بیشتر از یک سال و نیم از ظهور و همه گیری کرونا در همه سطوح زندگی مان چه فردی چه اجتماعی گذشته . وقتی به این مدت زمان سپری شده نگاه می کنیم در بیشتر مواقع چه در سطح زندگی فردی چه زندگی اجتماعی شاهد یک نوع رفتار کج دار و مریز هستیم .
این رفتار کجدار و مریز رو توی محیط کار هم بشدت شاهدیم . تعداد خیلی کمی از شرکتهای ایرانی توانستند همگام با تغییرات دنیای مدرن ، سبک کاری موسوم به دورکاری رو مدیریت صحیح کرده و نیروهایشان رو درحین دادن حق انتخاب برای دورکاری یا حضور در محل یا ترکیبی راضی نگه دارند .
سوالی که از خیلی وقت پیش ذهنم رو ازار میداد و این روزها بیشتر اینکه :
دورکاری چه میزان خوبه و چه کسی /نهادی میتواند این میزان مناسب دورکاری رو تشخیص داده و مدیریت کند؟
ببینید اول کار اجازه بدید روشن کنیم که بحث سر بودن یا نبودن کرونا نیست الان بحث سر سبک جدیدی از کار هست و صد البته سبک جدیدی از ارتباط کاری افراد باهمدیگه .
من یک برنامه نویس شاغل در یک شرکت نسبتا بزرگ هستم و شرکتم تمام هم و غمش در راضی نگه داشتن نیروی کارش هست . مدل ترکیبی دورکاری و حضور در شرکت تقریبا جزو فرهنگ شرکت شده ولی هنوز مثل خیلی از شرکتهای فعال در حوزه High tech نتوانسته این مدل سبک کاری رو درست مدیریت کنه .
هنوز باید ستاد کرونا تعیین کنه ما چن روز در هفته می توانیم دورکار باشیم . مثلا این روزها ما می توانیم دوری کاری کنیم اما در شرکت بازه و افرادی که به هر دلیلی نمی توانند یا نمی خواهند از منزل کار کنن می توانند سرکار بروند .
من یه نیروی کار مهاجر به تهران هستم و دوری از خانواده و زندگی در شهر دیگه برایم از نظر روانی بار سنگینی تحمیل می کنه . قبل از کرونا خوانواده ام بین شهر خودمون و تهران در رفت امد بودند درنتیجه بار روانی این موضوع برایم کمتر ملموس بود ولی وقتی کرونا آمد و رفت امدها سخت تر و محدودتر شد و از اون طرف همین سبک ترکیبی دورکاری - حضور در شرکت باعث شد این بار روانی چن برابر بشود ( تصور کن ۴ روز در هفته توی یه اپارتمان تک و تنها کار و زندگی کنی ) . امیدوارم بودم کرونا باعث شود من به سبب نوع و ماهیت کارم بتونم ازادانه بین حضور فیزیکی در محل کار و یا کار از منزل انتخاب کنم . به عنوان مثال این روزها نوع کار و تسک های من طوری هست که از خونه خیلی بهتر می توانم تمرکز کرده و کار کنم و صد البته کنار خونواده ام هم باشم . من این روزها بجای ۹ ساعت شاید ۱۰ حتی بیشتر هم کار می کنم برای کاری که انجام میدهم نیاز به مطالعه کتاب جدید با مفاهیم جدید ( جدید برای من ) دارم و این امر محقق نمیشود مگر اینکه بین کارهای فورس و روزانه ام و این موضوع مطالعه یک مدیریت زمان داشته باشم .
گاها صبحها از ساعت ۷ شروع به مطالعه می کنم تا ساعت ده که جلسه روزانه بین بچه های تیم مون هس و بعد تا زمان ناهار کارهای فورس و تسک هایی که سمتم میاد و باید در یک زمان محدود انجام داده و تحویل دهم و گاها این مورد تا پایان وقت اداری کاریم طول می کشه و من مجبورم با فاصله کمی استراحت کار مطالعه و یادگیری مبحث جدید رو تا پاسی از شب ادامه دهم .
راستش ، دروغ چرا! اصلا هم مجبور نیستم با شوق و اشتیاق کامل انجام میدهم . من الان در این مقطع زمانی تمایلی به شرکت در کارها و سرگرمی های گروهی شرکتی ندارم اما حین مطالعه کتاب و البته همزمان اعمال اون ها روی پروژه شرکت نیاز دارم با همکاران باتجربه ام که در واحدهای دیگه شرکت مشغول بکار هستن کانکت بشم و باهاش تبادل اطلاعات و تجربه کنم تا بتوانم هم ارزش افزوده ای در پروژه و محصولی که دستم هس ایجاد کنم هم در کار تیمی، دانش و تجربه ام رو به اشتراک بزارم .
مثل هر انسان دیگه ای همیشه توی این حالت نمی تونم و نمیخوام بمونم بعد از یه مدتی بدن ، روح و روان و ذهن من حتما نیاز به برقراری رابطه صورت به صورت انسانی خواهد داشت نیاز به همصحبتی ها و گپ های سرمیز ناهار و عصرونه و .. در محیط کار خواهد داشت . حتی گاهی پیش خواهد امد دچار روزمرگی شده و نتونم با وجود حضور فیزیکی در محل کار بخوبی تمرکز کنم و درنتیجه خروجی مفیدی نخواهم داشت .
خب مشکل کجاست ؟
مشکل دقیقا جایی برای من نوعی پیش میاد که عامل خارجی درست در موقعی که من در بهترین حالت خودم هستم منو مجبور به تغییر سبک کاری می کنه:
دورکاری ها تموم شد باید حداقل دوم سوم روزهای کاری رو در شرکت حضور داشته باشید . یا برعکس بخاطر شیوع کرونا فلان مراسم و دورهمی کنسل شد و باید تا حد ممکن دورکاری کنیم .
درسته بخاطر وجود این بیماری مسری نمی شود با جان ادمها و سلامتی اونها بازی کرد . سوال من اینکه وقتی من نیروی کار میتوانم از خونه کار کنم و بهترین خروجی خودم رو داشته باشم واقعا چه نیازی به حضور فیزیکی در محل کار هست ؟
درحالی که در اکثر کشورهای اروپایی و امریکایی حتی با وجود تزریق واکسن و برگشت تدریجی زندگی به روال قبلی این سبک جدید کاری یعنی دورکاری و کار از منزل توسط خیلی از شرکتهای High Tech برای کارمندانشان اختیاری شده و این تصمیم رو به عهده خود کارمند میزارند که خودش تصمیم بگیره از خونه کار کنه یا در شرکت حضور فیزیکی داشته باشه . و مهمتر از همه ، تمام هم و غم بخش منابع انسانی شرکتها در طراحی شیوه ها و متدهای جدیدی از ارتباطلات انسانی و دورهمی های دیجیتالی هس.
ببینید من کارشناس یا متخصص روابط انسانی یا هرچیز دیگه نیستم من فقط از منظر خودم و تجربه یک و نیم ساله خودم از این سبک زندگی و کار اینجا به اشتراک گذاشتم و قبول دارم که شخصیت انسانها متفاوت و رنگارنگه. برای برخی از مردم حضور در محیط سنتی کار ، خروجی بیشتری هم از نطر کاری و مالی و مهم تر از همه روانی داره اما برای برخی مردم ،حضور توی یه اتاق ساکت و داشتن تمرکز بالا به دور از هرگونه تشریفات کاری و انسانی خروجی بالاتری داره. برخی از افراد بخاطر شرایط زندگی متاهلی و داشتن بچه شاید نتوانند در منزل خروجی بهتری داشته باشند و علیرغم تمایل شون به دورکاری مجبورن حضور فیزیکی در محل کار داشته باشند .
یا مثلا من دوست بسیار باسواد و متخصص در حوزه برنامه نویسی دارم که با وجود تخصص و سواد بالا الان خونه نشین شده چرا ؟ برای اینکه اون اوایل همه گیری کرونا به مدت یه ماه تمام درگیر این ویروس منحوس شد و از همون موقع ترس از این بیماری و درگیر شدن دوباره خودش و خونواده اش و صد البته وسواس فکری که به سراغش اومده امکان حضور در محل کار رو نداره . از اون طرف برخی شغل ها بخاطر شرایط و قوانین حاکم برکار امکان دورکاری براشون فراهم نیست .
هر کسی برحسب شرایط روحی و روانی و جسمی و خونوادگی و مالی خودش فکر می کنه بهترین سبک کاری در چه دوره ای چی باشه .
دنیا به سمت سفارشی شدن در همه سطوح میره (خوب یا بدش رو نمیدونم ) . در مورد سبک کاری جدید هم به نظرم ماهم باید تجدید نظر کلی در همه سطوح مدیریتی و منابع انسانی و شخصیتی و ... داشته باشیم .