Ahmad Reza Soleymani
Ahmad Reza Soleymani
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

پیشنهاد ۹گانه- بخش یکم

همیشه، همه‌ی اساتید نمایشنامه‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی مهم‌ترین توصیه‌شان این بوده است که اساسی‌ترین تمرین برای به‌تر شدن در این راه، نوشتن است و نوشتن و نوشتن. در این میان اما مدتی است که ذهنم درگیر نکته‌ای دیگر است. نمایشنامه‌نویسی هیچ‌وقت هنر یا فن- هر کدام را می‌پسندید، بخوانید- یک سویه‌ای نبوده که پیشرفت در آنیک وجه داشته باشد. این نکته من را به پرسش بعدی رساند: آیا راه یا راه‌های غیر نوشتاری هم برای پیشرفت در نمایشنامه‌نویسی هست؟
حاصل این پرسش، برای من مجموعه پاسخ نُه‌گانه‌ای است که از امروز همین‌جا درباره‌ی حرف می‌زنیم. این پیشنهادها حتمن از یک فکر سرچشمه می‌گیرد و به مصداق «هر سری عقلی دارد.» می‌تواند برای شما هم تعابیر و هم تفاسیری جداگانه داشته باشد. پس آن‌ها را به اشتراک بگذارید.
و اما بعد...
۱- تئاتر ببینید.
دیدن، همیشه مأخذ خوبی برای دریافت و پردازش موضوعات بوده است. چون نگاه اولین و مهم‌ترین منفذ ورود اطلاعات به ذهن و درون آدم‌ها است. اما این مسیر به تنهایی از راه دیدن به سرمنزل مقصود نمی‌رسد.
علاوه بر این‌که تلاش بر حمایت از تئاتر دارید، ولی در میان انتخاب‌هایتان آن‌هایی را گزینش کنید که به فضای ذهنی‌تان، سبک مورد نظرتان و موضوع مدنظرتان نزدیک باشد.
با نگاهی کاوشگرانه و به قصد پردازش نمایشنامه‌ی آن، به دیدن یک تئاتر بروید. خوب ببینید و سعی کنید عناصر داستانی و نمایشی بکار گرفته شده توسط نمایشنامه‌نویس را پیدا کنید.
اساسی‌ترین عنصر در داستان نمایشنامه، پیرنگ است. تلاش کنید آن را یک‌بار دیگر و پس از تماشای تئاتر برای خودتان تکرار کنید.
توجه به کهن‌الگوها در نگارش نمایشنامه، اهمیت فراوانی دارد. در گام نخست این کهن‌الگوها را بشناسید و سپس ببینید نمایشنامه‌نویس از آن‌ها چگونه استفاده کرده یا بهره جسته است.
من دفترچه‌ای دارم که پس از دیدن هر تئاتر، سه چیز را در آن یادداشت می‌کنم:
- پس از پایان تئاتر، چه حسی نسبت به آن داشتم؟
- در مدام لحظات با داستان درگیر شدم؟
- این تئاتر را چگونه توصیف می‌کنم؟
حواستان به شخصیت‌های نمایشنامه باشد. آیا شخصیت‌ها به اندازه‌ی کافی پرداخت شده‌اند که باور‌پذیر باشند با حداقل شما را با خود همراه کنند؟ ذهن شما بیش‌تر معطوف به کدام سویه‌ی شخصیت‌ها شده است؟
پاسخ به این پرسش‌ها و تحلیل این موارد باعث می‌شود نمونه‌های خوب بود را از هم تمیز دهید و در زمان الگوگیری، راحت تصمیم بگیرید.

نمایشنامهنمایشنامه‌نویسیتئاتر
من به سیب عاشقم... که می‌شود خواندش و نوشتش. که می‌شود برایش آه کشید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید