در هاگوارتز، حتی یک راه مخفی در زیر مجسمه جادوگر یک چشم وجود دارد که افراد لاغراندام میتوانند با استفاده از آن، به زیرزمینِ مغازهی هانی دوک بروند. پروفسور آلبوس پرسیوال و الفریک برایان دامبلدور، گفته حتی خودش هم از همهی رازهای مدرسه خبر نداره.. پس از ما چه انتظاری دارید؟
فقط یه نفر وجود داره که همه چیزو راجع به هاگوارتز میدونه. تو این مجموعه نوشتهها، جی. کی. رولینگ رازها و افسانههای قدیمی از مدرسه انگلیسی ساحران و جادوگران رو برملا میسازه.
فکر نمیکنم نیاز به معرفی داشته باشه کتاب هاگوارتز: یک راهنمای ناقص و غیرقابل اطمینان (hogwarts an incomplete and unreliable guide) کتابیه که از نوشتههای جی. کی. رولینگ، نویسندهی معروف داستانهای هریپاتر توسط پاترمور (Pottermore) جمعآوری شده. نسخهی موجود در طاقچه ترجمهی جذابی نیست و من در هر صورت زبان اصلی یا ترجمهی خانم ویدا اسلامیه رو بیشتر توصیه میکنم (هاگوارتز: راهنمای ناکامل و نامعتبر). اول از همه باید بگم که همونطور که اول توضیح دادم، کلیت داستان مثل مجموعه دستنوشتهی جمعآوریشدهست بیشتر تا اینکه بخوایم اسم کتاب رو روش بذاریم. نوشتههای جالب و بامزهای از هاگوارتز، داستانها، مکانها، افراد و اشیاء جالب اون که برای طرفداران هریپاتر میتونه جذاب باشه.
از موارد دوستداشتنی داستان، از نظر من بیشتر مواردی هستن که توی داستان اصلی ازشون اطلاعات نداریم. برای مثال، داستان ارواح برای من مجذوب کننده بود. شامل قصهی کامل مرگ سرنیکولاس و شعری که برای خودش سروده بود. یا اینکه جی. کی. رولینگ ایدهی روح پروفسور بینز رو از استاد پیر خودش توی دانشگاه گرفته بود. همینطور قصهی زندگی مربوط به تابلوی سرکادوگان در طبقه هفتم قلعه و افسانهی شمشیر گریفندور برای من جالب بود.
خب شما فهمیدید: این یک راهنما نیست و کامل هم نیست. اما شما حالا با خیلی از رازهای مدرسه آشنا شدید. شما را با این نصیحتهای کوچک تنها میذاریم: آروم قدم بردارین وقتی از زمانبرگردان استفاده میکنین. دنبال تالار اسرار نگرین - مگه اینکه به زبون مارها صحبت کنین- و خیلی معطل آینه نفاقانگیز نشید.
اما درباره ترجمه و ویراستاری نسخهی ارائه شده در طاقچه (اگر چه کتاب رایگان هست و توقع چندانی نیست)، باید بگم که واقعا ناامید کنندهست. حتی اگه ترجمه رو قابلقبول بدونیم هم ویرایش به هیچوجه قابلقبول نیست. بعضی مشکلات نگارشی رو توی پاراگرافی که از ابتدای کتاب گذاشتم میتونید ببینید (هرچند تعدادیش رو خودم اصلاح کردم). در مجموع اصلیترین مشکلات از دید من موارد زیر بود:
۱- در چند مورد محدود، جمله نصفه و نیمه نوشته شده بود و حتی فعل نداشت.
۲- در موارد خیلی زیادی زبان محاوره با زبان نوشتار رسمی به شکل نازیبایی ترکیب شده بود. مثلا یه جا از فعل «میتوانند» استفاده میشه و چند جمله جلوتر نوشته شده «میتونن»
3- فاصله و نیمفاصله بعضی جاها رعایت شده بود و بعضی جاها طوری رعایت نشده بود که داستان ناخوانا میشد و تکرارشون هم خیلی زیاد بود.
4- غلط دیکتهای!!! «شما رو تنها میزاریم» ؟؟؟ یا چندین و چند مورد غلط هکسره (که به نظرم اگه کسی هنوزم تو این موارد غلط داره، ویرایش رو کلا بذاره کنار مثل من که کار اصلیم ربطی به کتاب نداره، لازمه کاری بیربط به کتاب برای خودش پیدا کنه.)
5- علائم نگارشی...
و دیگه بیشتر از این نگم براتون.