در جهانی که در حدود پانزده درصد از آن را معلولین تشکیل میدهند،چه برنامه هایی برای اشتغال و درآمد آنها انجام شده؟
سوال بالا سالها ذهن من را به خود درگیر کرد که بعد از دریافت آموزش های مختلف توانیابان در آینده به چه جایگاه اجتماعی و شغلی خواهند رسید.آیا در سازمانی و یا سیستم دولتی میتوانند استخدام شوند و یا در بخش خصوصی از کارگاه ها و کارخانجات تا شرکت های مختلف توانایی ارایه فرصت به این افراد وجود دارد؟ یا اینکه می توان روزی را تجسم کرد که توانیابان واژه اشتغالزایی و کارآفرینی را صرف نموده و بتوانند خود تولید کننده و ارایه دهنده محصولی باشند؟
خانواده های توانیابان در طیف های مختلف اتیسم، سندروم دان و ... در تمام روزهای زندگی خود با کلیدواژه "آینده" کلنجار میروند. آینده ای که خانواده تصور میکند فرد توانیاب پس از آموزش ها و فرا گرفتن دروس و علوم مختلف در کدام قسمت از آن ایستاده است. هیچ تعریف روشنی از آینده وجود ندارد. اغلب توانیابان با روشهای گوناگون اولین سوالی که از والدین خود میپرسند این است که جایگاه من در زندگی کجاست؟
بعضا در سنین بالا نوجوان و جوان دارای نیاز ویژه که از حوزه آموزش خارج شده برخی خانواده ها برای سپری کردن زمان و اینکه در خانه نباشد (بی هدف و بدون تمرکز به آینده فرزند) بسنده به مراکز نگه داری موقت میکنند. در مقابل بسیاری خانواده ها بستر آموزش هدفمند را برای فرزندان خود فراهم آورده و آموزش در مسیرهای جدید را با هدف تثبیت آموخته های پیشین و کسب مهارت جهت ارتقای عملکرد ذهنی حرکتی فرزندان را مهیا نموده اند.
من"مهارت" دارم پس "میتوانم" دو عنصر مهم برای انسجام در آموزش معلولین می باشد.هدف والای این آموزش ایجاد توانمندی و خودباوری در فرد است.
خانوادهها باید بدانند که فرزند معلول آنها در هر سنی باشند قابلیت پیشرفت و آموزش پذیری را دارند هرچند که گفته میشود دوران طلایی کنترل اختلال در کودکی است و آموزش پذیری بین 3 تا 14 سالگی است.هیچوقت برای آموزش دیر نیست در بسیاری از نمونه ها حتی با ورود افراد به سنین جوانی با وجود مشکلات جسمی فراوان نیز شاهد بروز استعداد آنها در فراگیری مهارت های جدید هستیم.
و این پایان ماجرا نیست