با همهگیر شدن ویروس کرونا آمار و ارقام مربوط به آن نیز مانند ویروسی همهگیر شده است. این اعداد که معمولاً از آن با عنوان آمار «قطعی» یاد میشود، شامل تکتک افرادی است که از فوت یا ابتلای آنها به کرونا مطمئن هستیم. این اعداد قطعی چقدر به واقعیت نزدیکاند؟
بیماری با سرعت زیادی در جهان گسترش یافته و نظامهای درمانی برای شناسایی و مهار آن تلاش میکنند. ابعاد ابتلا آنقدر بزرگ است که اندازهگیری و رصد تعداد واقعی آن بسیار سخت است. کسی میتواند با کمترین هزینه از بحران عبور کند که بدون اتلاف وقت، دقیقترین شناخت را از واقعیت پیدا کند.
در فقدان شیوههای دقیق اندازهگیری ابعاد واقعی، گریزی از توسل به شیوههای غیرمستقیم نیست. تخمین سیستماتیک یکی از این راهکارها است که پیشتر در فیزیک برای فهم سیستمهای پیچیده، توسعه یافته است. اگر بخواهیم از آنچه واقعاً رخ داده سر در بیاوریم، استفاده از برآورد و تخمین در صورت استفاده از شیوههای درست ما را به واقعیت نزدیکتر میکند.
یکی از این روشهای قابل استفاده برای فهم ابعاد شیوع کرونا، محاسبه نرخ مرگومیر «متوسط» یا «مورد انتظار» برای یک جمعیت با استفاده از توزیع سن آن جمعیت است، چون درصد فوت در گروههای سنی مختلف، کاملاً متفاوت است. چنان که میدانیم، با فرض ابتلای یکسان، تعداد مرگومیر در جمعیتهای پیرتر بیشتر از جمعیتهای جوان است.
? طبق محاسبات انجام شده، نرخ مرگ و میر مورد انتظار با همین روش برای ایران ۰.۴۳% و برای ایتالیا ۱.۳۶% است (۴ نفر به ازای هزار نفر مبتلا برای ایران و ۱۴ نفر برای ایتالیا). یعنی به ازای ميزان ابتلای یکسان، انتظار سه برابر فوت بيشتر برای ایتالیا داریم، که جمعیتی به مراتب پیرتر از ایران دارد.
نرخ مرگومیر متوسط جمعیت به ما کمک میکند تا با مبنا قرار دادن تعداد فوت(که علیالاصول به واقعیت نزدیکتر است)، تعداد مبتلایان را تخمین بزنیم. برای ایران، تعداد مورد انتظار مبتلایان به ازای ۵۰۰۰ فوت، بیش از یک میلیون و به ازای ۱۰,۰۰۰ فوت بیش از دو میلیون نفر است.
? درصد شیوعی که از این روش در تاریخ ۲۲ فروردین برای ایران به دست میآید، بیش از ۲ درصد است. این میزان شیوع کموبیش با نتیجه تحقیقات دانشگاه گوتینگن نیز منطبق است.
? با این روش میتوان درصد شناسایی را نیز تخمين زد. یعنی ميزان موارد ابتلای واقعی که تشخیص داده یا گزارش شده است. این عدد در مقیاس جهانی حدود ۶% تخمين زده شده است. با این محاسبات، توان شناسایی ایران کمتر از ۳% است(کمتر از نصف مقدار جهانی آن). به تازگی مرکز پژوهشهای مجلس نیز تعداد واقعی ابتلا و فوت را به مراتب بیش از آمار رسمی گزارش کردهاست. نظام تشخیص در ایران نیازمند افزایش تعداد تست برای رسیدن به درک واقعیتری از ابعاد شیوع کرونا است.
? استفاده از این روش امکان تخمین شیوع در زیرگروههای فراگیر جامعه را نیز فراهم میکند. برخی از این زیرگروهها که در مطالعهی حاضر بررسی شدهاند عبارتاند از:
? نتایج برآورد میزان شیوع در این زیرگروهها با شیوع به دست آمده در کل جمعیت کشورها، وقتی ابتلا از شیوع ناچیز اولیه فراتر رفت، قابل مقایسه است. به بیان دیگر با فرض شیوع کموبیش یکسان در یک زیرگروه از جامعه و کل جامعه، میتوان تعداد فوت زیرگروهها را تا حد خوبی پیشبینی کرد.
مقدار خطای این تخمین چندان بزرگ نیست (در همۀ زیرگروهها کمتر از ۳۰%). این مشاهده را شاید بتوان به عنوان بازتابی از درهمتنیدگی جوامع کنونی و گذشتن درصد شیوع از یک مقدار آستانه مرتبط با آن در نظر گرفت. بر این مبنا، به نظر میرسد دادههای جمعآوریشدۀ قابلِ اعتمادِ اصنافِ فراگیر میتواند مواد لازم برای چنین تخمینهایی را در آینده فراهم آورد.
* نسخۀ کامل مقالۀ صدرا ساده با عنوان «از ارقام گزارششده به ارقام واقعی» از اینجا مطالعه کنید: