ضربالمثل ژاپنی:
石の上にも三年
"حتی روی سنگ هم سه سال بنشینی، نرم میشود."
داستان:
در زمانهای دور، در دهکدهای کوچک و زیبا در کنار رودخانهای آرام، دختر جوانی به نام آیکو زندگی میکرد. آیکو دختری با اراده و پشتکار بود که همیشه به دنبال یادگیری و پیشرفت بود. او آرزو داشت که یک خوشنویس ماهر شود و آثار هنری خود را در معابد و خانهها به نمایش بگذارد.
آیکو هر روز صبح زود بیدار میشد و به خانه استادش، استاد هیرومی، میرفت. استاد هیرومی مردی پیر و دانا بود که به هنر خوشنویسی مسلط بود. او با دقت و صبوری به آیکو آموزش میداد. اما هنر خوشنویسی نیاز به سالها تمرین و صبر داشت و آیکو به زودی متوجه شد که راه رسیدن به مهارتهای استاد هیرومی طولانی و دشوار است.
روزها میگذشت و آیکو همچنان به تمرینهای سخت و مداوم خود ادامه میداد. او گاهی احساس میکرد که پیشرفتی نمیکند و از ادامه راه ناامید میشد. یک روز، وقتی که آیکو به خانه استاد هیرومی رسید، استاد او را به باغ پشتی خانه برد و او را بر روی سنگ بزرگی نشاند.
استاد هیرومی به آیکو گفت: "آیکو، این سنگ را ببین. این سنگ سخت و سرد است، اما اگر کسی سه سال بر روی آن بنشیند، حتی این سنگ هم نرم میشود. در هنر و زندگی، صبر و پشتکار کلید موفقیت هستند. هیچ چیزی با عجله و بیصبری به دست نمیآید."
آیکو با دقت به سخنان استاد گوش داد و معنای عمیق آن را درک کرد. او تصمیم گرفت که هرگز تسلیم نشود و با صبر و اراده به تمرینهای خود ادامه دهد. سالها گذشت و آیکو با تلاش و پشتکار بیپایان خود به یکی از بهترین خوشنویسان دهکده تبدیل شد. آثار هنری او در معابد و خانهها به نمایش درآمد و همه از مهارت و زیبایی کارهای او تحسین میکردند.
آیکو هرگز فراموش نکرد که چگونه استاد هیرومی به او آموخت که با صبر و پشتکار، حتی سنگها هم نرم میشوند. او همیشه این ضربالمثل را به یاد داشت و به دیگران نیز میآموخت که در مسیر رسیدن به اهدافشان، نباید تسلیم شوند و باید با صبر و تلاش به پیش بروند.
chatgpt 4o