
بازگشت تحریمها دوباره اقتصاد و روان جامعه رو تحت فشار گذاشته. این اتفاق که همیشه اثرش رو روی اقتصاد دنیا و ایران گذاشته، کلی نگرانی بین کاسبها، شرکتها و مردم عادی به وجود آورده. ارزش پولمون کم شده، تورم داره خیلی زیاد میشه و اختلاف قیمت ارز دولتی و آزاد هم بیشتر شده.
تو این شرایط سخت اقتصادی و محدودیتهای نقل و انتقال پول به خارج از کشور، این سوال برای خیلیها پیش میاد که چه راهی برای حفظ ارزش پول و داراییهامون داریم؟
یکی از جوابهایی که خیلی مطرح شده و بحث هم زیاد داره، ارزهای دیجیتال هستن. یه راه جدید، اما پر از ابهام و ریسک، برای مقابله با محدودیتهای اقتصادی که کشورهای دیگه برامون گذاشتن. حالا باید ببینیم چرا ارزهای دیجیتال تو شرایط تحریم مهم میشن، چطوری تاثیر میذارن و چه مشکلاتی برای ما ایرانیا دارن.
اقتصاد ایران دوباره تحت فشار است؛ چرا؟ چون تحریمها دسترسی ما را به سیستمهای مالی بینالمللی محدود کردهاند، درست مثل اینکه یک مانع بزرگ جلوی راهمان گذاشته باشند. این محدودیتها، به خصوص وقتی پای نقل و انتقالات دلاری و یورویی به میان میآید، کار را خیلی سخت میکنند. تصور کنید میخواهید کالایی وارد کنید یا محصولی را به خارج بفروشید، اما نمیدانید پولش را چطور دریافت کنید! اینجاست که شرکتها مجبور میشوند راههای پر دردسری مثل استفاده از صرافیهای واسطه را امتحان کنند.
از طرفی، وقتی نتوانیم به راحتی ارز وارد کشور کنیم و ارزش پول ملیمان پایین بیاید، همه نگران حفظ ارزش داراییهایشان میشوند و تلاش میکنند پولشان را به داراییهای امنتری تبدیل کنند. ریال هم به خاطر همین موضوع و مشکلات دیگر، تحت فشار قرار میگیرد و ارزشش کم میشود.
در نهایت، وقتی مردم حس کنند ارزش پولشان در حال کم شدن است، سعی میکنند داراییهایشان را به چیزهای باارزشتری مثل طلا، ارز یا حتی رمزارزها تبدیل کنند. این کار باعث میشود سرمایه از کشور خارج شود و نقدینگی سرگردان در جامعه بیشتر شود.
وقتی اقتصاد یک کشور به خاطر تحریم یا مشکلات دیگر آسیب میبیند و پول ملی ارزش خود را از دست میدهد، مردم به فکر حفظ داراییهایشان میافتند. در چنین شرایطی، بسیاری به سراغ راهحلهای قدیمی مثل خرید طلا میروند. طلا همیشه یک پناهگاه امن به حساب میآید، چون ارزش ذاتی دارد و وابسته به سیستم بانکی نیست.
اما این روزها، با پیشرفت تکنولوژی، راه جدیدی هم پیدا شده: رمزارزها. بگذارید یک مثال بزنم: در ونزوئلا که مردم با تورم بسیار شدیدی روبرو بودند و پول ملی تقریباً بیارزش شده بود، خیلیها توانستند با استفاده از ارزهای دیجیتالی مثل بیتکوین، هم پول از خارج دریافت کنند، هم خریدهای روزمرهشان را انجام دهند. این اتفاق در کشورهای دیگری مثل روسیه و ترکیه هم افتاده است.
در واقع وقتی راههای معمول برای انجام معاملات و حفظ پسانداز بسته میشود، مردم به سمت گزینههایی میروند که در دسترستر هستند و میتوانند نیازهایشان را سریعتر برطرف کنند. رمزارزها دقیقاً چنین امکانی را فراهم میکنند - میتوانید anytime و anywhere و بدون نیاز به بانک، ارزش پولتان را حفظ کنید و معاملاتتان را انجام دهید.
پس میتوان گفت اگرچه طلا هنوز هم انتخاب خوبی است، اما امروزه رمزارزها هم یک گزینه جدی به حساب میآیند - مخصوصاً برای کسانی که در شرایط بحرانی اقتصادی قرار گرفتهاند.

نظر شما به طرحی که بالا براتون آوردم میخواهم بدونم اما از نظر خودم این طرح به خوبی روند تحولات اقتصادی و واکنش مردم رو نشون میده. این شکل 8 مرحله پشت سر هم را نشان میدهد. مرحله ۱: فعال شدن مکانیسم ماشه و (2) تحریم بانک مرکزی؛ این مرحله هم اکنون به وقوع پیوسته که در این شرایط دست کشور برای انجام معاملات جهانی محدود میشه. مرحله 3: افت ارزش ریال؛ که نیازی به توضیح اضافه نداره، این هم الان اتفاق افتاده و فقط این رو اضافه کنم که ارزش ریال دیگه نه هزار تومان دو هزار تومن که در روز 4 هزارتومن 5 هزارتومن افت میکنه. (4) افزایش تورم؛ تا اینجا همه مشکل پشت مشکل بودن که یجورایی سیستم مرکزی مدیریت مالی کشور یعنی بانک ها و بانک مرکزی را تحت تاثیر قرار میده، این یعنی جامعه پویا و منعطف اقتصادی ایران اینبار به سراغ روش هایی میره که از روش centeralized یا مرکزیت محوری مثل بانک ها که پول را یک جا جمع میکنن و با جمع کردن به یک جا آن را مدیریت میکنند و بر آن نظارت دارند به سمتی جدید میروند و روش هایی را تست میکنند که توزیع شده است ، یعنی مبادلاتی که ناظر دولتی نداره، آیا این حرف یا اتفاق میفته؟ این اتفاق افتاده، مردم کم کم به ایلان ماسک، دونالد ترامپ و افراد ثروتمندی که با خرید و سرمایه گذاری روی رمز ارزهایی مثل بیت کوین و ... به سرمایه های فراوانی رسیدند احتمال دارد این روش را دیر یا زود تست کنند، یک جورایی مثل tor browser هست اینبار به جای اینکه یوتیوب را برای شما باز کنه، امکان مبادله با شرکت هایی فرامرزی را به شما میده شاید آمازون یا علی بابا. پس در مرحله بعد (مرحله 5 و 6 ) مردم به سرمایه گذاری در بستر های تکنولوژی جدید که امکان فیلتر و تحریم شدن را ندارند ورود میکنند. تکنولوژی هایی که دقیقا برای دور زدن سیستم مرکزیت بانکی و اعمال تحریم و تهدید مهندسی شدند، مثل بلاکچین و ارزهای دیجیتال. سیستمهای توزیعشده و سیستمهای تبادل در بستر بلاکچین سابقهای طولانیتر از دو دهه دارند. در این مدت، مبادلات بسیاری در این بستر صورت گرفته و چالشهای مختلف آن شناسایی شده است. تلاش شده تا به سوالات مهمی از جمله "چگونه یک مبادله امن داشته باشم؟" و "آیا میتوانم از رمز ارزها به عنوان ابزاری برای حفظ ارزش پول و سرمایهگذاری استفاده کنم؟" پاسخ داده شود. (یکی از بخشهای این پاسخ، مرحله ۷ است). در مرحله ۷ سرمایه شما در یک کیف پول دیجیتال شخصی ذخیره میشه، کیف پولی برای شما اما در سطحی جهانی که کل جهان آن را میفهمند و با آن خرید و فروش امن میکنند، به طوری که هیچ بانکی در هیچ جای جهان آن را کنترل و ارزش گذاری نمیکند، اگر باز هم براتون عجیبه چجوری پس یک مبادله شکل میگیره امکان کلاهبرداری هست، میشه گفتش که بدلیل شفافیت پرداخت و عدم تغییر اونها این اتفاق نمیوفته مثل یک سیستم حسابداری که همه میبینن کی چکار میکنه اما نمیتونن به دلیل سواستفاده اون رو تغییر بدن ( کتاب هایی مثل blockchain انتشارات مشهور dummies دقیق تر این مباحث را صحبت کرده.)
اما اگر بخواهم کمی از تصور خودم به شما هم بدم که دقیقا مبادلات رمز ارز چگونه است، اینطوریه که تصور کن که پولت رو میتونی بدون نیاز به بانک، به هرکس در هرکجای دنیا بفرستی. رمزارزها دقیقاً همینه: یه سیستم مالی غیرمتمرکز که واسطهها رو حذف میکنه و دست دولتها و نظامهای بانکی رو برای کنترل کردن تراکنشها کوتاه میکنه. بعبارتی ایده این هست که دولت ها با متمرکز کردن پول مردم هدفشون این بوده که بر این پول ها نظارت داشته باشن، و ترس خیلی ها این بوده که خوب این که خیلی ترسناک هستش، دولت ها میتونن با حفظ و بلوکه کردن دارایی هامون ما رو تهدید کنند، پس ما هم بیایم یک سیستم تبادل غیر متمرکز بدون وابستگی به بانک بسازیم که تبادل کالا و ارز را ساده کنیم. و همین هم شد و اسمش شد بلاکچین، و رمز ارزها روی بستر بلاگین کار میکنند، و مبادله میشوند. یعنی همه تراکنشها توی یه دفتر کل عمومی ثبت میشه که هزاران کامپیوتر در سراسر دنیا اون رو نگهداری میکنن. پس تا اینجا فهمیدیم نیازی به بانک نیست: تراکنشها مستقیم بین دو نفر انجام میشه. تحریم براش معنی نداره؛ مهم نیست سوئیفت یا هر سیستم بانکی دیگهای تحریم باشه، تا اینترنت باشه، رمزارز جریان داره.
خیلی وقتا میپرسی: «این رمزارزها دیگه چی هستن که انقدر قیمتشون بالاست؟ مثلاً بیتکوین که دیروز رسید به ۱۲۱ هزار دلار! این چه عدد دیوانهکنندهایه؟!» یه سوال دیگه هم هست که برامون پیش میاد: «مگه اینها یه مشت کد کامپیوتری نیستن؟ پس چرا هرکسی نمیتونه توی خونه بشینه و همینطوری تولیدشون کنه؟» جوابش یه کلمهست: کمیابی. ببین، بیتکوین رو طوری طراحی کردن که فقط و فقط ۲۱ میلیون واحد ازش وجود داشته باشه. دقیقاً مثل طلا که مقدارش در جهان محدوده. این محدودیت، ارزش سازه. چرا؟ چون اگر میشد بینهایت تولیدش کرد، دیگه هیچ ارزشی نداشت، درست مثل یه سنگ معمولی. پس چرا قیمتش انقدر بالا رفته؟ به خاطر تقاضا. هرچی مردم بیشتر بهش به چشم یه دارایی مطمئن نگاه کنن، برای خریدش اقدام میکنن و در نتیجه قیمتش بالا میره. وقتی دولتها پول چاپ میکنن و ارزش پول ملی کم میشه، مردم به سمت داراییهای کمیاب مثل بیتکوین هجوم میارن تا داراییشون حفظ بشه. حالا سوال اصلی: پس چرا هرکسی نمیتونه یه بیتکوین جدید درست کنه؟ اینجا قضیه جالب میشه. بدلیل ماجرای استخراج (ماینینگ)؛ این "مزارع بیتکوین" که میبینی، در واقع کارخونه نیستن! اینها در واقع شبکهای غولآسا از کامپیوترهای فوقالعاده قدرتمنده که دارن یه مسابقه جهانی حل معادلات ریاضی پیچیده شرکتی بزرگ رو شبیهسازی میکنن. کار این کامپیوترها این نیست که "بیتکوین تولید کنن". کارشون اینه که تراکنشهای شبکه رو تأیید و امنش کنن. به ازای این کار سخت و مصرف برق فوقالعاده زیاد، سیستم به عنوان پاداش، تعدادی بیتکوین به کسی که زودتر مسئله رو حل کنه، میده.
دو هفته پیش، فرصت شد به نمایشگاه الکامپ سر بزنم. خیلیها معتقدند این نمایشگاه برای مهندسین نرمافزار کاربرد چندانی ندارد و بیشتر فضای آن Business to Business و مناسب شرکتهاست — حرفی که تا حدی درست به نظر میرسید.
اما امسال، یک جریان دیگر هم خودش را نشان میداد: حضور پررنگ شرکتهای فعال در حوزه رمزارز، کیفپولهای دیجیتال و صرافیهای ارز دیجیتال. این بخش از نمایشگاه، واقعاً برجسته و پرانرژی بود. جدا از جاذبههایی مثل eSIM و سگ معروف همراه اول، فضای کریپتویی نمایشگاه واقعاً داغ بود.
این حضور پررنگ، تنها یک نمایش نیست؛ بلکه نشانهای است از رشد اکوسیستم رمزارز در ایران و توجه روزافزون کاربران و فعالان به مقوله امنیت داراییهای دیجیتال. وقتی برندهای مطرح این حوزه با راهکارهای متنوع در بزرگترین رویداد فناوری کشور حاضر میشوند، یعنی رمزارز دیگر یک پدیده حاشیهای نیست، بلکه به جریانی اصلی در اقتصاد دیجیتال ایران تبدیل شده است.
اما راه عملی برای ورود به این دنیا و حفظ سرمایه خود در ایران چیست؟ چگونه میتوانیم مستقل از به نوعی استقلال مالی خود را از سیاست های مالی بانک ها، تهدید، تحریم و بلوکه شدن ارزش آن ها حفظ کنیم، در عمل یک مفهوم به نام "نگهداری خودمختار دارایی" (Self-Custody) داریم که دقیقا به همین معناست که شما صاحب و مالک واقعی دارایی های دیجیتال خود هستید، بعبارتی تنها شما کلیددار گاوصندوق دیجیتالی خود هستید، و این یعنی شخص x یا سیاست مدار y نباید بتواند حساب و دارایی های شما را به هر دلیلی بلوکه کند.
در عمل پیشنهاد من سایت «کیف پول من» به آدرس (Kifpool.me) هستش، کیف پول من یک سامانه نگهداری رمز ارز دیجیتال هستش که کلکسیونی از اطلاعات مفید ، بروز و موثر رو که بر ارز های دیجیتال تاثیر میزارن رو هم زمان با خدمات صرافی گونه و ارائه کیف پول شخصی ارائه میکنه و شما را صد گام برای آشنایی بیشتر در این فضا آماده میکنه.
پیشنهاد میکنم در صفحه اول این سایت بخش نظرات کسانی که از این سامانه استفاده کرده اند و از بخش سوالات متداول سوالات مهمی که مردم در استفاده از این سیستم پرسیدند را بخوانید، این یک دید اولیه خوب و مدرن به شما از سیستم های رمز ارزی و ساز و کارهای آن ها به شما میدهد، از اینکه افرادی که از این سیستم ها حمایت میکنند دقیقا به چه فکر میکنند و طرز برخوردشان با تورم چگونه است را به شما میدهد.
اتفاق جالبی که برای سامانه های نگهداری ارز دیجیتال مثل «کیف پول من» در ایران افتاده و هیچ جای دیگر دنیا مثل اون رو نداریم اینه که بدلیل تحریم ها و فشارهای جهانی حمایت دولتی هم تا حدی از این سامانه ها از سوی دولت وجود داره، و این ترکیب میتونه اجازه بده هم در دنیای مبادله آزاد قدم گذاشت و هم از حمابت مالی برخوردار بود.
نمیشه گفت این نوع سرمایه گذاری برای من نیست برای نسل z یی هاست، خوب صد البته برای نسل آینده است اما نباید از این نسل دور شد، باید هر جایی پول رفت و آمد دارد ما هم پا بزاریم، چرا این حرف را ایلان ماسک، یا جف بزوس نمیزنن؟ برعکس خودشان از نهنگ های دنیای رمز ارز هستند؟ و همه ی جوانتر ها حرف های آن ها را گوش میدهند و با آنها قدم های خود را باز طراحی میکنند؟
حتما نباید با خرید بیت کوین شروع کرد و در این بین هم کل مال و منال رو فروخت و باخت تا دنیای رمز ارز را شناخت. دنیای رمز ارز یعنی دنیای مدرن، در دنیای مدرن هم قرار نیست عین قدیم با هزینه ی زیاد و باخت شدید یک تجربه ارزشمند بدست بیاد. جالبه بدونید بعضی از رمز ارز ها در سطح چند هزار تومان هستند و رشد خوبی دارند، پیشنهاد من این است به سایت «کیف پول من» (Kifpool.me) یک سر بزنید تا اصلا بفهمید آقا دیالوگ هایی که در محاوره های اقتصاد دان ها یا افراد تکنولوژیک بیان میشه از چه صحبت میکنند.
جمع بندی آنکه ...
وقتی تحریمها برمیگردن...
دیگر نمیشود فقط به سیستمهای قدیمی و متمرکز تکیه کرد. رمزارزها در این موقعیتدارند که در نقش یک راه فرار مهندسی و امن برای حفظ ارزش پول ظاهر شوند، اما یادت باشه رفیق، این بازار، یک بازار جهانی و آزاد است. یعنی همه از جمله شما میتوانند در این اکوسیستم حضور پیدا کنند و از مزایای آن بهره ببرند اما سه نکته
با اصول امنیتی آشنا باشد (مثل حفظ عبارت بازیابی و کلید خصوصی)
بلد باشد کلاهبرداریها را تشخیص دهد
با چشمان باز وارد معامله شود
و سخن آخر آنکه
آینده مالی شما را هیچکس به جز خودتان نمیسازد. در روزهای سخت اقتصادی، انتخاب ابزار درست، داشتن دانش کافی و حرکت بر بستر فناوریهای غیرمتمرکز، امری ضروری به نظر میرسد. این دوره، زمان هوشیاری است. و شما میتوانید با انتخابهای درست، نه تنها از بحران عبور کنید، بلکه از آن قویتر بیرون بیایید.