وبینار"اصول نوشتن یک بلاگپست حرفهای" از نیما شفیعزاده عزیز رو که دیدم، ناخودآگاه ذهنم فلشبک زد به سالهایی که در شرکت شاتل کار میکردم. شاتل هر 3 یا 6 ماه، برای کارمندها دورههای بازآموزی برگزار میکرد. فرقی نمیکرد چقدر سابقه کار داشته باشی؛ یه سال یا هفت سال، فرقی نمیکرد چه سمتی داشته باشی؛ سرپرست، کاردان یا کارشناس، یا کدوم واحد باشی، در هر صورت باید تو این دوره بازآموزی شرکت میکردیم. البته قبول نشدن در آزمون نهایی این دوره هم عواقب داشت؛ به محدودیت دسترسی CRM ما ختم میشد و ما رو ملزم به شرکت کردن در دورههای آموزش اولیهای که برای دوستان تازهوارد برگزار میشد میکرد.
اما چرا واحد منابع انسانی شاتل تا این حد سختگیرانه مصر به برگزاری منظم این دورهها بود، در حالیکه همه میدیدیم چقدر وقت و انرژی از شرکت میگیره؟! چون تو این دورهها شکاف مهارتی و اطلاعاتی که بین کارمندها بود پر میشد. چیزایی که ذهن ما به خاطر بیاهمیت انگاشتن، عدم تسلط، عدم اطلاع از تغییرات جدید یا هر دلیل دیگهای از چشم ما دور میکرد، باز یادآوری میشد. تو این دورهها سوءتفاهمات ادراکی که گاها از CRM، خدمات یا قوانین وجود داشت رفع میشد و سناریوهای ممکن در برخورد با مشکلات مشتریان و تجربیات دیگران رو با هم بررسی میکردیم. در انتها هم همه میدونستیم تو چه نقطهای وایسادیم و چه مواردی باید از اون به بعد برامون پر رنگتر باشه.
اینا چه ارتباطی به هم داشت؟
اجازه بدید از مقیاس کوچکتر یعنی نوشتن شروع کنیم. همه ما نوشتن رو از یه جایی شروع کردیم و باز از یه جایی به بعد، اصولی نوشتن رو در پیش گرفتیم. نقطه شروع ما دورههای محتوا، وبینار یا ویدیوهای آموزشی، کتاب یا هر روش دیگهای میتونسته باشه اما بعد از اون متکی به تجربه بوده و نکاتی که جستهوگریخته مطالعه کردیم. نمیتونیم منکر این بشیم که درهمینحین کمکم یه چیزایی از یادمون رفته، یه چیزایی درست یا نادرست عادت شده برامون و گاهی هم یه چیزایی رو میدونیم و به هر دلیل نادیده میگیریم. برای این اتفاق هم چند دلیل مهم وجود داره:
اینا رو گفتم که بگم گاهی لازمه مکث کنیم؛ نوآموزی رو بذاریم کنار و بچسبیم به بازآموزی و تمام اون مباحثی که فکر میکنیم بلدیم رو باز هم مرور کنیم. این فقط نباید به نویسندهها ختم بشه. در کل برای فریلنسرها که به نوعی دور از محیط کاری هستند این بازآموزی و از جنس تجربه بودن اون مثل این وبینار، چندین و چند برابر اهمیت پیدا میکنه.
بنابراین یه لیست درست کنیم از تمام آموزههای قبلی مربوط به تخصصمون مثل همین بلاگپستنویسی، اصول نگارش، الگوریتمهای موتورهای جستجو و... . گاهی برای مرور دوباره آنچه که فکر میکنیم بلدیم وقت بذاریم؛ ببینیم درکدوم مورد میتونستیم بهتر عمل کنیم و بهبودش بدیم.
شما چقدر برای بازآموزی خودتون وقت صرف میکنید؟ و چطور براش برنامهریزی میکنید. خوشحال میشم تجربیات و راهکارهای هر کدوم از شما رو بدونم.