ویرگول
ورودثبت نام
Ahmad Reza Soleymani
Ahmad Reza Soleymani
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

روایتِ بدون قضاوت

دیوید مامِت
دیوید مامِت

نمایشنامه‌ی «آقای شادی» نوشته‌ی «دیوید مامِت»، نماینده‌ی بسیار شایسته‌ای برای تبیین نگاه نویسنده‌اش به درام است.

«مامِت» تنها وظیفه‌ی تئاتر را تعریف قصّه می‌داند.

«آقای شادی» در مونولوگی نسبتن کوتاه، قصّه‌ی آدم‌هایی را تعریف می‌کند، که دغدغه‌های امروزشان، راه زندگی‌ کردن‌شان را مسدود کرده است.

«آقای شادی» مجری یک برنامه‌ی رادیویی ست که در آن با خواندن نامه‌های مخاطبانش که در آن‌ها، مشکلات خود را با او در میان می‌گذارند، تلاش می‌کند تا راه‌حلی برای مسائل آدم‌ها، پیدا کند. «مامِت» با ظرافتی خاص، بدون این‌که پشت نصیحت‌های تکراری پنهان شود و یا با ایده‌های روانشناسان زرد امید واهی بدهد، «آقای شادی» را با تأکید چندباره از زبان خودش بر روی این نکته که او نه پزشک است، نه کشیش است و نه... به یادآوری آن مشکلاتی می‌پردازد که انسان امروز با آن‌ها درگیر است، ولی نه سرچشمه‌اش را می‌شناسد و نه راه‌حلی برای آن دارد.

«آقای شادی» معتقد است گریز انسان امروز نیاز به رفیقی ست تا بیرون گود بایستد و با نظاره بر وضعیت موجود یا شاید فقط با گوش کردن، باری از روی دوش رفیقش بردارد.

نمایشنامه‌ی «آقای شادی» از ابتدا تا انتها، بدون سوگیری و قضاوت، تنها قصّه تعریف می‌کند. آن‌چه ما امروز از آن خیلی دور و با آن بسیار غریبه‌ایم؛ با قصّه‌های خود و با قصّه‌های دیگران.

نمایشنامهمعرفی کتابکتابنمایشنامه نویسیزندگی
من به سیب عاشقم... که می‌شود خواندش و نوشتش. که می‌شود برایش آه کشید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید