در پرواز به ایروان اگر خوششانس باشید و در صندلی کنار پنجرهی هواپیما نشسته باشید نزدیک به فرود وکم شدن ارتفاع، منظرهای از رشتهکوهایی میبینید که دریاچهی زیبایی در دل آن گسترده شده .
کوهها در زمان سفر من پوشیده از برف بود و کوههای آرارات کوچک و بزرگ در دورنمایی از دریاچهی زیبا به چشم میخورد
از همان ارتفاع میتوان وسعت دریاچه را تشخیص داد که گویا یک ششم مساحت کل کشور را در برمیگیرد
دریاچه در هفتاد کیلومتری ایروان قرار دارد و میشود در مسیر، از پیست اسکی معروف شهر زاخکازور و منطقهای که به درهی گلها معروف است دیدن کرد وانگهی دره در بیست و هفتمین رو از بهار نه تنها گل ندارد بلکه هنوز رخت سفید زمستانی یکدستی بر تن دارد که در دامنهها با شاخههایی تنک از گیاهان و گهگاه، درختان خشک پوشیده شدهاست
اما همان تنفس هوای پاک کوهستان به همراهی آبی آسمان و ابرهای پنبهای پراکنده و پرشدن مشام از عطر قهوهی ارمنی خوشطعم در کافهی کوچک محلی کافی بود تا حال خوشی نصیبم کند
از شهر زاخکازور تا دریاچهی سوان نیم ساعت فاصله است و خیلی زود منظرهی دریاچه پدیدار میشود و اما بهترین دید دریاچه زمانی میسر میشود که از تعدادی پلهی سنگی بالا بروید که یک تیر و دو نشان است چراکه با دو صومعهی قدیمی هم مواجه میشوید که گویا برای مردمان این منطقه بسیار بااهمیت است بهطوری که زوجهای زیادی زحمت بالارفتن از این پلهها را قبول میکنند تا مراسم ازدواجشان را در این کلیساها انجام دهند
بالای تپه که میرسید منظرهی پانورامیکی از آبی سوان زیر پایتان است که فوقالعاده زیباست
منطقه پر از محلیهایی هست که در کنار صنایع دستی ارمنستان سنگهای آبی شفافی میفروشند که گویا از همین دریاچه به دست میآید.در میانهی بالارفتن از تپه، دودوکی میخرم و در آن میدمم دودوک یک نوع ساز بادی است که اصیلترین ساز ملی ارمنیها است و به نام آنها هم ثبت جهانی شده است دودوک را از شاخههای کهنهی درخت زردآلو میسازند که اتفاقا آن هم در ارمنستان فراوان است و این مردم خود را نخستین پرورشدهندگان این میوه میدانند زردآلو نه تنها به شکل لواشک و مربا و مارمالاد و برگه همهجا دیده میشود بلکه عطر و اسانس آن چاشنی نوشیدنیها و خوراکیهایشان است و حتی زردی رنگ پرچمشان را به این میوه نسبت میدهند حال من که میوهی مورد علاقهام زردآلو است خودم را در بهشت مییابم و با چمدانی پر از محصولات زردآلو از این کشور برمیگردم اما همچنان در اندیشه این هستم که یک بار دیگر در تابستان و فصل زردآلو به ارمنستان سفر کنم
پ.ن: اگر روزی گذرتان به دریاچهی سوان افتاد از خوردن ماهی ایشخان که از همین دریاچه صید میشود و بسیار لذیذ است غافل نشوید