالدين شاه در سفر فرنگ با ديدن چراغهای روشن آنجا آن را وارد كرده بود. اين مولد کوچك الكتريكی در دربار ناصرالدینشاه و تكيه دولت مورد استفاده قرار گرفت، اما بهعنوان مبدأ تاريخی ورود برق به ايران مورد توجه قرار نگرفت. درست بيست سال بعد از آن بود كه محمد حسين امين الضرب با مولدی ۴۰۰ کیلوواتی بخشی از شهر تهران را روشن كرد. اين مولد چندين سال بهصورت انحصاری برق مناطقی از تهران را روشن كرد و تا مدتها منحصر به ساعاتی از شب بود. کارخانه برق اما دو سال پيش از اين تاریخ، حرمامام رضا با ۴۰۰ لامپ روشن شده بود که برق آن جنبه عمومی نداشت و بهطور اختصاصی برای روشنايی حرم استفاده میشد. مولد برق حرم امام هشتم شيعيان با ۱۲ اسب بخار قدرت دارای ولتاژ ۱۱۰ و از نوع جریان مستقیم بود. این مولد با همت حاج محمدباقر ميلانی معروف به رضايف كه امتياز چراغبرق مشهدبه او واگذار شده بود با هزينهای بالغبر هشت هزار تومان نصب شده بود. این نخستین كارخانه برق شهری در ایران بود که در سال ۱۳۲۰ قمری به كار افتاده بود. روشنایی حرم رضوی مولّد مذکور در سال ۱۲۷۹ شمسی در بالا خیابان، نزدیک بست علیا در کوچهای که در آن زمان به کوچه چراغبرق شهرت داشت، نصب شد که علاوه بر روشن کردن حرم مطهرحضرت رضا (ع) و عمارات مبارک آستان قدس، قسمتی از بالا خیابان را نیز اندکی روشن میکرد. اولین مهندس ادارهكننده آن حیدرخان برقی بود كه بعدها به حیدرخان عمواوغلی یا حیدرخان بمبی مشهور شد. حاج امیر رضوی معروف به چراغ برقی، مولّد دیگری با قدرت ۲۵ اسب بخار خریداری کرد و در کنار مولّد اول نصب شد. سومین مولّد را بیبی شمسالدوله، مادرآقاخان، در سال ۱۳۱۵ هجری شمسی با قدرت ۱۱۵ اسب بخار برای آستان قدس خریداری کرد. این مولّد فقط برای روشنایی حرم در شب بود. چند سال بعد نیابت تولیت آستان قدس رضوی، آقای اسدی، نسبت به خرید دو دستگاه مولّد بنز آلمانی با سه سیلندر و با قدرت ۱۱۰ اسب بخار اقدام کرد که یکی در شیر و خورشید، جهت تأمین برق سینما و خیابانهای اطراف و دیگری در خیابان طبرسی نصب شد و به بهرهبرداری رسید. مولّدهای نصب شده منحصراً برای روشنایی حرم و عمارات آستان قدس رضوی بود و اهالی شهر مشهد فاقد برق و روشنایی در شب بودند. روشنایی حرم رضوی با فزوده شدن چندین دستگاه ماشین چراغبرق به کارخانه، کارخانه با مضیقه در زمینهٔ مستخدمین کارخانه مواجه شد و با وجود آن که چندین دستگاه ماشین چراغ برق وجود داشت، مکانی نبود که بتوانند همه دستگاهها را جا دهند. با احداث کارخانهای جدید، تمامی دستگاههای جدید و قدیم را به آن انتقال دادند،هم اکنون برق مورد نیاز حرم شامل دو اکیپ برق صنعتی و برق روشنایی با ترانسهای جدا از همدیگر است تا برق صنعتی، اثر منفی بر برق روشنایی نداشته باشد. چهار دستگاه دیزل ژنراتور نیز برق اضطراری حرم را تأمین میکنند."پس اولین کارخانه برق در مشهد توسط حاج محمد باقر میلانی ملقب به رضایوف یا اُف در مشهد حرم مطهر رضوی و دومین توسط حاج امین الضرب اصفهانی آورده شد،که تهران را به طور کامل روشن نمیکرد ولی بعد از مدتی سید ضیاءالدین طباطبایی روشنایی به قول امروزی پهنای باند بیشتری را در برگرفت،که در کتاب نوشته جعفری شهری با نام#طهران قدیم#میتوانید به طور کامل مطالعه فرمایید مسائل دیگر اولین ورودشان به ایران را یا طهران پایتخت را...ولی جالبتر آن بود که بیشتر مردم امتناع میکردند و روی خوش نشان نمیدانند به روشنایی دریافت کردن و بهره بردن و علت آن به این عقیده بودند که این نمونه ای از دست و قدرت شیطان است،که چگونه چیزی دوار و تهی که تمام مکانی که هستی را روشن میکند و بعد خاموش و محو میشود!!!البته خودمان را جای آنها بگذرایئم در ان موقع راستش شاید من عکس العملی بسا بیشتر و به تاریخ نگاشته تر انجام میدادم..اندکی تامل و به آن فکر کنید آن زمان و چنین چیزی!!متشکرم امیدوارم مورد قبولتان قرار گرفته باشد