زیباییشناسی /æsˈθɛɾɪk/ /æsˈθɛtɪk/
واژه "زیباییشناختی" بهعنوان یک صفت زمانی مفید است که موضوع مورد بحث زیبایی یا هنر باشد. یک نقاشی مخملی از سگهایی که پوکر بازی میکنند ممکن است جذابیت زیباییشناختی کمی داشته باشد.
واژه "زیباییشناختی"، از یک کلمه یونانی به معنای "ادراک"، از فیلسوفان آلمانی به ما رسیده است که از آن برای نظریهای درباره زیبایی استفاده کردند. این معنی فنی بهسرعت به معنای سلیقه خوب و بهطور کلی به هنرمندی اشاره کرد؛ اگر چیزی دارای "ارزش زیباییشناختی" باشد، بهعنوان یک اثر هنری ارزش دارد (حتی اگر کسی برای آن پول زیادی پرداخت نکند). با این حال، این واژه به خود اشیاء اشاره نمیکند؛ مثلاً نباید از "یک نقاشی زیباییشناختی" صحبت کنید.
www.vocabulary.com/dictionary/aesthetic.
تعاریف واژه "زیباییشناختی"
صفت: مربوط به یا مشخص شده توسط قدردانی از زیبایی یا سلیقه خوب
"قابلیتهای زیباییشناختی"
"یک فرد زیباییشناختی"
"احساس زیباییشناختی"
"تصاویر کتاب را به یک موفقیت زیباییشناختی تبدیل کردند"
مترادفها: زیباییشناختی، استتیک، استتیکال
هنری: مطابق با استانداردها و حساسیتهای زیباییشناختی
آرایشی، بهبودبخش: خدمت به یک هدف زیباییشناختی برای زیباتر کردن بدن
نقاشانه: دارای ویژگیهایی که منحصر به هنر نقاشی است
حسی: لذت بردن از زیبایی
صفت: از نظر زیباییشناختی دلپذیر
مترادفها: هنری، استتیک
با سلیقه: داشتن یا نشان دادن سلیقه خوب یا انطباق با آن
صفت: مربوط به یا برخورد با موضوع زیباییشناسی
"ارزشهای زیباییشناختی"
مترادف: استتیک
اسم (فلسفه): یک نظریه فلسفی درباره اینکه چه چیزی زیباست
مترادف: استتیک
نوع: نظریه فلسفی، دکترین فلسفی
یک دکترین که توسط پیروان یک فلسفه پذیرفته شده است.
"زیباییشناسی." دیکشنری Vocabulary.com، Vocabulary.com، www.vocabulary.com/dictionary/aesthetic.
زیباییشناسی (یا اِستتیک) شاخهای از فلسفه است که به ماهیت زیبایی و سلیقه پرداخته و بهطور کلی شامل فلسفه هنر میشود. زیباییشناسی فلسفه ارزشهای زیباییشناختی را بررسی میکند که توسط قضاوتهای انتقادی درباره سلیقه هنری تعیین میشوند؛ بنابراین، کارکرد زیباییشناسی "تفکر انتقادی درباره هنر، فرهنگ و طبیعت" است.
زیباییشناسی منابع طبیعی و مصنوعی تجربه را مطالعه کرده و بررسی میکند که افراد چگونه درباره این منابع قضاوت میکنند. این شاخه فلسفی به آنچه در ذهن ما هنگام تعامل با اشیاء یا محیطها مانند دیدن هنرهای بصری، گوش دادن به موسیقی، خواندن شعر، تجربه یک نمایش، تماشای یک شوی مد، فیلم، ورزش یا کاوش در جنبههای مختلف طبیعت رخ میدهد، میپردازد.
فلسفه هنر بهطور خاص چگونگی تصور، خلق و اجرای آثار هنری توسط هنرمندان و همچنین چگونگی استفاده، لذت بردن و نقد هنر توسط مردم را مطالعه میکند. زیباییشناسی بررسی میکند که چرا برخی از آثار هنری مورد علاقه مردم هستند و برخی دیگر نه، و همچنین هنر چگونه میتواند بر روحیه و باورهای ما تأثیر بگذارد. هر دو شاخه زیباییشناسی و فلسفه هنر به دنبال یافتن پاسخ این سوالات هستند که هنر دقیقاً چیست و چه چیزی هنر خوب را میسازد.
واژه زیباییشناسی از یونانی باستان "αἰσθητικός" (aisthētikós، به معنای "درککننده، حساس، مرتبط با ادراک حسی") گرفته شده است که از "αἰσθάνομαι" (aisthánomai، به معنای "درک میکنم، حس میکنم، یاد میگیرم") مشتق شده و با "αἴσθησις" (aísthēsis، به معنای "ادراک، احساس") مرتبط است. زیباییشناسی در این معنای اصلی گفته میشود که با سری مقالاتی درباره "لذتهای تخیل" آغاز شد که جوزف ادیسون در اوایل نسخههای مجله اسپکتیتور در سال 1712 نوشت.
این اصطلاح توسط فیلسوف آلمانی الکساندر باومگارتن در رساله خود Meditationes philosophicae de nonnullis ad poema pertinentibus (به فارسی: "تأملات فلسفی درباره برخی مسائل مربوط به شعر") در سال 1735 با معنای جدیدی ابداع و اقتباس شد؛ باومگارتن "زیباییشناسی" را انتخاب کرد زیرا میخواست به تجربه هنر بهعنوان وسیلهای برای شناخت تأکید کند. تعریف باومگارتن از زیباییشناسی در قطعهای از Aesthetica (1750) گاهی به عنوان نخستین تعریف زیباییشناسی مدرن در نظر گرفته میشود.
این اصطلاح توسط توماس کارلایل در کتاب زندگی فردریش شیلر (1825) به زبان انگلیسی وارد شد.
مقاله اصلی: تاریخچه زیباییشناسی
تاریخچه فلسفه هنر به عنوان زیباییشناسی که شامل هنرهای بصری، ادبی، موسیقی و دیگر اشکال بیان هنری است، حداقل به زمان ارسطو و یونان باستان برمیگردد. ارسطو در کتاب فن شعر خود درباره هنرهای ادبی میگوید که شعر حماسی، تراژدی، کمدی، شعر دیتیرامبیک، نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی و رقص، همگی اساساً اعمال تقلید (میمسیس) هستند که هرکدام در شیوه، موضوع و حالت تقلید متفاوتند.
ارسطو میگوید تقلید یک غریزه طبیعی در انسان است که انسان را از حیوانات جدا میکند و تمام هنرهای بشری "الگوی طبیعت را دنبال میکنند". به همین دلیل، ارسطو معتقد بود که هرکدام از هنرهای تقلیدی دارای روشهای بسیار ساختارمندی برای رسیدن به اهدافشان هستند.
زیباییشناسی و فلسفه هنر برخی نویسندگان بین زیباییشناسی و فلسفه هنر تمایز قائل میشوند، بهطوری که زیباییشناسی مطالعه زیبایی و سلیقه است، در حالی که فلسفه هنر به بررسی آثار هنری میپردازد. زیباییشناسی معمولاً به سؤالاتی درباره زیبایی و هنر میپردازد.
en.wikipedia.org/wiki/Aesthetics
نوشته جنیفر نالویکی، منتشر شده در ۲۹ اوت ۲۰۲۴
برای هزاران سال، مردمان تایوان دندانهای سالم خود را میکشیدند. حالا میدانیم چرا آنها این عمل دردناک را انجام میدادند.
باستانشناسان اکنون درک بهتری از دلیل انجام این رسم کشیدن دندانها در تایوان باستان و دیگر بخشهای آسیا دارند — و این کار به دلیل خرابی دندانها نبود.
در حالی که کشیدن دندان در گروههای مختلف در سراسر جهان ثبت شده است، این عمل بیشتر با اولین جوامع آسترونزیایی مرتبط بود که شامل مردمان تایوان، جنوب شرقی آسیا و پلینزی میشد. این رسم برای اولین بار حدود ۴۸۰۰ سال پیش، در دوره نوسنگی معرفی شد و تا اوایل قرن بیستم ادامه یافت، طبق مطالعهای که در شماره دسامبر ۲۰۲۴ مجله "تحقیقات باستانشناسی در آسیا" منتشر شده است.
این عمل شامل کشیدن دندانهای سالم، از جمله دندانهای پیشین و نیش، بدون استفاده از بیحسی بود. پس از آن، حفرههای دندانها با خاکستر پر میشد تا از خونریزی و التهاب جلوگیری شود.
پس از جمعآوری دادهها از بیش از ۲۵۰ مکان باستانشناسی در سراسر آسیا، محققان دریافتند که ۴۷ مکان شامل تدفینهایی از دوره نوسنگی (۴۸۰۰ تا ۲۴۰۰ سال پیش) تا عصر آهن (۲۴۰۰ تا ۴۰۰ سال پیش) است که در آنها اجساد بدون دندان دفن شدهاند. این عمل بهطور مساوی بین مردان و زنان انجام میشد، اما تا دهه ۱۹۰۰، بیشتر در میان زنان رایج بود. و این تنها بزرگسالان نبودند که تحت این عمل قرار میگرفتند؛ بلکه کودکان نیز آن را تجربه میکردند.
دلیل اصلی این کار به گفته محققان، "بیان زیباییشناختی" بوده است. آنها این نتیجه را بر اساس مثالهای ارائهشده در متون تاریخی و مستندات مدرنتر به دست آوردند.
"اولین و مهمترین انگیزه که اغلب به آن اشاره شده، زیباسازی بوده است، ناشی از تمایل به متمایز شدن از ویژگیهای چهره حیوانات و همچنین افزایش جذابیت شخصی، به ویژه برای جنس مخالف"، نویسندگان در این مطالعه نوشتند. "یک گواهی جالب به دنبال نمایان شدن زبان قرمز از میان شکاف دندانهای سفید تاکید دارد."
محققان همچنین معتقدند که کشیدن دندانها میتوانست بهعنوان "آزمون شجاعت" در نظر گرفته شود — همانطور که هرکسی که عمل دندانپزشکی سنگینی داشته باشد میتواند تصدیق کند — و همچنین بهعنوان یک اقدام پیشگیرانه.
علاوه بر این، "مردم محلی معتقد بودند که کشیدن دندانها میتواند درد ناشی از خالکوبی را کاهش دهد یا دشواری در تلفظ را کم کند"، نویسندگان نوشتند. "در بسیاری از موارد، نتیجه قابل مشاهده بهعنوان مدرکی از شجاعت یا نشانهای از بلوغ تلقی میشد."
دلیل دیگر، که از سوابق مردمنگاری بورنئو و توصیفات تاریخی از جنوب غربی چین گرفته شده، این است که اگر فردی دچار قفل شدن فک میشد، کشیدن یک دندان میتوانست امکان تغذیه و دریافت دارو را فراهم کند.
"این دلیل عملی نجاتدهنده برای کشیدن دندان ممکن است توضیح دهد که چرا علیرغم این روند دردناک، این عمل ادامه یافت"، نویسندگان در مطالعه نوشتند. "اگرچه موارد قفل شدن فک نادر بوده است، مراقبت پیشگیرانه از طریق کشیدن دندان از چشمانداز مرگبار آن پیشی میگرفت."
www.livescience.com/archaeology/ancient-people-in-taiwan-yanked-healthy-teeth-from-their-mouths-for-aesthetic-expression-and-tests-of-courage-study-finds
معنی "aesthetic" در انگلیسی
aesthetic
صفت (در آمریکا نیز به صورت "esthetic")
انگلستان /esˈθet.ɪk/ | /iːsˈθet.ɪk/
آمریکا /esˈθet̬.ɪk/
مربوط به لذت بردن یا مطالعه زیبایی: ساختمان جدید ارزش/جذابیت زیبایی کمی دارد.
یک شیء زیبا یا اثر هنری چیزی است که زیبایی زیادی را نشان میدهد: مبلمانی که هم زیباست و هم کاربردی.
مترادفها: هنری، هنرمندانه
او همیشه گرایشی هنری داشته است.
به تلاشهای هنری من نخندید!
آنها فقط نانهای دستساز میفروشند.
گلدانها هم زیبا و هم کاربردی هستند.
قصد بهبود ظاهر کسی را دارند: او در دندانپزشکی زیبایی تخصص دارد.
درمانهای زیبایی شامل همه چیز از محصولات مراقبت از پوست تا تزریقات میشود.
مترادف: آرایشی
aesthetic
اسم (در آمریکا نیز به صورت "esthetic")
[عموماً مفرد]
یک مجموعه اصولی که در یک جنبش هنری خاص استفاده میشود: زیباییشناسی سوررئالیستی/مدرنیستی
[عموماً مفرد]
سبک خاصی از ظاهر که چیزی یا کسی دارد: اتاق دارای یک سبک زیبایی "کلبه روستایی" است.
زیباییشناسی شخصی مارتا بسیار تئاتری است.
aesthetics [غیرقابل شمارش]
مطالعه رسمی هنر، بهویژه در رابطه با مفهوم زیبایی:
او در سال ۲۰۱۵ به عنوان استاد زیباییشناسی منصوب شد.
کیفیت زیبایی که چیزی یا کسی به آن معروف است: برای زیبایی بصری این غذا بهتر است روی آن ترک نخورد، اما این موضوع تاثیری در مزه ندارد.
درمانها و فرآیندهایی که جراحی در آن دخیل نیست و هدف آن بهبود ظاهر شخص است، بهویژه با جوانسازی پوست: این کلینیک در زیبایی صورت مانند فیلرهای پوستی، میکرونیدلینگ و لایهبرداری شیمیایی تخصص دارد.
علاقه او به زیباییشناسی باعث شد که در کلاسهای پیشرفته لیزر شرکت کند.
dictionary.cambridge.org/dictionary/english/aesthetic
زیباییشناسی (Aesthetic)
یا es·thet·ic
[ es-thet-ik، یا در انگلیسی بریتانیایی، ees- ]
صفت
مربوط به فلسفه زیباییشناسی؛ در ارتباط با مفاهیمی مانند زیبایی و زشتی.
مربوط به علم زیباییشناسی؛ مرتبط با مطالعه ذهن و احساسات در رابطه با درک زیبایی.
داشتن حس زیبایی؛ با ویژگیهایی مانند عشق به زیبایی مشخص میشود.
مترادفها: تصفیهشده، پرورشیافته، تبعیضگذار
مربوط به احساسات خالص و حس بهجای تفکر خالص.
اسم
نظریه فلسفی یا مجموعه اصولی که حاکم بر ایده زیبایی در زمان و مکان مشخصی هستند:
خطوط تمیز، سطوح صاف و حس فضا که زیباییشناسی دوران ماشینآلات را نشان میدهد.
مثالهای کاربردی:
زیباییشناسی کوبیستی.
مجموعهای از ایدهها درباره سبک و سلیقه که توسط فردی خاص بیان میشود:
زیباییشناسی طراح مد، که مد قابل دسترسی و قابل پوشیدن را به نمایش میگذارد.
مجموعه اصول یا دیدگاه شخصی که از طریق ظاهر بیرونی، رفتار یا اعمال بیان میشود:
زیباییشناسی دموکراتیک طرفداران لغو بردهداری.
ریشهشناسی:
اولین بار در سال 1795–1800 ثبت شده؛ از لاتین نو "aesthēticus"، از یونانی "aisthētikós" به معنای "مربوط به درک حسی".
توضیحات تکمیلی:
در فرهنگ عامه، زیباییشناسی به سبک کلی فرد یا چیزی اشاره دارد، مانند صدای موسیقی، طراحی داخلی یا حتی حضور در رسانههای اجتماعی.
در دهه ۲۰۱۰، این اصطلاح به فرهنگ وایپرویو در تامبلر نزدیک شد.
www.dictionary.com/browse/aesthetic