سهراب خان‌بدر | Sohrab Khanbadr
سهراب خان‌بدر | Sohrab Khanbadr
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

کدو تنبل فراری

Story: The Runaway Pumpkin


Far away, on a whimsical farm nestled amidst rolling green hills, lived a peculiar pumpkin named Patch. Unlike his rotund, orange brethren destined for delicious pies, Patch harbored a yearning for adventure. One crisp autumn night, under the watchful gaze of a harvest moon, Patch decided to take his fate into his own hands. With a determined wiggle and a mighty push, he popped himself free from the vine and rolled away, giggling with glee as he bounced down the dew-kissed grass. His journey led him past slumbering scarecrows, startled owls, and a grumpy old cow who mooed in disapproval. Patch didn't know where he was going, but the thrill of the unknown fueled his adventurous spirit.

دورتر، در مزرعه‌ای عجیب و غریب که در میان تپه‌های سرسبز جای گرفته بود، کدو تنبل عجیبی به نام پچ زندگی می‌کرد. بر خلاف هم‌نوعان نارنجی‌رنگش که سرنوشتی جز تبدیل شدن به پای‌های خوشمزه نداشتند، پچ آرزوی ماجراجویی در سر می‌پروراند. در یکی از شب‌های پاییزی خنک، زیر نور مراقب ماه درو، پچ تصمیم گرفت سرنوشت خود را به دست بگیرد. با تکان‌هایی مصمم و فشاری قوی، خود را از ساقه رها کرد و به پایین غلتید. در حالی که از روی علف‌های مرطوب شبنم می‌پرید، قهقهه سر می‌داد و از شادی غرق در لذت بود. سفر او را از کنار مترسک‌های خواب‌آلوده، جغدهای حیرت‌زده و گاوی پیر و بداخلاق که با نارضایتی مو می‌کرد، عبور داد. پچ نمی‌دانست به کجا می‌رود، اما هیجان ناشناخته، روح ماجراجوی او را تغذیه می‌کرد.



  • Far away (dūr dor): دور دور (very far away)
  • whimsical (ʿadžāʾib): عجیب (strange, whimsical)
  • nestled (jāydād shodeh): جای‌گرفته (settled, nestled)
  • rolling green hills (tappeh hā-ye sabz-e mutajawwel): تپه‌های سبزِ متجاوِل (rolling green hills)
  • peculiar (khāṣṣ): خاص (peculiar, unusual)
  • pumpkin ( کدو تنبل ( کدو [ کدو (kadu) ] تنبل [ تنبل (tanbal) ] )): کدو تنبل (pumpkin)
  • brethren (hamqowm): هم‌قوم (people of the same tribe or kind, brethren)
  • rotund (gol): گل (round, rotund)
  • orange (nārenji): نارنجی (orange)
  • yearning (ʿeshq): عشق (love, yearning)
  • adventure (sarshegrdani): سرگذر دانی (adventure)
  • crisp (khārak): خارک (crisp)
  • autumn (pāyiz): پاییز (autumn)
  • night (shāb): شب (night)
  • watchful (bedār): بیدار (watchful, awake)
  • harvest moon (māh-e tamʿ): ماهِ تمه (harvest moon)
  • fate (taqdir): تقدیر (fate, destiny)
  • determined (qātiʿ): قاطع (determined, resolute)
  • wiggle (loghzol زدن (loghzol zadan)): لوغ زدن (to wiggle)
  • push (fشار دادن (fشار دادن (feshar dadan))): فشار دادن (to push)
  • popped (khudrā shod): خود را جدا کرد (separated himself, popped)
  • vine (rizh): ریشه (root, vine)
  • rolled away (ghaltad): غلتید (rolled away)
  • giggling (qehqeh zadan): قهه زدن (to giggle)
  • glee (shādmani): شادمانی (glee, joy)
  • dew-kissed (khoshnam): خوشنام (having a good reputation, dew-kissed)
  • grass (ʿollof): علف (grass)
  • journey (safar): سفر (journey, travel)
  • led (rahbarī kard): رهبری کرد (led, guided)
  • slumbering (khābيده (khābيده (khaabide))): خوابیده (sleeping, slumbering)
  • scarecrows (kāghamish): کاغ‌میش (scarecrow)
  • startled (tahvīr shodeh): ت־הوی‌شده (startled, surprised)
  • owls (jūghd): جغد (owl)
  • grumpy (khochok): خجول (shy, grumpy)
  • cow (gāv): گاو (cow)
  • mooed (ʿoghol zad): عوعو زد (mooed)
  • disapproval (nāpashandi): ناپسندی (disapproval)
  • know (dānestan): دانستن (to know)
  • where (kujā): کجا (where)
  • going (raftan): رفتن (to go)
  • thrill (heyecan): هیجان (excitement, thrill)
  • unknown (nāmadan): ناشناخته (unknown)
  • fueled (ghذاء رسانی کرد (ghذاء رسانی کرد (ghadhaa رسانی کرد))): غذا رسانی کرد (provided nourishment, fueled)
  • adventurous (sarshegrdān): سرگذردان (adventurous)
  • spirit (ruh): روح (spirit)
کدو تنبل
چیزی مثبت بگو، و چیز مثبت خواهی دید." — جیم تامپسون من کیستم ؟ من کجا هستم ؟ من چه میخواهم ؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید