اتاق فکر عقیم
بعد از اعتراضات اخیر "اتاق فکر حکومت" به مسئولان اعلام هشدار کرد... هشدار نسبت به یک بحران اجتماعی جدی. شما به اظهاراتی که گاها در رسانه ملی می شنوید مبنی بر اینکه اعتراضات چیزی جز حاصل دسیسه های دشمن نیست، توجه نکنید. واقع امر این است که اتاق فکر حکومت بر این امر واقف است که چه شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به ایجاد بحران موجود دامن زده است و این یعنی حکومت می داند و خود بر این امر معترف است که اعتراضات به دلیل ناکارآمدی ها و سوءتدبیرهای داخلی رخ می دهند. به همین دلیل اتفاقا سعی می کند با اتخاذ راهکارهایی از این بحران فراروی کند. مثلا اینکه رئیسی بعد از اعتراضات مدام بر ضرورت ایجاد فضای شاد و امیدبخش برای جوانان و دیگر اقشار جامعه تاکید می کند دقیقا به دلیل همان هشدارهایی است که اتاق فکر حکومت بدانها داده است. آنها خوب می دانند که نارضایتی اقتصادی و اجتماعی و حتی فضای بسته سیاسی یک علت وقوع اعتراضات است. به همین دلیل اتاق فکر حکومت بعد از اعتراضات بر ضرورت ایجاد کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه ها تاکید کرد. یا مثلا حالا یک برنامه ای تدوین شده تحت عنوان "گفتگوهای رادیکال در مورد آینده ایران" که در آن خواسته اند با آوردن چهره های به ظاهر منتقد تظاهر به ایجاد فضای باز سیاسی کنند. اما مسئله این است حکومت تا چه اندازه به واسطه چنین سازوکارهایی می تواند از بحران موجود گذر کند؟ حکومت باید مسئله ای را در نظر داشته باشد و آن اینکه" سوپاپ های اطمینان خودی" نمی تواند فضای انفجاری را که در جامعه وجود دارد، تلطیف کند که اگر می توانست بکند قاعدتا نمی بایست اعتراضات فراگیر رخ دهند. اینکه ما می بینیم علی رغم وجود سوپاپ های اطمینان خودی فاصله اعتراضات فراگیر در ایران کمتر و کمتر می شود خود یک نشانه ناکارآمدی این استراتژی برای فراروی از بحران است. اتاق فکر حکومت باید آن را متوجه کند که از قضا حکومت از ایجاد "افراطی فضای امنیتی" در جامعه دارد ضربه می خورد و حکومت تبدیل به دستگاه تولید برانداز شده است. این یک اصل جامعه شناختی است که اگر در نظام های دموکراتیک میانجی ها و ساختارهای معقول کنشگری افراد وجود داشته باشد آنها هرگز راهکارهای رادیکال را برای پیشبرد اهداف خود انتخاب نمی کنند. اما حکومت با حذف همه میانجی های مداخله افراد منتقد دارد منتقدان را تبدیل به برانداز می کند و مسئولیت شکل گیری رادیکالیسم از قضا متوجه خود حکومت است. حکومت باید مطمئن باشد و تردید نکند که اگر رو به ایجاد میانجی های معقول مداخله منتقدان بیاورد این امر به معنای تسهیل فرایند براندازی نیست بلکه به معنای بازگرداندن بخشی از بدنه جامعه است که هر روز دارد از آن جدا می شود و به راهکارهای دیگر برای تحقق اهداف خود می اندیشد. حکومت باید توجه داشته باشد که نمی تواند از ریزش بدنه جامعه چشم پوشی کند و دلخوش به آن بخش از جامعه باشد که با آن همراه است. ریزش بدنه جامعه که مدام در بخش های مختلف دارد اتفاق می افتد و خود حکومت هم بر آن واقف است یکی از مقدمات وضعیت انقلابی است. جامعه ایران در آستانه یک وضعیت انقلابی قرار دارد و این چیزی است که نمی توان آن را انکار کرد این واقعیت است که نشانه های آن را آشکار می کند و شگفتا حکومت خود بر این نشانه ها نیز واقف است اما اتاق فکر عقیم آن نمی تواند راهکاری معقول پیش پای آن بگذارد. این اتاق فکر عقیم تاوانی است که حکومت به خاطر بیرون نهادن نخبگان و منتقدان مستقل از شمول هم اندیشی پیرامون بحران های جامعه دارد می پردازد... قبلا هم گفتم و باز هم می گویم حکومت از اتاق فکر خودش هم دارد ضربه می خورد!!بهتر است حکومت برای تداعی گذشته کتاب پاسخ به تاریخ محمدرضا شاه پهلوی را بخواند. شاه در آن کتاب علی رغم آگاهی از اینکه دولت آمریکا و انگلیس تا حدی زمینه را برای انقلاب 57 فراهم کردند، اعتراف می کند سیاست فضای بسته ای که در دهه 50 با تشکیل حزب رستاخیز به حد نهایی خود رسیده بود روند اعتراضات را تسهیل کرد. آنجا می گوید: یکی از اشتباه های ما این بود که خیلی دیر اقدام به ایجاد فضای باز سیاسی کردیم. این واقعیت جامعه امروز ایران است که می گوید: باد شما را با خود خواهد برد!