خودکنترلی بیشتر با نتایج بهتر زندگی از جمله سلامت و رضایت مرتبط است
نوشته دکتر فردی بوتا و دکتر سارا داهمن، دانشگاه ملبورن
گفتن «نه» به نفع شماست.
برای اولین بار، نظرسنجی سالانه «پویایی درآمد و کار خانوارها در استرالیا» (HILDA) که بیش از ۱۷۰۰۰ نفر را شامل میشود، میزان خودکنترلی استرالیاییها را بررسی کرده است.
نتایج نشان میدهد که هر چه خودکنترلی بیشتری داشته باشید، سالمتر و راضیتر خواهید بود و احتمال بیشتری دارد که پساندازهایی برای مواقع اضطراری داشته باشید.
خودکنترلی در HILDA با استفاده از مجموعهای از سوالات خودگزارشی به نام «مقیاس کوتاه خودکنترلی» اندازهگیری میشود. این مجموعه شامل ۱۳ جمله توصیفکننده جنبههای مختلف شخصیت است که شرکتکنندگان باید بر اساس میزان تطابق با خودشان از یک (اصلاً) تا پنج (خیلی زیاد) امتیاز دهند.
برای مثال، جملاتی مانند «من در شکستن عادتها مشکل دارم» یا «من چیزهای نامناسبی میگویم.» امتیاز نهایی میانگینی از این ۱۳ جمله است که از یک (بدون خودکنترلی) تا پنج (خودکنترلی کامل) متغیر است.
خودکنترلی میتواند به عنوان توانایی ما در کنترل تکانههای کوتاهمدت به منظور دستیابی به سودهای بلندمدت تعریف شود.
به عنوان مثال، اگر کسی شما را عصبانی کرده است، ممکن است تمایل داشته باشید با یک ایمیل خشمگین پاسخ دهید، اما اگر نیاز به چیزی از آن شخص دارید، تصمیم عاقلانهتر این است که احساسات خود را کنترل کنید و به طور سازنده پاسخ دهید.
تحقیقات نشان دادهاند که خودکنترلی بیشتر با نتایج بهتری برای افراد همراه است. این همان چیزی است که نظرسنجی HILDA نیز به آن اشاره دارد.
شاید تعجبآور نباشد که نتایج HILDA نشان میدهند که نمرات بالاتر در خودکنترلی با احتمال کمتری برای چاقی، سیگار کشیدن یا مصرف بیش از حد الکل همراه است.
برای هر یک امتیاز افزایش در نمره خودکنترلی، احتمال چاقی حدود هشت تا ده درصد، احتمال سیگار کشیدن حدود هفت تا هشت درصد و احتمال مصرف بیش از حد الکل حدود نه تا ده درصد کاهش مییابد.
خودکنترلی همچنین با پسانداز پول نیز مرتبط است.
برای هر یک امتیاز بیشتر در مقیاس خودکنترلی، احتمال اینکه فرد بتواند به راحتی ۳۰۰۰ دلار استرالیایی در مواقع اضطراری جمعآوری کند، هفت درصد بیشتر است. استرالیاییهایی که خودکنترلی بیشتری دارند نیز تمایل دارند سطوح بالاتری از رضایت از زندگی را گزارش کنند.
نظرسنجی HILDA همچنین نشان میدهد که افراد مسنتر نسبت به جوانترها خودکنترلی بیشتری دارند و زنان اندکی بیشتر از مردان خودکنترلی دارند. افرادی که ازدواج کردهاند نیز نمرات خودکنترلی بالاتری دارند، همانطور که مهاجران از کشورهای غیر انگلیسی زبان در مقایسه با استرالیاییهای بومی.
بیکاران کمترین میانگین نمرات خودکنترلی را دارند، در حالی که نرخهای بالاتر خودکنترلی با سطوح بالاتر تحصیلات نیز همبستگی دارد.
اما اینکه آیا سطح خودکنترلی این نتایج را به وجود میآورد یا نتیجه این نتایج است، هنوز مشخص نیست.
به عنوان مثال، میتوان حدس زد که استرس و نارضایتی ناشی از بیکاری ممکن است با گذشت زمان میزان خودکنترلی فرد را کاهش دهد. از طرف دیگر، دستیابی به تحصیلات بالاتر ممکن است تا حدی ناشی از سطح بالاتر خودکنترلی باشد.
برخی تحقیقات نشان دادهاند که خودکنترلی شما تا حدی به درجه کنترل درونی شما بستگی دارد، یعنی به میزانی که باور دارید آنچه انجام میدهید مهم است در مقابل باوری که اتفاقاتی که برای شما رخ میدهد خارج از کنترل شماست یا به شانس بستگی دارد.
افرادی که کنترل درونی دارند (یعنی باور دارند آنچه انجام میدهند مهم است) انتظار میرود خودکنترلی بیشتری داشته باشند نسبت به کسانی که کنترل خارجی دارند (یعنی باور دارند اتفاقاتی که برای آنها رخ میدهد خارج از کنترلشان است).
این ایده کنترل درونی سؤالات جالبی را در مورد عواملی که بر خودکنترلی ما تأثیر میگذارند مطرح میکند.
به عنوان مثال، باور به اینکه شما کنترل کمی بر زندگی خود دارید ممکن است بازتابی از حس بیقدرتی باشد. این میتواند دلیل احتمالی پایین بودن سطح خودکنترلی در میان بیکاران را توضیح دهد.
اما آنچه روشن است این است که همبستگیهای قویای بین داشتن میزان بالای خودکنترلی و نتایج مثبت، از جمله در زمینه سلامت، رفاه و مالی وجود دارد. برای سیاستگذاران، بررسی چگونگی ترویج یا حتی آموزش خودکنترلی، چه در محیط آموزشی یا شاید در زمینه مشاوره، ارزشمند است.
این گزارش نشان میدهد که خودکنترلی نه تنها میتواند به بهبود سلامت جسمی و روانی کمک کند، بلکه تأثیر مثبتی بر وضعیت مالی و رضایت کلی از زندگی دارد. ارتباط میان خودکنترلی و موفقیتهای زندگی میتواند سیاستگذاران را به سمت تدوین برنامههایی برای تقویت این مهارتها در میان جوامع سوق دهد. آموزش خودکنترلی میتواند از سنین پایین آغاز شده و در برنامههای آموزشی و مشاورهای گنجانده شود. این مسئله میتواند به کاهش مشکلات اجتماعی مانند بیکاری و نابرابریهای آموزشی نیز کمک کند. به طور کلی، تقویت خودکنترلی در جامعه میتواند به بهبود کیفیت زندگی افراد و افزایش پایداری اقتصادی و اجتماعی کمک کند.
https://pursuit.unimelb.edu.au/articles/what-s-the-impact-of-self-control-on-our-lives
chatgpt 4o