ویرگول
ورودثبت نام
soghra moradi
soghra moradi
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

گیلان _ املش _ سیاه خُلَک

خب من اومدم با یه پست جدید و با یه فرهنگ جدید ? توی این پست قراره از گیلان و املش و یکی از روستاهای ییلاقی املش به اسم روستای روستای سیاه خُلک براتون بگم. البته توی یکسری چیزا با هم مشترک و توی یکسری چیزا هم متفاوت هستند و سعی کردم از هر کدوم مختصر توضیح بدهم.روستای سیاه خُلک متفاوت تر از رشت، تالش و انزلی است. برنج و چایی ندارد چون از نظر آب و هوا خشک و سرد هست و مثل شمال شرجی نیست، دریا ندارد و مکانی متفاوت تر از نسبت به آنچه در تصورات ما از شمال در ذهن می گذرد، است.
از نظر آداب و رسوم و گویش هم، هر منطقه فرق دارد و در طی زمان تغییر کردند ولی روستای سیاه خُلک اصیل تر و قدیمی تر است. سیاه خُلک از ییلاقات املش است و یک منطقه بکر و دست نخورده است؛ چون فقط از افراد بومی آنجا به مسافرت می روند و یک جای فوق العاده و زیبا است.


روستای سیاه خُلک
روستای سیاه خُلک


شب یلدا (چلّه شب):

اعتقاد داشتند مثل عید نوروز هفت تا چیز در سفره شب یلدای خود داشته باشند. حالا این وسایل شامل یک سری میوه های خاصی است که در آنجا می کاشتند. مثل: کونوس (احتمالا همان ازگیل باشد)، مَریخ یا مَلیسک، کِرکِره، اَنار، کیفی (کدو)
دور سفره کنار هم می نشستند و با اینکه سواد نداشتند؛ ولی در شعر خوانی و شاهنامه خوانی و قرآن خوانی مهارت داشتند.
همچنین منطقه شمال که به ماهی معروف است غذای شب یلداشون سبزی پلو با ماهی بوده‌ است که اسم ماهی، ماهی کولی هست.
اگر تازه عروسی هم در خانواده بوده باشد با خانواده اش برای شام دعوت می شده است و کادویی برای عروس می دادند.


چهارشنبه سوری:

مردم در یک مکان کنار هم جمع می شدند و هفت تا آتش پشت سر هم روشن می کردند و از روی آن ها می پریدند و شعر زردی من از تو، سرخی تو از من را می خواندند.
همچنین اگر آلات موسیقی بوده و یا اگر نبود با تشت می زدند و یک شخص هم شعر می خواند و به بزم و شادی می پرداختند.


عید نوروز:

شب قبل از عید، اسامی اعضای خانواده را به یک روحانی می دادند و از او می خواستند که استخاره بگیرد که اسم چه کسی خوب در می آید.
اسم هر کس که خوب در بیاد باید آن شخص روز عید با یک پارچ آب و یک قرآن و یک سبزه وارد خانه شود به این صورت که وارد هر ورودی از خانه می شود یکم آب می ریزد به این رسم پاگشایی خانه می گفتند. معتقدند که چون برای اسم آن شخص استخاره خوب آمده است با این کار، طالع خوبی در طول یکسال خواهند داشت.

سپس بعد از مراسم پاگشایی خانه، کوچکترها به دیدن بزرگان می رفتند. اگر هم پاگشایی نکرده بودند بعد از دید و بازدید که می خواهند به منزل بازگردند باید اولین نفری که وارد خانه می شود همان شخصی باشد که استخاره برایش خوب آمده است.

در سفره هفت سین دوباره همان میوه های محلی که برای شب یلدا در سفره می گذاشتند، برای سفره عید نوروز هم می گذارند و برای شام هم دوباره غذای سبزی پلو با ماهی دارند.
همچنین وقتی که عید میشد بچه های کوچک روستا برای اطلاع دادن عید، به درب منزل مردم می رفتند و در آن ها را می زدند. آن ها هم به بچه ها عیدی می دادند حالا این عیدی دادن شامل پول یا برنج و یا گندم می شد.


مراسم عروسی:

مراسم کادویی: خانواده عروس قبل مراسم عروسی این مراسم را برگزار می کنند که در این مراسم با هماهنگی های قبلی هر کس یک تکه از جهیزیه عروس را تهیه می کردند و کادو می دادند به این صورت اکثر وسایل جهیزیه عروس تهیه میشد.

مراسم سربندی حنابندان: در حنابندان هم که اقوام جمع می شدند و با پول حنا بر دست عروس و داماد می گذاشتند و دست هر دو را به هم وصل می کردند. همچنین شخصی از بزرگان یک شعری را از حنا و خوشبختی عروس و داماد در آنجا می خواند. (متأسفانه آن شعر را نتونستم پیدا کنم)

در روز عروسی هم مجمع هایی (سینی) را با وسایل تزیین می کردند مثل گندم، برنج و شیرینی و با لباس های محلی که می پوشیدند این سینی ها را به منزل داماد می بردند.
سپس رسمی به اسم رو نما دارند که همان رسم پول اندازی در روز عروسی است که در برگه ای ثبت می کردند. زمان گذشته که اُرگ نبوده، دف نوازی داشتند و با لباس های محلی به رقص و پایکوبی می پرداختند.
در آخر عروسی هم یک شخص از بزرگان دعای زرتشتی را به زبان فارسی می خوانده است و در آخر داماد هم یک چیزی مثل نارنج یا اَنار را به سمت بقیه پرت می کرده است و آن ها می گرفتند. (تقریبا همون مراسم سیب اندازی یا پرت کردن انار هست)


سوغاتی گیلان و املش و روستای سیاه خُلک:

چای، برنج، کلوچه فومن، نان کوماج، زیتون، ماهی، صنایع دستی مثل حصیربافی و لباس محلی
در فصل خاص هم که پرتقال و نارنج می تواند سوغاتی باشد و در یکسری منطقه هم بادام و فندق هم به عنوان سوغاتی محسوب می شود.

چای املش
چای املش


فندق املش
فندق املش


غذاهای محلی گیلان و املش و روستای سیاه خُلک:

از غذاهایی که خیلی مرسوم است: باقلا قاتق، ترش واش، ترش تره، واویشکا، میرزا قاسمی و...

باقلا قاتق
باقلا قاتق


ترش واش
ترش واش


ترش تره
ترش تره


واویشکا
واویشکا



جاهای دیدنی گیلان و املش:

پل خشتی لنگرود، شیطان کوه لاهیجان، قلعه رودخان فومن، پارک جنگلی هلودشت، روستای تابستان نشین، روستای سیاه خُلک، دهکده ییلاقی خصیل دشت و...

پل خشتی لنگرود
پل خشتی لنگرود


شیطان کوه لاهیجان
شیطان کوه لاهیجان


قلعه رودخان فومن
قلعه رودخان فومن


پارک جنگلی هلودشت
پارک جنگلی هلودشت


روستای تابستان نشین
روستای تابستان نشین


روستای سیاه خُلک
روستای سیاه خُلک


روستای سیاه خُلک
روستای سیاه خُلک


دهکده ییلاقی خصیل دشت
دهکده ییلاقی خصیل دشت


در پایان از آقای عباس مهری تشکر فراوان دارم که در نوشتن این پست به بنده کمک کردند.???


خیلی خوشحال میشم که با لایک و کامنت ? از بنده حمایت کنید و این انرژی رو بدید که در پست های بعدی دوباره از فرهنگ یه شهر دیگه براتون بگم.

گیلان املشروستای سیاه خُلکقلعه رودخانباقلا قاتقلنگرود
Bachelor of Educational Sciences??‍??
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید