ویل داگلاس هیون بازنویسی و تحلیل: خبرنگار فارسی
پاسخ مدارس و دانشگاهها سریع و قاطع بود.
چند روز پس از انتشار ChatGPT توسط OpenAI در اواخر نوامبر ۲۰۲۲، این چتبات به سرعت به عنوان ابزاری برای نوشتن مقالات و انجام آزمونها که تقلب در تکالیف را به سادگی فراهم میکرد، محکوم شد.
منطقه آموزشی لس آنجلس، دومین منطقه بزرگ آموزشی در ایالات متحده، به سرعت دسترسی به وبسایت OpenAI را از شبکه مدارس خود مسدود کرد. به زودی، دیگران نیز به این حرکت پیوستند. تا ژانویه، مناطق آموزشی در سراسر دنیای انگلیسیزبان شروع به ممنوع کردن این نرمافزار کردند، از واشنگتن، نیویورک، آلاباما و ویرجینیا در ایالات متحده تا کوئینزلند و نیو ساوت ولز در استرالیا.
چندین دانشگاه برجسته در بریتانیا، از جمله کالج امپریال لندن و دانشگاه کمبریج، بیانیههایی صادر کردند که به دانشجویان هشدار دادند از ChatGPT برای تقلب استفاده نکنند.
جنا لایل، سخنگوی دپارتمان آموزش و پرورش نیویورک، در اوایل ژانویه به واشنگتن پست گفت: "در حالی که این ابزار ممکن است بتواند پاسخهای سریع و آسان به سوالات ارائه دهد، اما مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسئله را که برای موفقیت تحصیلی و طولانی مدت ضروری هستند، پرورش نمیدهد."
این وحشت اولیه از سوی بخش آموزش قابل درک بود. ChatGPT که از طریق یک اپلیکیشن وب در دسترس عموم قرار گرفته بود، میتوانست به سوالات پاسخ دهد و بلوکهای متنی جذاب و ساختارمند به طول چند هزار کلمه در مورد تقریباً هر موضوعی که از آن پرسیده میشد، تولید کند، از نظریه رشتهها تا شکسپیر. هر مقالهای که تولید میکرد منحصر به فرد بود، حتی وقتی دوباره همان موضوع به آن داده میشد، و نویسندگی آن (عملاً) غیرقابل تشخیص بود. به نظر میرسید که ChatGPT اساس آزمونهایی را که ما برای ارزیابی یادگیری دانشآموزان استفاده میکردیم، تضعیف میکند، که یکی از ارکان آموزش است.
اما سه ماه بعد، چشمانداز بسیار کمتر تاریک به نظر میرسد. من با تعدادی از معلمان و دیگر مربیان صحبت کردم که اکنون در حال ارزیابی مجدد معنای چتباتهایی مانند ChatGPT برای چگونگی آموزش به کودکانمان هستند. بسیاری از معلمان اکنون معتقدند که ChatGPT نه تنها یک دستگاه رویایی برای تقلب نیست، بلکه میتواند به بهبود آموزش کمک کند.
چتباتهای پیشرفته میتوانند به عنوان ابزارهای قدرتمند کلاس درس مورد استفاده قرار گیرند که درسها را تعاملیتر میکنند، به دانشآموزان سواد رسانهای میآموزند، برنامههای درسی شخصیسازی شده تولید میکنند، وقت معلمان را در کارهای اداری صرفهجویی میکنند و بیشتر.
شرکتهای فناوری آموزشی از جمله Duolingo و Quizlet که فلش کارتهای دیجیتال و ارزیابیهای تمرینی ارائه میدهند و نیمی از دانشآموزان دبیرستانی در ایالات متحده از آنها استفاده میکنند، در حال حاضر چتبات OpenAI را در برنامههای خود ادغام کردهاند. و OpenAI با مربیان همکاری کرده است تا یک برگه راهنما در مورد تأثیر احتمالی ChatGPT در مدارس تهیه کند. این شرکت میگوید که در توسعه یک ابزار رایگان برای شناسایی متنی که توسط چتبات نوشته شده، نیز با مربیان مشورت کرده است (هرچند دقت آن محدود است).
