سورباز
سورباز
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

کسی چه می داند...

ایند من وارده یا نه ، کسی چه می داند آینده خیلی موارد را روشن می کند ، شاید دوباره هم بازگشتم شاید نه و در محیطی دیگر .شاید ... بماند!

فقط یک نقد سربسته به ویرگول دارم که امیدوارم پذیرا باشند:

انسان اگر در جعبه ابزار فکریش فقط چکش داشته باشه به همه مسائل به عنوان میخ می نگره!

اینکه نقد من وارده یا نه ، کسی چه می داند آینده خیلی موارد را روشن می کند ، شاید دوباره هم بازگشتم شاید نه و در محیطی دیگر ...

بحرحال به احترام خواننده محترم که تا اینجا همراهی نموده یکی از پست ها که قسمتی از یک کتاب موردعلاقه ام می باشد را در این پست می آورم:

قسمت هایی از کتاب اصول و قدرت چشم انداز :

قدرت چشم انداز
قدرت چشم انداز

چشم انداز مبدا و مایه امید زندگی است.بزرگترین نعمت بشر، نه نعمت بینایی که موهبت چشم انداز است. عملکرد چشم، دیدن و میوه دل، چشم انداز است.چشم های زیادی می توانند نگاه کنند،اما به ندرت می توان چشمی یافت که می بیند.هیچ چیز نوین یا ارزشمندی در زمین بدون چشم انداز محقق نشده است.هیچ ابداع،توسعه،یا فتح بزرگی بدون الهام منبع اسرارآمیزی به نام چشم انداز ممکن نبوده است.

تمدن در دامن رهبران چشم آفرین و دور اندیش زاییده شده و پرورش یافت.طومار تاریخ ، منقوش آثار نیروی خلاقیت و مبارزه با سنت چشم انداز است.اجتماع، اقتصاد، معماری، پزشکی،علم، و سیاست موفقیت و پیشرفت خود را مرهون قدرت چشم اندازاند.

تمدن هایی که در پیچ و تاب گذشته محبوس اند، سنت تجربیات قبلی، آن ها را به اختناق کشانده؛ در گور افتخار موفقیت های گذشته مدفون کرده است؛ و ناگزیر از فنا اند. چشم انداز کلید دروازه ایی است برای گذر از آنچه بود به سرزمین آنچه می تواند باشد، اما هنوز تحقق نیافته است. چشم انداز وسیله رهایی از محدودیاتی است که چشم از دیدن آن ها عاجز است و برای شما امکان ورود به آنچه قلب می تواند لمس کند را فراهم می سازد. این چشم انداز است که نامریی را قابل دیدن و مجهول را ممکن می کند.

چشم انداز رنج و سختی را تحمل پذیر می کند. در اوج ناامیدی، امید می آفریند و در تلاطم آشوب ها ایستادگی می آورد.چشم انداز به افسرده دل ، الهام و به دست از تلاش کشیده، انگیزه می بخشد.زندگی بدون چشم انداز به مرور دوار ناامیدی در گردباد ناکامی ها می ماند، چشم انداز زیر بنای شجاعت و نیروی محرکه ابرام است.

به واسطه چشم انداز پرواز، برادران رایت موفق به ابداع هواپیما شدند؛ توماس ادیسون در پرتو چشم انداز نور، لامپ روشنایی را اختراع کرد؛ و چشم انداز رایانه در اندازه رومیزی،محرک استفان جابز در ابداع رایانه ی رومیزی شد.چشم انداز امکان استفاده همگانی از نرم افزار با کاربری آسان،الهام بخش بیل گیتس در توسعه امپراطوری جهانی میکروسافت بود. چشم انداز نیروی پیشرفت است.

دنیای امروز به شدت به چشم انداز نیاز دارد. حتا نیم نگاهی گذرا به شرایط حاکم در دنیای قرن بیست و یکم ترس، ناامیدی،عدم قطعیت،عدم امنیت، آسیب های روحی و اجتماعی، افسردگی، اوهام زدگی، یاس، و استیصال را به تصویر می کشد. تهدید فروپاشی اقتصادی، پراکندگی اجتماعی ، فساد اخلاقی، تعارض مذهبی، عدم ثبات سیاسی، بیماری های همگانی در سراسر دنیا، پاکسازی قومی نژادی، و برخورد تمدن ها دال بر ضرورت وجود رهبری است که مرزهای روزمررگی را درنوردیده ، آینده ی مطلوب را به تصویر کشد، از رویا به واقعیت بدل کند، و همگان را به پیروی از این رویا برانگیزد.

سلیمان نبی در کتاب "امثال الحکم" خود چنین می نویسد: جایی که چشم انداز نیست؛بشر نابود می شود.

جوهر اصلی این گفتار، آن است که جایی که الهامی از آینده نیست، افراد خودکنترلی، نظم شخصی، و خویشتن داری را کنار می گذارند به بیان ساده چشم انداز مبدا نظم فردی و سازمانی است.

بسیاری از مردم نه چشم اندازی دارند و نه می دانند چگونه می توان به آن دست یافت.گروه دیگر از نعمت چشم انداز برخوردارند، اما مات و مبهوت نمی دانند با این موهبت چه کنند. و گروهی دیگر در حالی که چشم انداز دارند، از آن به دلیل یاس، اوهام، و نشانه های شکست دست می شویند.

شما برای تحقق آرمانی بزرگ متولد شده اید. ایجاد تغیییر در نسل خود، در سرنوشت شما نوشته شده است. زندگی شما تجربه تصادفی نیست؛ طرحی الهی برای ارضای نیازی از نیازهای نسلتان است. این هدف شخصی، مبدا چشم انداز و معنی بخش زندگی شما است. به همین دلیل به نظر می رسد باور کردن رویاهای روزانه و ارتباط دادن آن ها به احساس و شور و شوق خود، بسیار مهم باشد.

چشم انداز نیازمند عمل است. آینده ی هر کس پیش روی او نیست، درون او است. به خود بنگرید و برای آنچه نادیدنی است زندگی کنید. چشم انداز شما تقدریتان را رقم می زند!

با احترام تقدیم به شما

سورباز

چشم انداز
نکته های عسلی با سورباز! پیرامون شادی سپاسگزاری تلاش و ... قسمت هایی از کتاب نکته های عسلی با سورباز نوشته سید محسن سلیمان پور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید