در دنیای فناوری خودروسازی، طراحی تجربه کاربری (UX) میتواند تعیینکننده رضایت مشتریان باشد. تجربه ما با UX زمانی آغاز شد که از داشتن دو تسلا از سال ۲۰۱۹ به خرید یک تویوتا هیبرید جدید روی آوردیم. این تغییر تفاوتهای آشکار در رابط کاربری (UI) و UX بین این برندها را نشان داد و اهمیت این جنبهها در خودروهای مدرن را برجسته کرد.
هیچ خودروی الکتریکی دیگری به اندازه تسلا استانداردهای بالایی برای ادغام فناوری ندارد. رویکرد تسلا به طراحی UX را میتوان انقلابی دانست. طراحی این خودرو تداوم استفاده از رابط کاربری خود را هم در داخل و هم خارج از خودرو تضمین میکند.
به عنوان مثال، تسلای قرمز ما با تزئینات مشکی به طور مداوم در تمام پلتفرمها نمایش داده میشد. چه در داخل خودرو و چه در استفاده از اپلیکیشن روی گوشیهای هوشمندمان، همیشه همان ظاهر را میدیدیم. این وحدت فراتر از ارزش سطحی است، آشنایی را پرورش میدهد و استفاده را آسان میکند. ما میتوانستیم از طریق اپلیکیشن با خودرویمان تعامل کنیم؛ دربها را باز کنیم، سیستم تهویه مطبوع را روشن کنیم یا وضعیت خودرو را بررسی کنیم. این عملکردها شهودی و پاسخگو بودند و به سرعت به بخشی از روزمرگی ما تبدیل شدند زیرا به طور یکپارچه در زندگی روزمرهمان جا افتادند.
بلافاصله پس از دریافت تویوتای هیبریدی جدیدمان، مشکلاتی در طراحی UX اپلیکیشن تویوتا مشاهده کردیم. یکی از مشکلات بارز این بود که در یک صفحه، خودروی من سیاه رنگ نمایش داده میشد، در حالی که در صفحه دیگر سفید بود و این تناقض ارتباط من با اپلیکیشن و خودروی من را مختل میکرد.
چالش قابل توجه دیگر در هنگام قفل و باز کردن خودرو بروز کرد. برخلاف تسلا که به سرعت به این فرمانها پاسخ میداد، در تویوتا باید آیکون را حداقل پنج ثانیه نگه داشت و فقط با ۵۰ درصد احتمال موفقیت مواجه میشد. این کندی، همراه با عدم اطمینان، به ویژه در مواقعی که زمان مهم بود، بسیار ناامیدکننده بود.
مشکلات اضافی در طراحی UX با استفاده بیشتر از اپلیکیشن آشکار شد. وضعیت خودرو، مانند قفل بودن دربها یا مناسب بودن فشار تایر، بهروز نمیشد و اغلب باید بهصورت دستی آن را تازهسازی میکردیم تا اطلاعات جدید دریافت کنیم. این وضعیت ناخوشایند و خستهکننده بود و اعتماد من به توانایی اپلیکیشن در ارائه بهروزرسانیهای دقیق و به موقع را کاهش میداد.
موفقیت تسلا در ایجاد یک اپلیکیشن کاربرپسند در تعهد به گوش دادن به بازخورد مشتریان و بهبود مداوم تجربه کاربری نهفته است. بیشتر تغییرات معرفی شده توسط تسلا بر اساس پیشنهادات کاربران بوده و به رفع نقاطی که مردم با آنها دچار مشکل یا نارضایتی میشدند، میپردازد. این بدین معناست که هر تعامل با یک اپلیکیشن توسعهیافته توسط شرکت ایلان ماسک منعکس کننده تعهد به تکامل مداوم است، که از نیازها و ترجیحات واقعی کاربران ناشی میشود.
تویوتا باید از این رویکرد درس بگیرد و اپلیکیشن خود را با بهرهگیری از بازخورد کاربران بهبود بخشد تا تجربه کاربری را به سطحی برساند که با رقبایی مانند تسلا رقابت کند. جزئیات کوچک اهمیت دارند. در اینجا چند پیشنهاد برای بهبود اپلیکیشن تویوتا و یادگیری برای رهبران CX و UX آورده شده است:
در فناوری خودروسازی، تجربه کاربری تعیینکننده اصلی رضایت مشتری است. تجربیات ما با تسلا و تویوتا تفاوتهای گستردهای را که طراحی موثر UX میتواند ایجاد کند، نشان میدهد.
تعهد تسلا به ادغام بازخورد مشتریان در بهبود مداوم اپلیکیشن، استاندارد بالایی برای دیگران در صنعت تعیین میکند. در مقابل، مشکلات تویوتا در زمینه سازگاری اپلیکیشن، پاسخگویی و بهروزرسانیهای زمان واقعی نشاندهنده نیاز به بهبودهای قابل توجه است.
با تمرکز بر طراحی کاربرمحور، دقت دادههای زمان واقعی و بهبودهای مداوم، تولیدکنندگان خودرو میتوانند اعتماد و رضایت مشتریان را تقویت کرده و اطمینان حاصل کنند که فناوری آنها نیازهای رو به رشد مصرفکنندگان مدرن را برآورده میکند.
https://www.cmswire.com/customer-experience/unlock-the-best-ux-design-avoid-blunders-that-could-tank-your-drive/
chatgpt 4o