نیکو فلیکس، سخنگوی OpenAI، میگوید: "ما معتقدیم که کارشناسان سیاستهای آموزشی باید تصمیم بگیرند که چه چیزی برای مناطق و مدارس آنها در استفاده از فناوری جدید بهترین است. ما در حال تعامل با مربیان در سراسر کشور هستیم تا آنها را از قابلیتهای ChatGPT مطلع کنیم. این یک گفتگوی مهم است که باید داشته باشیم تا آنها از مزایا و سوءاستفادههای احتمالی هوش مصنوعی آگاه شوند و بفهمند چگونه میتوانند آن را در کلاسهای خود به کار بگیرند."
اما برای نوآوری به این شکل، زمان و منابع لازم است. بسیاری از معلمان بیش از حد مشغول، کممنبع و متعهد به معیارهای عملکردی سختگیرانه هستند تا از هر فرصتی که چتباتها ممکن است فراهم کنند، استفاده کنند.
هنوز برای گفتن اینکه تأثیر ماندگار ChatGPT چه خواهد بود، بسیار زود است—حتی یک ترم کامل هم از حضور آن نگذشته است. آنچه مسلم است این است که چتباتهای نوشتن مقاله همچنان در دسترس خواهند بود. و آنها تنها در جایگزینی برای دانشآموزان در موعد مقرر دقیقتر و سختتر قابل تشخیص خواهند شد. ممنوعیت آنها بیفایده است، شاید حتی زیانآور. "ما باید بپرسیم که چه کاری باید انجام دهیم تا جوانان—یادگیرندگان—را برای دنیای آیندهای که چندان دور نیست، آماده کنیم،" میگوید ریچارد کولاتا، مدیرعامل انجمن بینالمللی فناوری در آموزش (ISTE)، یک سازمان غیرانتفاعی که برای استفاده از فناوری در تدریس حمایت میکند.
توانایی فناوری برای انقلاب در مدارس در گذشته بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است، و آسان است که در هیجان پیرامون پتانسیل تحولآفرین ChatGPT گرفتار شویم. اما این به نظر میرسد بزرگتر باشد: هوش مصنوعی به هر طریق در کلاس خواهد بود. مهم است که این کار را درست انجام دهیم.
بسیاری از هیاهوی اولیه پیرامون ChatGPT بر اساس توانایی آن در آزمونگیری بود. در واقع، این یک نکته کلیدی بود که OpenAI هنگام معرفی GPT-4، آخرین نسخه مدل زبان بزرگ که چتبات را قدرت میدهد، در مارس مطرح کرد. این میتوانست آزمون وکالت را بگذراند! در SAT نمره 1410 کسب کرده بود! در آزمونهای AP برای زیستشناسی، تاریخ هنر، علوم محیطی، اقتصاد کلان، روانشناسی، تاریخ ایالات متحده و بیشتر امتیاز بالایی کسب کرده بود. وه!
تعجبی ندارد که برخی مناطق آموزشی کاملاً وحشتزده شدند.
اما با نگاه به گذشته، فراخوان فوری برای ممنوعیت ChatGPT در مدارس واکنشی احمقانه به نرمافزار بسیار هوشمندانهای بود. "مردم وحشتزده شدند،" میگوید جسیکا استانسبری، مدیر تعالی تدریس و یادگیری در دانشگاه بالتیمور. "ما مکالمات نادرستی داشتیم به جای اینکه فکر کنیم، 'خوب، اینجاست. چگونه میتوانیم از آن استفاده کنیم؟'"
"این یک طوفان در یک فنجان چای بود،" میگوید دیوید اسمیت، استاد آموزش زیستشناسی در دانشگاه شافیلد هالم در بریتانیا. به دور از استفاده از چتبات برای تقلب، اسمیت میگوید، بسیاری از دانشجویانش حتی تا زمانی که او آن را به آنها معرفی کرد، از این فناوری خبر نداشتند: "وقتی شروع به پرسیدن از دانشجویانم در مورد آن کردم، آنها گفتند، 'ببخشید، چی؟'"
حتی با این حال، معلمان حق دارند که فناوری را به عنوان یک تغییر دهنده بازی ببینند. مدلهای زبان بزرگ مانند ChatGPT و جانشین آن GPT-4 از OpenAI، و همچنین Bard گوگل و Bing Chat مایکروسافت، قرار است تأثیر زیادی بر جهان داشته باشند. این فناوری در حال حاضر در نرمافزارهای مصرفی و تجاری اجرا میشود. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، بسیاری از معلمان اکنون تشخیص میدهند که آنها وظیفه دارند به دانشجویانشان آموزش دهند که این فناوری جدید چگونه کار میکند و چه امکاناتی میتواند فراهم کند. "آنها نمیخواهند این فناوری به بدنامی بیفتد،" میگوید اسمیت. "آنها میخواهند یاد بگیرند چگونه از آن استفاده کنند."
تغییر میتواند سخت باشد. "هنوز برخی ترسها وجود دارد،" میگوید استانسبری. "اما اگر در آن ترس گیر کنیم، به دانشآموزانمان آسیب میرسانیم."
استانسبری کارگاههایی را در دانشگاهش سازماندهی کرده است تا اعضای هیئت علمی و دیگر کارکنان تدریس بتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و نگرانیهایشان را بیان کنند. او میگوید که برخی از همکارانش نگران تقلب بودند، برخی دیگر نگران از دست دادن شغلهایشان. اما صحبت کردن در این مورد کمک کرد. "فکر میکنم بخشی از ترس اعضای هیئت علمی به خاطر رسانهها بود،" میگوید. "این به خاطر دانشآموزان نبود."
در واقع، یک نظرسنجی در ایالات متحده از ۱۰۰۲ معلم K-12 و ۱۰۰۰ دانشآموز بین ۱۲ تا ۱۷ سال، که توسط بنیاد خانواده والتون در فوریه سفارش داده شده بود، نشان داد که بیش از نیمی از معلمان از ChatGPT استفاده کردهاند—۱۰٪ آنها گزارش دادند که هر روز از آن استفاده میکنند—اما تنها یک سوم از دانشآموزان. تقریباً همه کسانی که از آن استفاده کردهاند (۸۸٪ معلمان و ۷۹٪ دانشآموزان) گفتند که تأثیر مثبتی داشته است.
اکثریت معلمان و دانشآموزان نظرسنجی شده نیز با این جمله موافق بودند: "ChatGPT نمونه دیگری است از اینکه چرا نمیتوانیم به شیوههای قدیمی برای مدارس در دنیای مدرن ادامه دهیم."
هلن کرامپتون، استادیار فناوری آموزشی در دانشگاه اولد دومینیون در نورفولک، ویرجینیا، امیدوار است که چتباتهایی مانند ChatGPT مدارس را بهتر کنند.
بسیاری از مربیان معتقدند که مدارس در یک مسیر گیر کردهاند، میگوید کرامپتون، که قبل از تبدیل شدن به یک پژوهشگر، ۱۶ سال معلم K-12 بود. در سیستمی که بیش از حد بر نمرهدهی تمرکز دارد و نه بر یادگیری، ChatGPT یک بحث را مجبور میکند که مدتها پیش باید انجام میشد. "ما مدتهاست که میخواهیم آموزش را تغییر دهیم،" میگوید. "سالهاست که در مورد آن صحبت میکنیم."
به تقلب توجه کنید. از نظر کرامپتون، اگر ChatGPT تقلب در یک تکلیف را آسان میکند، معلمان باید آن تکلیف را کنار بگذارند نه اینکه چتبات را ممنوع کنند.
ما باید نحوه ارزیابی یادگیری را تغییر دهیم، میگوید کولاتا: "آیا ChatGPT ارزیابیها را نابود کرد؟ احتمالاً آنها از قبل مرده بودند و مدتی است که در حالت زامبی بودند. آنچه ChatGPT انجام داد، این بود که ما را به این امر متوجه کرد."
امیلی دوناهو، مربی نوشتن و توسعهدهنده آموزشی در دانشگاه میسیسیپی، متوجه تغییرات در بحثهای کلاس درس از زمان انتشار ChatGPT شده است. اگرچه او ابتدا از سر وظیفه شروع به صحبت با دانشجویانش در مورد این فناوری کرد، اکنون معتقد است که ChatGPT میتواند به معلمان کمک کند تا از تمرکز بیش از حد بر نتایج نهایی دور شوند. وادار کردن یک کلاس به تعامل با هوش مصنوعی و تفکر انتقادی در مورد آنچه تولید میکند، میتواند تدریس را انسانیتر کند، او میگوید، "به جای اینکه از دانشجویان بخواهیم مانند رباتها بنویسند و اجرا کنند."
