ازسفرنامه زندگی 21 فصل کامل شد!
حیات ما مانند سفرنامه است که بر روی سنگ و با قلمی ک پاک نشدنی است نوشته میشود!
این فصل هم ب فصل های قبل اضافه شد...
سفري را برای هدف خاصی شروع کرده ایی كه داراي فصل هاي نامعلومي است. نامعلوم چون نمیدانیم تا کی قرار است این سفر طول بکشد.
در پایان هر فصل بهتر است یک نگاهی بکنیم یه خلاصه ایی از آن را مرور کنیم! ببنیم چقدر در مسیر هدف پیشرفتیم یا چقدر جاده خاکی رفتیم... شاید جاهایی علم یا درکمان ب درجه کمال مرسیده باشه و دچار خطاهایی شدیم که قابل پاک کردن با وسیله ایی نیست مگر آنکه فصل های بعدی را چنان خوب بنویسیم که این چند فصل از یاد بروند! بهتره برای شروع فصل جدید تیترهای مهم را نوشت که در راه تکمیل فصل ب مشکلات کمتری برخوریم و افسوس کمتری بخوریم!
در راستای کم افسوس خوردن یکی از تجربه های که در این فصل لمس کردم رو اشاره میکنم که هم هر که میخواند بلکه به کارش بیاید هم نامه ایی باشد برای من در آینده!
"در طول زندگی گاهی کارها، عادتهای نامهم و مزاحم وارد زندگیمان میشوند که اگر به آنها توجه نشود و میزان اثر گذاری آنها بر کارهای مطلوب و اصلی رو محدود یا صفر نکنیم(یعنی حذف کنیم) در طی زمان ممکن است به آرامی دارای ضریب شوند و زندگی و راه رسیدن ب اهدافمان را دچار چالش کنند. بطوری که ممکنه فرد یک موقع به مسیری که دارد میرود دقت بکند متوجه بشود آنقدر بزرگ شدند که بخش بزرگی از زندگیش رو تحت کنترل خودشان قرار دادند.درواقع ممکنه تبدیل به هیولایی بشوند که عادتهای درست و مطلوب رو میبلعد و مانعی برای رسیدن به آنچه فرد برای آینده خود مدنظر دارد، بشوند . درکل در کنار تمایل به انجام کارهای مختلف و کسب تجربه ها(بخصوص تاز مانی که جوان هستیم) بهتر است برای خود فیلترهایی داشته باشیم که عوامل مزاحم رو محدود یا حذف کنند.
یکی از راه های اینکه یادمان بماند چه میخواهیم و چقدر به آنها نزدیک شدیم بهتر است انها را بنویسیم و در فاصله زمانی کوتاه را مرور و اگر نیاز بود اصلاحشان کنیم این کار باعث این هم خواهد شد که آسانتر و زودتر عوامل مزاحم رو بشناسیم و فکری برای آنها بکنیم."
در انتها از مادر ممنونم که با تمام سختی من رو حمل کرد و بعد هم مرا به دنیا اوردی و بعدش هم که دردسراش با بزرگ شدن من بیشتر شد!:)