نباید دربارهی دیگران قضاوت کنیم.
این جمله را در طول روزهای زندگیمان به دفعات یا استفاده کردهایم- برای دیگران- یا استفاده کردهاند- برای خودمان- اما اینکه جایگاه قضاوت به معنی صدور رأی دربارهی مورد قضاوت، متعلق به ما هست یا نه را هیچگاه بررسی نکردهایم. خیلی پیچیده نیست. کافی است وقتی درحین ارتکاب این قضاوت هستیم از خودمان بپرسیم که ما در موقعیت مشابه، چه میکردیم؟ یا در اصل ماجرا دارای تخصصی هستیم؟ یا تشخیص خوب و بد فعل مورد سنجه، در توان تحلیلی ما هست؟ و از همه مهمتر اینکه آیا ما به مثابه موجودی شبیه دیگری، برای قضاوت او صلاحیت داریم؟ آیا این ملک صاحبی ندارد؟ این دادگاه، داداری ندارد؟
بسیاری از گرههای کور ارتباطی بین ما، با پاسخ به این دست پرسشها نه تنها باز میشوند، چه بسا ایجاد نمیشوند. فقط باید جرأت روبرو شدن با واقعیت انسانی خود را پیدا کنیم و آنوقت خواهیم فهمید که هیچکس بر دیگری برتری ندارد یا اگر دارد این سنگ محک در اختیار ما نیست. سر در خود فرو بردن، اولین گامی است که تجربهی آن شاید مسیر بلندی از این راه را بپیماید بدون اینکه آزاری به دیگران برساند.
...وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم.( حجرات-12 )
... (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچیک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است!