ویرگول
ورودثبت نام
سهراب خان‌بدر | Sohrab Khanbadr
سهراب خان‌بدر | Sohrab Khanbadr
خواندن ۷ دقیقه·۲۳ روز پیش

چرا کار کردن به عنوان نویسنده در "جهان ما در داده‌ها" تجربه‌ای تحول‌آفرین بوده است

چرا کار کردن به عنوان نویسنده در "جهان ما در داده‌ها" تجربه‌ای تحول‌آفرین بوده است

توسط: هانا ریچی

تیم ما در حال حاضر به دنبال یک نویسنده جدید است. من چندین سال است که در این نقش مشغول به کار بوده‌ام و می‌خواهم توضیح دهم چرا این کار را دوست دارم. شاید همکار آینده ما مسیری مشابه با من طی کند. به هر حال، ممکن است برای شما جالب باشد که بیشتر در مورد کار ما و انگیزه‌های شخصی من بدانید.

من توسط تمایل بی‌پایان به فهمیدن اتفاقات جهان هدایت می‌شوم. نه تنها برای کنجکاوی - اگرچه بخشی از آن است - بلکه برای درک بزرگترین مشکلاتمان و چگونگی حل آنها.

سوالاتی که جوابشان را نمی‌دانم مرا آزار می‌دهند و تا جوابشان را پیدا نکنم آرام نمی‌شوم. من در حالتی متناقض از نارضایتی از وضعیت فعلی جهان و در عین حال خوش‌بینی به توانایی ما برای بهبود آن زندگی می‌کنم.

حدود یک دهه پیش، سعی کردم جهان را از طریق اخبار درک کنم: هر نیم ساعت یک بار تیترها را تازه می‌کردم و خودم را قانع می‌کردم که از اتفاقات مطلع هستم. تا اینکه کارهای هانس روسلینگ و گپمایندر را کشف کردم و اشتباهم را فهمیدم.

نمی‌توان زندگی ۸ میلیارد نفر را از طریق نگاه‌های کوتاه‌مدت به رویدادهای منفرد درک کرد. برای این کار نیاز به داده است. تنها از طریق آمار می‌توان پیچیدگی‌های جهان و تغییرات آن را درک کرد. هر دیدگاهی که فقط بر تجربه‌های شخصی و رسانه‌های عمومی بنا شده باشد، پراکنده و مغرضانه خواهد شد. بسیاری از بزرگترین مشکلات جهان هرگز به تیتر اخبار نمی‌رسند. بسیاری از موفقیت‌های بزرگ که زندگی میلیاردها نفر را برای بهتر شدن تغییر داده‌اند نیز همینطور.

همکار من، مکس روزر، در مقاله‌ای به این موضوع پرداخته است: "محدودیت‌های تجربه شخصی ما و ارزش آمار".

هانس روسلینگ پایه‌های نیاز به استفاده از داده برای فهمیدن جهان را به من آموخت. مکس روزر سپس آجر و سیمان را به من داد و تشویقم کرد که شروع به ساختن کنم.

مکس در سال ۲۰۱۷ مرا برای کار در "جهان ما در داده‌ها" استخدام کرد، زمانی که همه تیم در یک ماشین جا می‌شدند. نمی‌توان میزان یادگیری من از آن زمان را بیش از حد بیان کرد.

من از یک پیشینه آکادمیک سنتی آمده‌ام. مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای خود را در علوم محیطی و زمین‌شناسی کسب کردم. مسیر استاندارد ورود به آکادمی را طی کردم و می‌توانستم در آن مسیر باقی بمانم.

تحقیقات برجسته معمولاً نیاز به تمرکز باریک دارد، اغلب برای سال‌ها (اگر نه یک عمر). من با این مشکل دارم. من بی‌صبر و بی‌قرار هستم. بعد از چند هفته یا ماه، به شدت به موضوع دیگری علاقه‌مند می‌شوم. یا می‌خواهم به این مشکل از سطح بالاتری نگاه کنم و بفهمم چگونه با مشکلات دیگر ارتباط دارد.

خوشحالم که بسیاری از پژوهشگران عالی می‌توانند این کارهای بسیار متمرکز را انجام دهند. "جهان ما در داده‌ها" به طور کامل به آنها وابسته است تا قطعات پازل را بسازند که ما سپس کنار هم قرار می‌دهیم.

من همیشه علاقه به نوشتن داشته‌ام. در واقع، در یک دوراهی قبل از دانشگاه، تقریباً مسیر روزنامه‌نگاری و نویسندگی خلاق را انتخاب کردم. مشکل این است که ارتباط عمومی به ندرت در آکادمی ارزش‌گذاری می‌شود (حتی اگر دانشگاه‌ها بگویند که اولویت است). این یک شکاف نگران‌کننده بین کسانی که بینش‌ها و دانش جدید ایجاد می‌کنند و کسانی که می‌توانند آن را به عمل در جهان تبدیل کنند - سیاستمداران، روزنامه‌نگاران، حامیان مالی، معلمان و بسیاری دیگر - ایجاد می‌کند.

این مرا در یک دوراهی قرار داد: من باید نقشی پیدا می‌کردم که یک پا در تحقیق و یک پا در گفتگوهای عمومی داشته باشم.

"جهان ما در داده‌ها" خانه‌ای ایده‌آل برای این کار به من داده است.

ماموریت ما بر "بزرگترین مشکلات جهان" متمرکز است. متاسفانه، تعداد این مشکلات به حدی زیاد است که امکان خسته شدن از مطالعه آنها وجود ندارد.

ما بر فهمیدن ماهیت این مشکلات و راه‌حل‌های آنها تمرکز می‌کنیم. این رویکرد تفکر من درباره چالش‌ها و نحوه ارتباط آنها را تغییر داده است. من قبلاً کسی بودم که می‌توانستم بسیاری از مشکلات وحشتناک جهان را برشمرد. اما در همانجا متوقف می‌شدم. این روزها، می‌دانم که تنها ریختن مشکلات بزرگ روی کسی در خود مفید نیست. بله، باید به کسی درک روشنی از مشکل بدهید. اما همچنین باید به او کمک کنید راهی به جلو ببیند؛ نقطه‌ای از عمل که به حل آن کمک کند.

"جهان ما در داده‌ها" به من استقلال می‌دهد تا روی حوزه‌هایی که فکر می‌کنم مهم‌ترین هستند کار کنم. همچنین زمان و فضای لازم برای اطمینان از درست بودن حقایق و داده‌ها را دارم. می‌توانم بر کیفیت تمرکز کنم، نه کمیت. ویراستاران من را برای ضرب‌الاجل‌های روزانه یا تیترهای جذاب دنبال نمی‌کنند. اگر بخواهم یک ماه را صرف مطالعه بهره‌وری کشاورزی در آفریقا کنم، می‌توانم این کار را انجام دهم. من بر اساس توانایی‌ام در تولید کارهای با کیفیت بالا که خوانندگان را درباره تغییرات اقلیمی، جنگل‌زدایی یا آلودگی هوا آگاه می‌کند، قضاوت می‌شوم. اگر دو ماه طول بکشد تا درست شود، اشکالی ندارد.

همچنین با گروهی شگفت‌انگیز از افراد که دنبال همان هدف هستند کار می‌کنم. از اقتصاددانان، کارشناسان بهداشت جهانی و دانشمندان سیاسی یاد می‌گیرم. با تحلیلگران داده‌ای کار می‌کنم که در جمع‌آوری و کدگذاری داده‌ها از من بهتر هستند، که به من امکان تمرکز بر تحقیق و نوشتن را می‌دهد. و تیمی از توسعه‌دهندگان داریم (که من آنها را جادوگر می‌بینم) که ابزارهای شگفت‌انگیزی را می‌سازند که کار ما را زنده می‌کنند. کار من بدون این همکاران هیچ چیز نمی‌شد. تنوع نقش‌ها و رشته‌ها در تیم ما نادر است. سازمان‌های کمی دیده‌ام که توسعه‌دهندگان ماهر فناوری را با تحلیلگران داده و دانشگاهیان ترکیب کنند. این افراد معمولاً جهان‌های متفاوتی دارند. اما جمع‌آوری آنها در این همکاری بسیار غیرعادی چیزی است که کار ما در "جهان ما در داده‌ها" را ممکن می‌سازد.

هفت سال گذشته یک منحنی یادگیری باورنکردنی بوده است. به بعضی از نوشته‌های اولیه‌ام نگاه می‌کنم و خجالت می‌کشم. از بازخوردهای مربیان بسیار بهره‌مند شده‌ام. بازخوردهای تقریباً فوری از میلیون‌ها خواننده ما داشته‌ام؛ تعاملات نزدیک با آنها به من آموخت که چه چیزی را به اندازه کافی روشن توضیح نداده‌ام و چه سوالاتی باقی مانده است. نوشتن برای "جهان ما در داده‌ها" به من بازخوردهای سریعی از کارشناسان جهانی و سیاست‌گذاران داده است - سطحی از دسترسی و تأثیر که در جاهای دیگر به سختی می‌توانستم به آن برسم.

از این شبکه گسترده از کارشناسان و ارائه‌دهندگان داده بسیار یاد گرفته‌ام. آنها با وقت‌شان سخاوتمند بوده‌اند و چیزهایی را که نمی‌فهمیدم توضیح داده‌اند. سعی کرده‌ام به کار مهم آنها که به ندرت به کانون توجه می‌رسد، پلتفرم بزرگتری بدهم. این کار از درون آکادمی دشوار است، اما برای تبدیل این بینش‌ها به واقعیت حیاتی است.

در عین حال، یک پلتفرم شخصی به دست آورده‌ام. سال گذشته یک سخنرانی TED ارائه دادم. امسال اولین کتابم را منتشر کردم. اکنون بیشتر وقتم را در رادیو، پادکست‌ها و رسانه‌های مکتوب صرف بحث درباره مشکلات بزرگ جهان و راه‌حل‌های آن می‌کنم.

قبل از کار در "جهان ما در داده‌ها"، باور نداشتم که چنین نقشی وجود داشته باشد. فکر می‌کردم یا باید به یک شغل آکادمیک چسبیده و ناآرامی‌ها و ناامیدی‌های فکری‌ام را در جعبه‌ای نگه دارم، یا کاملاً از این حوزه بیرون بروم. احساس خوش‌شانسی می‌کنم که جایی پیدا کرده‌ام که این خصوصیات "ناهنجار" نه تنها تحمل می‌شوند بلکه مورد استقبال قرار می‌گیرند.

تحلیل خبر

هانا ریچی در این مقاله، به تجربه شخصی خود از کار به عنوان نویسنده در "جهان ما در داده‌ها" پرداخته و آن را به عنوان تجربه‌ای تحول‌آفرین معرفی کرده است. وی تاکید دارد که این نقش به او امکان داده تا از داده‌ها و آمار برای فهمیدن پیچیدگی‌های جهان استفاده کند و ارتباط مستقیم با خوانندگان و کارشناسان داشته باشد.

این مقاله نشان‌دهنده اهمیت استفاده از داده‌ها و آمار برای درک بهتر مسائل جهانی و تلاش برای ارائه راه‌حل‌های عملی است. ریچی با بیان تجربه‌های شخصی و یادگیری‌های خود، نشان می‌دهد که چطور کار در "جهان ما در داده‌ها" به او اجازه داده تا به جای تمرکز بر مشکلات تنها، به دنبال راه‌حل‌ها و ارائه آنها به مخاطبان باشد.

همچنین، وی به مشکلات موجود در نظام آکادمیک اشاره می‌کند که ارتباط عمومی را به اندازه کافی ارزش نمی‌گذارد و باعث ایجاد شکاف بین تولید دانش و عمل می‌شود. این نقطه‌نظر می‌تواند الهام‌بخش برای افرادی باشد که به دنبال ترکیب تحقیق و ارتباطات عمومی هستند.

در نهایت، تجربه ریچی نشان‌دهنده اهمیت کار تیمی و همکاری بین افراد با تخصص‌های مختلف برای رسیدن به اهداف مشترک است. این مقاله می‌تواند به عنوان الگویی برای افرادی که به دنبال راه‌هایی برای مشارکت بیشتر در حل مسائل جهانی هستند، مفید باشد.



https://ourworldindata.org/writer-world-data-transformative-experience

chatgpt 4o

جهان داده‌هاجهانکار
چیزی مثبت بگو، و چیز مثبت خواهی دید." — جیم تامپسون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید