سهراب خان‌بدر | Sohrab Khanbadr
سهراب خان‌بدر | Sohrab Khanbadr
خواندن ۶ دقیقه·۳ ماه پیش

اگر جنگ شود برای چای خوردن روزانه من چه اتفاقی میفتد؟

تصور کنید که در اتاق خود نشسته‌اید، کامپیوتر روشن است و در حال نوشیدن چای هستید؛ همزمان در حال مرور اخبار در اینترنت یا تماشای تلویزیون در پس‌زمینه هستید، یا شاید با موبایل خود مشغولید. حالا سوال من این است: اگر جنگی ناگهان آغاز شود، چه تأثیری بر این زندگی عادی خواهد داشت؟ لطفاً این وضعیت جنگی را شبیه‌سازی کنید و نشان دهید که در چنین شرایطی یک شهروند در خانه‌اش چه وضعیتی خواهد داشت.


فرض کنیم در شرایطی که شما توصیف کردید، ناگهان یک جنگ بزرگ آغاز شود. در این شرایط، وضعیت زندگی عادی شما به سرعت تغییر می‌کند. به این ترتیب:

  1. ناگهانی بودن خبر: در حالی که مشغول خواندن یک مطلب خبری هستید، ناگهان تمامی رسانه‌ها (اینترنت، تلویزیون، و موبایل) با اعلام وضعیت اضطراری پخش اخبار جنگ را آغاز می‌کنند. شاید در ابتدا به نظر برسد که این خبر فقط شایعه یا اتفاقی دور از شماست، اما به زودی متوجه می‌شوید که جنگ در نزدیکی محل زندگی شما هم تأثیرگذار است.
  2. قطع برق و ارتباطات: با ادامه جنگ، احتمالاً برق و ارتباطات قطع می‌شود. چراغ‌های خانه خاموش می‌شوند و صدای تلویزیون خاموش می‌شود. اینترنت و تلفن‌های همراه از کار می‌افتند و شما دیگر نمی‌توانید اخبار جدید را دریافت کنید.
  3. صدای انفجار و اضطراب: در حالی که به اطراف نگاه می‌کنید، صداهای انفجار و آژیر خطر را می‌شنوید. پنجره‌های خانه شما به دلیل موج انفجار لرزیده و شاید برخی از شیشه‌ها شکسته شوند. وضعیت امنیتی بحرانی است و احساس اضطراب و ترس شدید به سراغ شما می‌آید.
  4. تغییر در محیط اطراف: خیابان‌های بیرون خانه، که قبلاً پر از زندگی و رفت و آمد بودند، حالا خالی و ساکت می‌شوند. مردم به پناهگاه‌ها می‌روند و رفت و آمد ماشین‌های نظامی جایگزین تردد عادی می‌شود. شاید نیروهای نظامی را ببینید که در خیابان‌های اطراف گشت می‌زنند.
  5. محدودیت‌ها و کمبودها: با ادامه جنگ، به زودی متوجه کمبودهای شدید می‌شوید. شاید به سوپرمارکت یا داروخانه بروید و ببینید که بسیاری از قفسه‌ها خالی شده‌اند. صف‌های طولانی برای گرفتن مواد غذایی و آب شرب تشکیل می‌شود و در نهایت ممکن است مجبور شوید از ذخایر خود استفاده کنید.
  6. پناه‌گیری و مقاومت: اگر جنگ شدیدتر شود، شاید مجبور شوید خانه خود را ترک کرده و به پناهگاه‌های امن‌تر بروید. در این شرایط، زندگی روزمره شما کاملاً تغییر می‌کند و تلاش برای بقا و حفاظت از خود و خانواده‌تان به اولویت اصلی تبدیل می‌شود.
  7. دور شدن از عادی بودن: چای‌نوشیدن آرامش‌بخش شما جای خود را به نگرانی دربارهٔ پیدا کردن آب و غذا می‌دهد. آرامش خانه شما دیگر وجود ندارد و به جای آن باید به فکر ایمنی و بقا باشید.

این تصویر ممکن است ترسناک و ناراحت‌کننده باشد، اما نشان‌دهندهٔ آن است که چگونه یک جنگ می‌تواند به سرعت زندگی عادی را به یک وضعیت بحرانی و نامطمئن تبدیل کند.



در صورت وقوع جنگ، دیگر خبری از برق یا اینترنت نخواهد بود تا برنامه‌نویسی کنیم، متنی بنویسیم، یا پیامی ارسال کنیم. زندگی ما به صف‌های طولانی برای آب و غذا و جیره‌بندی محدود خواهد شد. ناامنی‌های مختلف شهر را در بر می‌گیرد و اگرچه شاید در ابتدا هیجان تخریب وجود داشته باشد، اما پس از آن، سال‌ها درد، رنج، ترس و اضطراب را به دنبال خواهد داشت. جنگ بیرونی به جنگ درونی تبدیل می‌شود؛ با شروع جنگ و مشاهده تخریب‌ها، نبود برق و فاصله گرفتن از تمدن و آسایش، هیجان اولیه جای خود را به هیولاهای مرگ، بی‌سوادی، ناکارآمدی و کژفهمی می‌دهد. کافیست نگاهی به کشورهای جنگ‌زده بیندازیم تا بفهمیم که دلیل اصلی فقر و ضعف آن‌ها جنگ است، نه بی‌سوادی یا خرافات. جنگ فقر می‌آورد و فقر رنج و بلا را با خود می‌آورد. باید بدانیم که جنگ‌های هالیوودی واقعیت ندارند.



فرق یک جنگ در دنیای واقعی با جنگ در فیلم در چیست؟ چرا علی رغم بد بودن جنگ هیجانی فروخفته از آن وجود دارد؟ چگونه این هیجان بدرستی مدیریت شود؟

تفاوت اصلی بین جنگ در دنیای واقعی و جنگ در فیلم‌ها در واقعیت تلخ و غیرقابل پیش‌بینی آن است. در فیلم‌ها، جنگ‌ها معمولاً با قهرمانانی که پیروز می‌شوند، جلوه‌های ویژه‌ی هیجان‌انگیز، و پایان‌های دراماتیک به تصویر کشیده می‌شوند. اما در دنیای واقعی، جنگ با ویرانی، مرگ، رنج، و تأثیرات طولانی‌مدت بر جوامع و انسان‌ها همراه است. در جنگ‌های واقعی، هیچ تضمینی برای پیروزی یا عدالت وجود ندارد، و عواقب آن سال‌ها و حتی دهه‌ها باقی می‌ماند.

هیجان فروخفته از جنگ، به نوعی ناشی از ناشناخته بودن، خطر، و قدرت تخریب آن است که احساسات انسانی را برمی‌انگیزد. در فیلم‌ها، این هیجان به خوبی مدیریت و جهت‌دهی می‌شود تا سرگرمی ایجاد کند، اما در دنیای واقعی، این هیجان می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی و فاجعه‌بار منجر شود.

برای مدیریت درست این هیجان، مهم است که آموزش و آگاهی از عواقب واقعی جنگ در جامعه گسترش یابد. فیلم‌ها و رسانه‌ها می‌توانند نقشی کلیدی در این زمینه ایفا کنند، نه با رمانتیزه کردن جنگ، بلکه با نشان دادن واقعیت‌های تلخ آن. همچنین، ایجاد فرصت‌های سالم برای تخلیه هیجان، مانند ورزش‌های رقابتی یا بازی‌های ویدیویی، می‌تواند به جلوگیری از کشیده شدن افراد به سمت حمایت از جنگ کمک کند. تربیت ذهنی و ترویج ارزش‌های انسانی نیز می‌تواند به هدایت این هیجان به سمت ساختن و بهبود جوامع، به جای تخریب و جنگ، کمک کند.




در فیلم، کارگردان و نویسندگان یک تعهد به مفاهیم هنری و پیروزی خوبی و عدالت بر بدی دارند، حداقل موظف هستند در مقابل منتقدان پاسخگو باشند، اما در جنگ هیچ تعهدی جنگ بر عدالت ندارد و هر اتفاق بدی احتمال دارد بیفتد.

یک مثال تراژدیک آن است که در فیلم ها مثلا یک فرد فقیری با یک دلار به دست به لاتاری میرود و با یک شرط بندی به طرز عجیبی یک میلیون دلار میبرد، و اشک مخاطب را بهمراه خواهد داشت؛ اما واقعیت لاتاری در دنیای واقعی با علم آمار کار میکند و احتمال اینکه شما 1 دلارتان را بتوانید حفظ کنید نزدیک به صفر است، بخواهید آن را دو برابر کنید منفی است و بخواهید به یک میلیون دلار برسید؛ شما را به سالن راه نمی دهند. هر کسی میداند واقعیت قمار تنها یک سرگرمی و باخت مالی همراه است مگر موارد معدود.

باید توجه داشت که جنگ ذاتاً بر پایه تخریب بنا شده و به هیچ وجه قرار نیست مانند انیمیشن‌های طنز باشد که مثلاً با انفجار یک بمب، ساختمان‌ها ارتقا یابند و بلندتر شوند. جنگ هیچ شباهتی به این تصورات ندارد و تنها به ویرانی و نابودی می‌انجامد.

فرض کنید شلیک توسط یک سیستم هوش مصنوعی بسیار مدرن صورت بگیرد به طوریکه انفجار همزمان چند بمب ساختمان ها را طوری تخریب کند که ترکش های ایجاد شده از این سازه ها به یک سمت پرتاب شوند و یک سازه هنری ایجاد کنند، شاید صدها سال بعد بسیار از تورست ها بخواهند بیایند و آن سازه را ببینند ، اما ساخت همچین مجسمه ای با تفکر و مهندسی بسیار جذاب تر و هوشمندانه تر خواهد بود و هیچ شهروند عاقلی اولی را ترجیح نمیدهد. این در حالی است که امکان همچین اتفاقی در کارتون ها هم تصورش سخت است.


با کمک Chatgpt 4o

جنگزندگی عادی
چیزی مثبت بگو، و چیز مثبت خواهی دید." — جیم تامپسون من کیستم ؟ من کجا هستم ؟ من چه میخواهم ؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید