خلاصه داستان:
مرسانا برای پیدا کردن سگ دختر خالش مجبور می شه بره تو جنگل.. جای پیدا کردن سگ خودش گم می شه. به گروهی بر می خوره که می بینه داره یه دختر رو اذیت می کنن. می خواد به پلیس خبر بده که یکی مانعش می شه. رامتین کسی بود که نمی خواد اون به پلیس زنگ بزنه… اما چرا؟؟؟؟ چی می شه که مرسانا وارد یه جریان دور از تصورش می شه؟!
نویسنده : A.sahar
ژانر : پلیسی
باید به نویسنده این رمان تبریک گفت رمان خیلی خوبیه باوجود عملیاتها و اتفاقات بین شخصیت ها میشه گفت رمان پلیسی عالی بود به طوریکه مثل رمانای دیگه میتونستیم حدس بزنیم کیا عاشق هم میشن ولی این رمان نویسنده طوری این رمان رو پیش برده که اخر رمان شگفت زده میشیم،اوایل رمان فکر میکنیم اخر مرسانا و رامتین باهم ازدواج میکنن ولی مرسانا با اشکین ازدواج میکنه.رمان جالبی بود پیشنهاد میکنم همه بخونن واقعا زیباست هرچند از رمانای پلیسی نویسنده های نامی ایرانی و خارجی کم وکاستی داره ولی میشه گفت نسبتا از رمانای پلیسی که تو کانال میذارن بهتره بقیه فقط عاشقونست و کلکلی به جای پلیسی ولی این رمان فرق میکنه در کنار عاشقونه بودن عملیاتهای پلیسی هم داره که آدم خسته نمیشه ودوست داره ادامه بده تا اخر رمان چی میشه ،رمان میتونست جالب تر بشه اگه از اشکان و کاراش بیشتر در رمان استفاده می کرد هیجان واسترس رو بیشتر می کرد .
مطالب پیشنهادی :