یک نویسنده و نقاش ، عاشق کتاب خوندن و فیلم دیدن
یادداشت | نامش را صدا بزن / SAY HER NAME
سلام.
حال تلخ این روزهایم را با خواندن دردهای بیشماری پرمیکنم که از صبح تا شب جلوی چشمهای نزدیک بینم بالا و پایین میروند. گاهی آنقدر زمان برایم زود میگذرد که نمیدانم صبح است یا شب. درد دارد.
وارد ویرگول شدم. بیش از یک هفته از واقعه گذشته و حتی یک نوشته سوگ هم در بین غول هایتان نمیبینم. یک نفر جرات ندارد نام این دختر را به زبان بیاورد و برایش سوگنامهای چند خطی بنویسد؟ ۳۰ و اندی دقیقه متن مینویسید از فلان جناح و فلان سلبریتی و تیکه پراکنی ... و یک بار هم بر از دست دادنش چیزی نمینویسید؟ جهان دارد برایش سوگ میگیرد. جهان نامش را صدا میزند. مهسا گفتنهایشان را میبینید و خجالت نمیکشید؟
واقعاً وقتهایی است که اگر ننویسید بهتر است...
مهسا،
هر کس انسان باشد، اگر فقط انسان باشد، فارغ از هر نوع جناح و عقیدهای، از سرنوشت غمناکت دلش میلرزد. خودش، خواهر یا مادرش، عزیزش را لحظهای جای تو میگذارد و در غم نبودنت اشک میریزد. آن روز که آمدی تهران را ببینی؛ شاید میخواستی به کاخ سعدآباد و نیاوران سری بزنی. چنارهای ولیعصر را بشماری و بعد بر پل طبیعت قدم بزنی و لحظهای از آن بالا به ما نگاه کنی. هر چند که جایت حالا بالاتر از همهی ماست...
در دیدن افتخار برادرت به «فرشتهی دادش» اشک ریختم. در دیدن لبخندت در زیر آن شال مشکی ... راستی آن بالا هوا چطور است؟
ژینا،
نامت آن قدر قدرتمند شد که کمتر کسی اینجا به زبان میآوردش. شاید زبانشان تحمل ندارد. شاید میترسند و نمیدانم از چه. اما دیدی که چه کسانی اسمت را صدا میزنند؟ اسطورههای بچگی و نوجوانیم حالا نام تو را میدانند و صدا میزنند. ژینا گیان! تو نامری؛ ناوت ئهبیته رهمز... رمزی که دهان جهانیان را باز کرده.
دختر ایران،
روحت در آرامش ابدی.

مطلبی دیگر از این نویسنده
روایتها
مطلبی دیگر در همین موضوع
ساز
بر اساس علایق شما
یکبار برای همیشه! فرق عمیق let و var و const در جاواسکریپت.