عجایب انسان ها تمامنشدنی است! روان ما گردآوریشده از چیزی است که طی هزاران سال زندگی بر روی این کره خاکی در ما تکامل پیدا کرده. اگر بخواهیم از تغییرات فیزیکی در بدن خود صرف نظر کنیم، ویژگیهای روانشناختی هم در کنار ویژگیهای فیزیکی بارها و بارها سبب بقای انسان در این کره خاکیِ وحشی شدهاند!
در ادامه به بررسی ویژگیهای مختلف روانشناختیای که در طی این سالها در بدن ما به وجود آمدهاند میپردازیم و در پی این حقیقت خواهیم بود که آیا واقعاً این ویژگیهای روانشناختی که گاهاً به شکل اختلالات آزاردهنده ای در جهان امروزی دیده میشوند، صرفاً بیدلیل به وجود آمدهاند یا حقیقتی پنهان در تاریخ ژنتیک ما باعث این ویژگیهای روانشناختی شده و به این نتیجه برسیم که کدام ویژگی واقعاً میتواند تغییر کند یا به کل حذف شود!
"در ژنتیک، هیچ چیز تصادفی نیست؛ حتی کوچکترین تغییرات هم ریشه در دلایلی عمیق دارند." شاید این جمله یکی از بزرگترین جملات در علم ژنتیک است. جملهای که بارها و بارها به متخصصین ژنتیک ثابت کرده است که هر چیزی که در جهان امروزی میبینیم شاخههایی از درختی هستند که ریشهای مستحکم آن را در خاک نگه داشته. پس بیایید که با هم در تاریخ سفر کنیم و دلیل وجود برخی از ویژگیهای روانشناختی شناختهشده را بررسی کنیم.

علم ژنتیک به ما میآموزد که هیچ جزئیاتی بیاهمیت نیست؛ هر نوکلئوتید داستانی برای گفتن دارد.
فرانسیس کالینز
شاید یکی از بزرگترین ویژگیهای روانشناختی ما انسانها "ترس" باشد. انسانهای نخستین با تهدیدهای مداومی روبهرو بودند. آمیگدال که نقش کلیدیای در پاسخهای ترس دارد، برای حس تشخیص ترس تکامل یافت؛ اما این قسمت مغزی با محور HPA یا همان "جنگ یا گریز" ارتباط مستقیمی دارد که باعث بروز اضطراب و استرس در موقعیتهای حتی غیرتهدیدکننده میشود. باید توجه کرد که این قسمت مغزی در زمانهای گذشته بسیار حائز اهمیت بوده است، اما در جهان امروزی میتواند عامل اصلی اختلالات اضطرابی و استرس باشد.

تخمینهای وراثتپذیری برای اختلالات اضطرابی خاص (مانند اختلال اضطراب فراگیر، اختلال پانیک، فوبیا اجتماعی) معمولاً در محدوده 30% تا 50% قرار میگیرد. این بدان معناست که حدود 30% تا 50% از تفاوتهای بین افراد در احتمال ابتلا به این اختلالات میتواند به تفاوتهای ژنتیکی آنها نسبت داده شود.
شاید ADHD در عصر امروزی یک نقطه ضعف و اختلال تلقی شود ولی این مسئله در گذشته بسیار بسیار مهم بوده و حتی باعث پیشرفت! دلایل متفاوتی برای تکامل این موضوع مطرح شده که عبارتند از:
بیش فعالی توارث پذیری ژنتیکی بالایی نزدیک به 74 تا 80 درصد دارد. طبق آخرین مطالعات انجمن گسترده ژنومی آخرین متاآنالیز 27 مکان ژنومی مهم را نشان داده که همگی در بیش فعالی موثرند.
ژن DRD4 به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است و به طور مداوم با ADHD مرتبط است. بر تمایل اتصال گیرنده دوپامین تأثیر میگذارد.
ژن DRD5 نیز ارتباط نشان میدهد، DRD5 تمایل بالایی به دوپامین دارد و در توجه و یادگیری نقش دارد.
ژنهای مسیر دوپامینرژیک: ژنهای دخیل در سیگنالدهی دوپامین به طور مداوم در ADHD نقش دارند.
تام هارتمن در سال 2003 نظریه "شکارچی در مقابل کشاورز" را مطرح کرد. او استدلال کرد که ویژگیهای ADHD در جوامع شکارچی-گردآورنده سازگارانه بوده و به عنوان ویژگیهای یک "شکارچی" موفق عمل میکردهاند. با گذار به جوامع کشاورزی و سبک زندگی یکجانشینی، این ویژگیها که نیازمند تمرکز طولانیمدت، صبر و پیروی از برنامههای منظم بودند، دیگر مزیت محسوب نشده و حتی میتوانستند مشکلساز شوند.
دلیل اصلی اوتیسم در تاریخ ژنتیک همچنان در هالهای از ابهام است؛ اما نظریاتی هم وجود دارند که آن ها بررسی میکنیم.
برخی محققان بر این باورند که تمرکز شدید بر روی برخی موارد و توجه شدید به تکتک جزئیات میتوانسته از این رو به بقای انسان و تکامل او کمک کند که انسانها تقریباً در تمامی ادوار زندگی نیاز به افرادی متخصص بر روی تنها یک مسئله داشتهاند.
برای مثال: فردی با تمرکز بالا و علاقهمند به شناخت گیاهان و میوههای متفاوت میتوانسته با شناسایی گیاهان مختلف و به خاطر سپردن دقیق بو و شکل آنها بارها به گروه خود کمک کند که از گیاهان و میوههای سمی که با آزمون و خطا آنها را به خاطر سپرده است مصرف نکنند و حتی مجدد با آزمون و خطا درمانهایی هم برای برخی بیماریها کشف کنند، به خاطر داشته باشید که درباره زمانی صحبت میکنیم که ممکن بود خط در اشکال بسیار ابتدایی خود بوده باشد و چیزی برای ثبت اطلاعات وجود نداشته پس به خاطر سپردن دقیق جزئیات تنها راه بوده!
همچنین این مسئله در شناخت خطرات و شکار هم کمککننده بوده و افراد با این ویژگی در به خاطر سپردن شکل رد پا و حتی مدفوع جانوران متفاوت میتوانستند آنها را شناسایی کنند.
با این وجود این ویژگی هم در جهان امروزی میتواند مشکلساز باشد و در بسیاری از موارد موجب عدم پیشرفت افراد شود.
به شکل کلی تخمین زده میشود که توارث پذیری ASD بین 70 تا 90 درصد است.
مثالهایی که زده شد به این دلیل بود که ما به این موضوع آگاه شویم که اختلالات روانشناختیای که امروزه به شکل اختلال شناخته میشوند در حقیقت ویژگیهایی بودهاند که باعث بقا و زندگی بهتر گذشتگان ما شده است و این ویژگیهای ارثی به همراه ما تا جهان کنونی به مسیر خود ادامه دادهاند!
اگر به شخصه قصد داشته باشم که یکی از ویژگیهای روانشناختی که به ارث رسیده را تغییر بدهم از ویژگیای استفاده میکنم که کمی همراه با ترس و کمی همراه با زندگی اجتماعی است! این ویژگی کم و بیش در همگی ما وجود دارد که البته میزان مناسب آن میتواند مثبت هم باشد. اسم این ویژگی "اضطراب اجتماعی" (Social anxiety) است که در مراحل حاد به تنهایی باعث بروز اختلالات دیگر نیز خواهد شد!
اضطراب اجتماعی در حقیقت زمانی رخ میدهد که شخص در مقابل به تفکری که اطرافیانش نسبت به او دارند احساسات شدیدی نشان دهد و طرز فکر سایرین برای او بیش از اندازه اهمیت داشته باشد. برای مثال فرض کنید شما دچار این اختلال هستید و اگر کسی از ظاهر شما نقد کند باعث آشفتگی ذهنی و خجالتزدگی در شما شود، هر چند شاید آن شخص منتقد در زندگی شما آنقدرها هم تأثیرگذار نباشد!
ریشه به وجود آمدن این اختلال پدیدهای به اسم "حساسیت شدید تهدید اجتماعی" (Hyper-social Threat Sensitivity) میباشد که با افزایش میزان حساسیت شخص به طرد شدن و رانده شدن از اجتماع شکل خود را تغییر داده و به شکل اضطراب اجتماعی نمایان میشود!
در گذشتگان ما، طرد شدن از اجتماع و تبعید شدن، یکی از عواملی بود که میتوانست منجر به مرگ فرد تبعیدشده شود! چون یک انسان تنها در طبیعت وحشی، آن هم طبیعت ماقبل تاریخی شانسی نزدیک به صفر برای بقای خود دارد، بنابراین این رفتار در انسانها شکل میگرفت که با راضی نگه داشتن همنوعان خود نسبت به رفتارها و اعمالشان، نظر مثبت آنها را جلب کنند و بتوانند در اجتماع کنار سایرین زندگی کنند.
در جهان امروزی این رفتارها به چند شکل خود را نشان میدهند که یکی از آنها احساس کم بودن و ناچیز بودن و عدم اعتماد به نفس کافی نسبت به سایرین است که به خودی خود میتواند شروعکننده اختلالات دیگری در انسان باشد. میتواند به شکل یک رقابت نادرست و مقایسه نادرست با دیگران پیش برود که مجدد میتواند سبب عدم پیشرفت و ناهنجاریهای ذهنی شود و حتی میتواند برعکس حسی که ترس از نظرات دیگران است اگر با نظرات مثبت پیش برود به سمت خودشیفتگی و این که "هیچ کس بهتر از من نیست و بقیه اشتباه میکنند" پیش برود. میتوان مثالهایی از این موارد را در جهان امروزی دید که شامل:
مثالهایی که زده شد به این دلیل بود که ما به این موضوع آگاه شویم که اختلالات روانشناختیای که امروزه به شکل اختلال شناخته میشوند در حقیقت ویژگیهایی بودهاند که باعث بقا و زندگی بهتر گذشتگان ما شده است و این ویژگیهای ارثی به همراه ما تا جهان کنونی به مسیر خود ادامه دادهاند!
اگر به شخصه قصد داشته باشم که یکی از ویژگیهای روانشناختی که به ارث رسیده را تغییر بدهم از ویژگیای استفاده میکنم که کمی همراه با ترس و کمی همراه با زندگی اجتماعی است! این ویژگی کم و بیش در همگی ما وجود دارد که البته میزان مناسب آن میتواند مثبت هم باشد. اسم این ویژگی "اضطراب اجتماعی" (Social anxiety) است که در مراحل حاد به تنهایی باعث بروز اختلالات دیگر نیز خواهد شد!
اضطراب اجتماعی در حقیقت زمانی رخ میدهد که شخص در مقابل به تفکری که اطرافیانش نسبت به او دارند احساسات شدیدی نشان دهد و طرز فکر سایرین برای او بیش از اندازه اهمیت داشته باشد. برای مثال فرض کنید شما دچار این اختلال هستید و اگر کسی از ظاهر شما نقد کند باعث آشفتگی ذهنی و خجالتزدگی در شما شود، هر چند شاید آن شخص منتقد در زندگی شما آنقدرها هم تأثیرگذار نباشد!
ریشه به وجود آمدن این اختلال پدیدهای به اسم "حساسیت شدید تهدید اجتماعی" (Hyper-social Threat Sensitivity) میباشد که با افزایش میزان حساسیت شخص به طرد شدن و رانده شدن از اجتماع شکل خود را تغییر داده و به شکل اضطراب اجتماعی نمایان میشود!
در گذشتگان ما، طرد شدن از اجتماع و تبعید شدن، یکی از عواملی بود که میتوانست منجر به مرگ فرد تبعیدشده شود! چون یک انسان تنها در طبیعت وحشی، آن هم طبیعت ماقبل تاریخی شانسی نزدیک به صفر برای بقای خود دارد، بنابراین این رفتار در انسانها شکل میگرفت که با راضی نگه داشتن همنوعان خود نسبت به رفتارها و اعمالشان، نظر مثبت آنها را جلب کنند و بتوانند در اجتماع کنار سایرین زندگی کنند.
در جهان امروزی این رفتارها به چند شکل خود را نشان میدهند که یکی از آنها احساس کم بودن و ناچیز بودن و عدم اعتماد به نفس کافی نسبت به سایرین است که به خودی خود میتواند شروعکننده اختلالات دیگری در انسان باشد. میتواند به شکل یک رقابت نادرست و مقایسه نادرست با دیگران پیش برود که مجدد میتواند سبب عدم پیشرفت و ناهنجاریهای ذهنی شود و حتی میتواند برعکس حسی که ترس از نظرات دیگران است اگر با نظرات مثبت پیش برود به سمت خودشیفتگی و این که "هیچ کس بهتر از من نیست و بقیه اشتباه میکنند" پیش برود. میتوان مثالهایی از این موارد را در جهان امروزی دید که شامل:
مطالعات نشان دادهاند که اختلال اضطراب اجتماعی دارای یک جزء ارثی است و میزان وراثتپذیری آن بین 27% تا 56% تخمین زده شده است.
آمار هشدار دهنده!
آمار های سال 2023 از 61 درصد جوانان 18 تا 25 ساله ای گزارش میکند که "ترس از قضاوت" زندگی آنها را محدود کرده است.
American Psychological Association 2023
چیزی که مشخص است این ویژگی را نمیتوان به شکل کلی حذف کرد و باید به سمت کمتأثیر کردن آن پیش رفت چون حذف کامل این ویژگی قطعاً به سمت بیمسئولیتیها و بیاهمیتی احساسات نسبت به هم پیش خواهد رفت؛ پس باید به سمت اصلاح این ویژگی پیش رفت.
هر چند که میتوان در راه بهبود این وضعیت راهکارهایی داد؛ اما در این میان دشمنانی بر ضد این بهبود هستند:
راهکارهای فردی من برای این موضوع میتواند آگاهسازی جامعه از اشتباه بودن احساسات در این زمینه خاص و همچنین با ایجاد راهکارهایی برای افزایش "همدلی اجتماعی" با انجام فعالیتهای اجتماعیای که وابسته به کمکرسانی حاکمیتها در فرهنگسازی آن دارد و حتی بازیهای رایانهای که بتوانند با شبیهسازی موقعیتهای مشابه افراد را برای درگیریهای واقعی آمادهسازی کنند.
در پایان، این مهم نیست که دقیقاً چه ویژگی روانشناختیای که از گذشتگان به یادگار برای ما گذاشته شده نیاز به تغییر دارد، مهمترین مسئله برای شروع این است که درک کنیم هر کدام از این ویژگیها چرا و به کدامین دلیل با ما در سفر بیپایان ژنتیک همسفر شدهاند و بعد از درک، سعی در کنترل و تغییر آنها نسبت به جهان امروزی کنیم!
خوشحال میشم اگر شما هم راهکار هایی که دارید رو کامنت کنید .
🙌 با تشکر از همراهی شما ، سروش عزیزی
منابع: • A natural history of the human mind• Evolution and ADHD• Genome-Wide Association Studies of Schizophrenia• Sex differences in autism screening• The Evolutionary Perspective• Modeling Sensitivity to Social Threat in Adolescent • Social anxiety in modern societies from an evolutionary perspective• Hypersensitivity to social threat, anger, and aggression• Genetic Risk Associated with Social Anxiety• Genetics in the ADHD Clinic• The Autism Spectrum: Behavioral, Psychiatric and Genetic Associations