این ایده جدید نیست. نسلهای زیادی از معلمان به یک چارچوب معروف به طبقهبندی بلوم، که توسط روانشناس آموزشی بنجامین بلوم در دهه ۱۹۵۰ معرفی شد، اعتقاد داشتهاند که در آن دانش پایهای از حقایق تنها سنگ بنایی است که دیگر انواع یادگیری، مانند تحلیل و ارزیابی، بر روی آن قرار میگیرند. معلمانی مانند دوناهو و کرامپتون فکر میکنند که چتباتها میتوانند به آموزش این مهارتهای دیگر کمک کنند.
در گذشته، دوناهو از دانشجویانش میخواست تا تکالیف نوشتاری را انجام دهند که در آن باید برای چیزی استدلال کنند و بر اساس متنی که تحویل میدادند نمره میگرفتند. این ترم، او از دانشجویانش خواست تا از ChatGPT برای تولید یک استدلال استفاده کنند و سپس آن را بر اساس میزان اثربخشی که برای یک مخاطب خاص داشت، حاشیهنویسی کنند. سپس آنها یک بازنویسی بر اساس انتقادات خودشان تحویل دادند.
شکستن تکلیف به این روش همچنین به دانشجویان کمک میکند تا بر مهارتهای خاصی تمرکز کنند بدون اینکه از مسیر اصلی منحرف شوند. دوناهو متوجه شد که استفاده از ChatGPT برای تولید پیشنویس اولیه به برخی از دانشجویان کمک کرد تا از نگرانی در مورد صفحه خالی دور شوند و در عوض بر مرحله انتقادی تکلیف تمرکز کنند. "این میتواند به شما کمک کند تا از نقاط درد خاصی عبور کنید وقتی که آن نقاط درد بخشی از اهداف یادگیری تکلیف نیستند،" او میگوید.
اسمیت، استاد زیستشناسی، نیز در حال آزمایش با تکالیف ChatGPT است. نگرانیهای پیرامون آن او را به یاد اضطرابی میاندازد که بسیاری از معلمان چند سال پیش در دوران همهگیری تجربه کردند. با دانشجویانی که در خانه گیر افتاده بودند، معلمان باید راههایی برای تعیین تکالیفی پیدا میکردند که راهحلهای آنها خیلی آسان نباشد که از گوگل پیدا شوند. اما او متوجه شد که گوگل کردن—دانستن اینکه چه چیزی بپرسیم و چه چیزی از نتایج به دست آوریم—خود یک مهارت ارزشمند است.
اسمیت فکر میکند که چتباتها میتوانند به همین شکل باشند. اگر دانشجویان کارشناسی او بخواهند از ChatGPT در تکالیف نوشتاری خود استفاده کنند، او دستورالعمل (پرومت) را نیز ارزیابی میکند—یا حتی به جای مقاله. "دانستن کلماتی که در یک پرومت استفاده میشود و سپس درک خروجی که بازمیگردد، مهم است،" او میگوید. "ما باید آموزش دهیم چگونه این کار را انجام دهیم."
این تغییر نگرشها بازتابدهنده تغییر گستردهتری در نقش معلمان است، میگوید استانسبری. اطلاعاتی که زمانی در کلاس درس ارائه میشد، اکنون همه جا هست: ابتدا آنلاین، سپس در چتباتها. کاری که معلمان اکنون باید انجام دهند این است که به دانشآموزان نشان دهند نه تنها چگونه آن را پیدا کنند، بلکه چه اطلاعاتی را باید اعتماد کرد و چه اطلاعاتی را نباید، و چگونه تفاوت بین آنها را تشخیص دهند. "معلمان دیگر نگهبانان اطلاعات نیستند، بلکه تسهیلگران هستند،" او میگوید.
در واقع، معلمان در نقصها و تعصبهایی که مدلهای زبان بزرگ اغلب تولید میکنند، فرصتهایی پیدا میکنند. این نقصها میتوانند شروعکننده بحثهای مفید باشند، میگوید کرامپتون: "اینکه کامل نیست، عالی است."
معلمان از دانشآموزان میخواهند تا با استفاده از ChatGPT متنی را در مورد یک موضوع تولید کنند و سپس از آنها میخواهند تا ایرادهای آن را شناسایی کنند. در یک مثال که یکی از همکاران استانسبری در کارگاه او به اشتراک گذاشت، دانشآموزان از بات برای تولید یک مقاله درباره تاریخ چاپ استفاده کردند. وقتی پاسخ آن متمرکز بر ایالات متحده هیچ اطلاعاتی در مورد منشا چاپ در اروپا یا چین نداشت، معلم از آن به عنوان نقطه شروع برای یک مکالمه درباره تعصب استفاده کرد. "این یک راه عالی برای تمرکز بر سواد رسانهای است،" میگوید استانسبری.
کرامپتون در حال کار بر روی یک مطالعه درباره راههایی است که چتباتها میتوانند تدریس را بهبود بخشند. او لیستی از کاربردهای بالقوهای که از آنها هیجانزده است را مرور میکند، از تولید سوالات آزمون تا خلاصهسازی اطلاعات برای دانشآموزان با سطوح خواندن مختلف تا کمک در کارهای اداری زمانبر مانند نوشتن ایمیل به همکاران و والدین.
یکی از استفادههای مورد علاقه او از این فناوری، آوردن تعامل بیشتر به کلاس درس است. روشهای تدریسی که دانشآموزان را به خلاقیت، بازی نقش یا تفکر انتقادی وا میدارند، به یادگیری عمیقتری نسبت به حفظ طوطیوار منجر میشوند، او میگوید. ChatGPT میتواند نقش یک مخالف در مناظره را بازی کند و ضد استدلالهایی برای مواضع دانشآموز تولید کند، برای مثال. با در معرض قرار دادن دانشآموزان به یک منبع بیپایان از دیدگاههای مخالف، چتباتها میتوانند به آنها کمک کنند نقاط ضعف در تفکر خود را بیابند.
کرامپتون همچنین اشاره میکند که اگر انگلیسی زبان اول یک دانشآموز نباشد، چتباتها میتوانند در تهیه متن یا بازنویسی اسناد موجود کمک بزرگی باشند، و سطح زمین بازی را به شدت تعدیل کنند. چتباتها همچنین به دانشآموزانی که نیازهای یادگیری خاص دارند، نیز خدمت میکنند. از ChatGPT بخواهید قوانین حرکت نیوتن را برای دانشآموزی که بهتر با تصاویر یاد میگیرد توضیح دهد، برای مثال، و آن یک توضیح شامل توپهایی که روی میز میغلتند تولید میکند.
همه دانشآموزان میتوانند از مواد آموزشی شخصیسازی شده بهرهمند شوند، میگوید کولاتا، زیرا هر کسی ترجیحات یادگیری متفاوتی دارد. معلمان ممکن است چند نسخه مختلف از مواد آموزشی خود را برای پوشش نیازهای طیف وسیعی از دانشآموزان تهیه کنند. کولاتا فکر میکند که چتباتها میتوانند مواد شخصیسازی شده را برای ۵۰ یا ۱۰۰ دانشآموز تولید کنند و معلمان خصوصی سفارشی را به یک هنجار تبدیل کنند. "فکر میکنم در پنج سال آینده، ایدهی یک ابزار که به ما اطلاعاتی میدهد که برای شخص دیگری نوشته شده بود، واقعاً عجیب به نظر خواهد رسید،" او میگوید.
برخی از شرکتهای فناوری آموزشی در حال حاضر این کار را انجام میدهند. در مارس، Quizlet اپلیکیشن خود را با ویژگیای به نام Q-Chat که با استفاده از ChatGPT ساخته شده بود، بهروزرسانی کرد که مواد را بر اساس نیازهای هر کاربر تنظیم میکند. اپلیکیشن سطح سختی سوالات را بر اساس میزان دانش دانشآموزان از موادی که مطالعه میکنند و نحوه ترجیح آنها برای یادگیری تنظیم میکند. "Q-Chat تجربهای مشابه با یک معلم خصوصی یکبهیک برای دانشآموزان ما فراهم میکند،" میگوید مدیر عامل Quizlet، لکس بایر.
در واقع، برخی از مربیان فکر میکنند که کتابهای درسی آینده میتوانند همراه با چتباتهایی که بر اساس محتوای آنها آموزش داده شدهاند، بستهبندی شوند. دانشآموزان میتوانند به جای (یا علاوه بر) خواندن آن با بات در مورد محتوای کتاب گفتگو کنند. چتبات میتواند آزمونهای شخصیسازی شدهای تولید کند تا دانشآموزان را در موضوعاتی که کمتر میفهمند، آموزش دهد.
همه این روشها به سرعت موفق نخواهند بود، البته. دوناهو و دانشآموزانش با هم دستورالعملهایی برای استفاده از ChatGPT ایجاد کردند، اما "ممکن است به پایان این کلاس برسیم و من فکر کنم که این به هیچ وجه کار نکرد،" او میگوید. "این هنوز یک آزمایش در حال جریان است."
او همچنین دریافته است که دانشآموزان نیاز به پشتیبانی قابل توجهی دارند تا مطمئن شوند ChatGPT به یادگیری کمک میکند نه اینکه جلوی آن را بگیرد. برخی از دانشآموزان بیشتر تلاش میکنند تا از خروجی ابزار فراتر بروند و آن را خودشان کنند، او میگوید: "این باید نقطه شروع باشد نه یک عصا."
و البته، برخی از دانشآموزان هنوز از ChatGPT برای تقلب استفاده خواهند کرد. در واقع، این کار را از همیشه آسانتر میکند. با یک مهلت محدود، چه کسی وسوسه نمیشود که آن تکلیف را با فشار یک دکمه بنویسد؟ "این تقلب را برای همه برابر میکند،" میگوید کرامپتون. "نیازی نیست که پرداخت کنید. نیازی نیست که به کامپیوتر مدرسه نفوذ کنید."
برخی از انواع تکالیف نیز بیشتر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. ChatGPT واقعاً در خلاصهسازی اطلاعات خوب است. وقتی که این هدف یک تکلیف باشد، تقلب یک نگرانی مشروع است، میگوید دوناهو: "در آن زمینه، تقریباً غیرقابل تشخیص از یک پاسخ A خواهد بود. این چیزی است که باید به طور جدی در نظر بگیریم."
هیچیک از مربیانی که با آنها صحبت کردم، راه حلی برای آن ندارند. و همه ترسهای دیگر نیز به راحتی کاهش نخواهند یافت. (دوناهو یک کارگاه اخیر در دانشگاهش را به یاد میآورد که در آن اعضای هیئت علمی پرسیده شدند که بعد از یادگیری در مورد ChatGPT چه کاری متفاوت انجام میدهند. یک عضو هیئت علمی پاسخ داد: "فکر میکنم بازنشسته خواهم شد.")
اما معلمان به اندازه گزارشهای اولیه نگران نیستند. تقلب یک مشکل جدید نیست: مدارس از ماشین حسابها، گوگل، ویکیپدیا، سایتهای مقالهنویسی پولی و بیشتر نجات یافتهاند.
فعلاً، معلمان وارد یک آزمایش جدید رادیکال شدهاند. آنها نیاز به پشتیبانی دارند تا آن را بفهمند—شاید حتی پشتیبانی دولت به شکل پول، آموزش و مقررات. اما این پایان آموزش نیست. این یک شروع جدید است.
"ما باید از برخی از قضاوتهای سریع خود صرف نظر کنیم،" میگوید کولاتا. "این در حال حاضر مفید نیست. ما باید با این موضوع راحت باشیم که تایرها را امتحان کنیم."
با توجه به محتوای خبر و بررسیهایی که صورت گرفته، میتوان نتیجه گرفت که ورود ChatGPT به دنیای آموزش نه تنها تهدیدی برای سیستم آموزشی نیست، بلکه میتواند به عنوان یک ابزار مفید و کمکی در ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری دانشآموزان و دانشجویان به کار رود. این تکنولوژی، اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، میتواند به معلمان در ایجاد برنامههای درسی شخصیسازی شده، تشویق به تفکر انتقادی و تحلیلی و همچنین کاهش کارهای اداری کمک کند.
با این حال، نگرانیهایی نیز وجود دارد. یکی از مهمترین این نگرانیها تقلب است که ChatGPT آن را سادهتر کرده است. برای مقابله با این موضوع، ضروری است که معلمان روشهای ارزیابی خود را بازنگری کنند و به جای ممنوعیت استفاده از چتباتها، راههایی بیابند که تکالیف و آزمونها را به گونهای طراحی کنند که تقلب با استفاده از این ابزارها کاهش یابد.
در نهایت، همانطور که در گزارش آمده است، معلمان و سیستمهای آموزشی نیاز به حمایت و آموزش دارند تا بتوانند از این فناوری به بهترین نحو استفاده کنند. از سوی دیگر، همگی باید به این نکته توجه داشته باشیم که فناوری به خودی خود یک راهحل نهایی نیست، بلکه ابزاری است که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، میتواند تحولات مثبتی را به همراه داشته باشد.
https://www.technologyreview.com/2023/04/06/1071059/chatgpt-change-not-destroy-education-openai/
chatgpt 4o