مردی بود که در روز همچون یک قهرمان زندگی میکرد. هیچ مشکلی نبود که او نتواند حل کند. هر چالشی را که زندگی بر سر راهش میگذاشت، با هوشمندی و قدرتی بینظیر پشت سر میگذاشت. موفقیتهایش همه را به تحسین وا میداشت، اما کمتر کسی از راز ترسناک این موفقیتها خبر داشت.
شبها، وقتی پردههای تاریک خواب بر روی چشمانش میافتاد، او به دنیای کابوسها وارد میشد. کابوسهایی که با مشکلات واقعیاش در هم آمیخته بودند، او را از خواب میپراندند و تا صبح رها نمیکردند. این کابوسها آنقدر زنده و ملموس بودند که انگار در دل شب، خود مشکلات به سراغش آمدهاند. تنها راه رهایی از این کابوسها، حل کردن مشکلات در دنیای واقعی بود.
او میدانست که هر مشکل حل نشدهای شبها به شکل یک کابوس به سراغش میآید و آرامش خواب را از او میگیرد. این چرخهی دائمی ترس و تلاش، او را به مردی تبدیل کرده بود که با تمام وجود برای حل مشکلاتش میجنگید، زیرا تنها در این صورت بود که میتوانست شبها به آرامش برسد و خواب راحتی داشته باشد.
Chatgpt 4o