قرار بود تولید محتوا چه بُکُند؟
مهمترین عامل منتج به تولید یک محتوا (متنی یا غیر متنی)، پاسخ به نیاز و رفع دغدغههای مرتبط با آن نیاز مخاطب است. دغدغهها، برآمده از اتفاقات روز و تحلیلهای ذهنی آدمها ست. به بیانی سادهتر، وقتی حادثهای، خارج از محدودهی ارادی انسان، رخ میدهد -که اساسن پایهی زندگی روزمره هم هستند- پاسخ یا پاسخهایی را از سوی فرد یا اجتماع میطلبد که معنی آن میشود دغدغه. حالا قرار میشود عدهای که بر تحلیلهای عمومی و نوشتن تسلط دارند، برای تبیین این مسیر، محتوا تولید کنند. روشنگری کنند. تحلیلهای علمی -یا حتا شخصی - ارائه دهند تا مخاطب برای درک مسأله، زوایای بیشتری برای دید و سبکسنگین کردن شرایط پیشرو داشته باشد.
همهی این مقدمه را گفتم، تا سراغی بگیرم از افرادی که خود را تولیدکنندهی محتوا و یا مدرس و مربی این حوزه میدانند ولی، این روزها که بیشتر از همیشه به حضورشان نیاز است، ساکتاند و هیچ واکنشی ندارند. تولیدکنندهی محتوا، رسالت روشنگری دارد. وظیفهاش گرفتن چراغی از احوالات روز است جلوی پای باقی مردم. تشریح شرایط است برای آنها که قدرت تحلیلشان، ضعیف تر از باقی ست. ولی افسوس که منفعتطلبی و حضور در حلقهی آسایشِ شخصی، از اکثر این اساتید، صرفن سلبریتیهای مجازی ساخته که هیچ واکنشی به اطراف خود ندارند چه برسد به روشنگری.
پ.ن: چه بسا، شاید اشتباه از ما بوده و هست که اینها را در زمرهی آدمهایی شمردهایم که قرار بوده باری از روی جامعه بردارند، درحالی که حالا دریافتهایم نقششان بار بر دوش جامعه بوده است.