مرکز تجاری اُپال کمتر از یک سال است که وارد بازار رقابتی مراکز خرید تهران شده است. بزرگترین مرکز خرید در غرب تهران، در طبقات مختلف با کاربری های متفاوت محسوب میشود.
جذابیت این مرکز تجاری به پوزیشن کردن طبقات خود در لوازم منزل، مد و فشن، لوازم آرایشی، جواهرات، کودک، استایل، ورزشی، الکترونیک، ورزشی، سرگرمی، فودکورت و رستورانهای متفاوت، است که باعث سهولت انتخاب در خرید مشتریان میشود.
ناگفته نماند در تمام طبقات کافه هایی پر از هیجان تعبیه شده است.
این مرکز تجاری در تمام حوزه ها بسیار قدرتمند وارد بازار شده و در چند ماه گذشته در سطح شهر تهران شاهد اکران کمپین های متفاوت اُپال بودیم.
پر واضح است که تمام کمپین ها برای افزایش آگاهی شهروندان به ویژه ساکنین غرب تهران و مشتریان هدف اُپال بوده است.
مزیت عمده اُپال بزرگ بودن آن میباشد، به صورتیکه میتوان آنرا همچون یک شهر کوچک در قلب شهر تهران فرض کرد.
در چند هفته گذشته کمپین قیمت-محصول اُپال سر و صدای زیادی راه انداخته و باعث شده بیش از پیش بر سر زبانها بیفتد.
این کمپین بر دو عنصر اصلی قیمت و محصول تأکید میکند و آشکارا درصدد معرفی طبقات چهارم و پنجم اُپال و محصولات وجود در آنها میباشد.
به راحتی میتوان هدف این کمپین اُپال را حدس زد: آگاهی مشتری از مرکز تجاری اُپال، معرفی دو طبقه چهار و پنج و در نهایت ترغیب مشتری به خرید.
تمرکز آن به چالش کشیدن مشتری و برانگیختن حس کنجکاوی اوست.
ممکن است شما صبح هنگام رفتن به سر کار یا خرید بیلبورد اُپال را ببینید، ظهر اس ام اس اُپال را دریافت کنید و عصر استوری اُپال را در اینستاگرام ببینید و شب هنگام جستجو در اینترنت و سایتهای متفاوت مدام تبلیغات آنلاین اُپال جلو چشم شما ظاهر شود، احساس کنجکاوی میکنید که از وب سایت و محصولات آن دیدن کنید، در نهایت ممکن است این بازدید شما منجر به خرید شود و یا اینکه فقط متوجه شدید که در اُپال چه میگذرد و احتمالا در آینده خریدتان را انجام میدهید. نام اُپال و این طبقات بعد از چندین بار تکرار و درگیری حواس متفاوت شما در ناخودآگاه ذهن شما نقش بسته و اگر قرار به تصمیم گیری برای رفتن به یک مرکز تجاری برای سرگرمی یا به قصد خرید باشد، شما به طور غیر ارادی اُپال را انتخاب میکنید و حتما از طبقات چهار و پنج دیدن میکنید.
هر کدام از این اتفاقات که افتاده باشد اُپال به هدف خود دست یافته.
البته از این دست کمپین های قیمت محصول، در ایران و در سراسر دنیا بسیار زیاد انجام شده است.
به عنوان مثال «شیپور» بعد از «دیوار» و یا «تپسی»بعد از «اسنپ» وارد بازارهای شدید رقابتی شدند و هر دو در پی افزایش سهم بازار خود بودند.
به درستی با استفاده از این استراتژی توانستند قدرتمندتر به فعالیت خود ادامه دهند و سهم بازار خود را افزایش دهند.
سالیان زیادی ست که مک دونالد و بسیاری از برندهای مطرح غذایی دیگر مثل برگر کینگ و... تبلیغ قیمت محصول را انجام میدهد.
نه تنها قیمت محصولات خود را بر روی بیلبورد ها بلکه قیمت حتی یک دلار نوشیدنی کوکا کولا را هم بر روی بیلبوردهای سطح شهر نمایش میدهد.
این استراتژی هم یادآور برند هم ترغیب مشتری به خرید میتواند باشد.
بسیاری از شرکتهای ماشین سازی مانند فورد یا شرکتهای فروشنده اینترنتی یا دانشگاهها و غیره و غیره در شرایط استراتژیک خاص از این قبیل کمپین های قیمت محصول برای آگاهی برند، افزایش سهم بازار و ترغیب به خرید استفاده میکنند.
با نگاهی به کمپین اخیر مرکز تجاری اُپال، میتوان متوجه استفاده هوشمندانه از رسانه های متفاوت در آن شد.
بیلبورد، اس ام اس، تبلیغات آنلاین، اینستاگرام، وب سایت و تبلیغات چند منظوره درون خود اُپال و غیره همگی چه در ویژیوال چه در محتوا به صورت یکپارچه در کنار هم همچون یک قطعه موسیقی هماهنگ و دلنشین میمانند که چاره ای جز گوش سپردن به آن برای مشتری نمیگذارد.