یه عکس دیدم که یه بچه وسط یه خونه خوشگل خوابیده بود

بعد گفتم اگه من قرار بود یه خونه داشته باشم چجوری حدودا طبقه سوم یا چهارم یه خونه تک واحد با در چوب تیره و یه جاکفشی بقل آسانسور که روش یه گلدون شمعدانی قرمز زیرش ام یه پارچه آبی طرح سنتی در که وا میکنی توی یه راهرو کوتاهی که یه جاکفشی داخلش داره بعد وارد حال میشی روی زمین یه فرش قرمز و دورش مبل های L شکلی سبز رنگیه و نزدیکترین مبل بهت یه پتو مبلی آبی روش جلوی مبل ها هم یه میز شیشه ای سبز رنگ قرار داره روشم یه گلدون پر از گل های رز قرمز خونه پنجره های بزرگی داره تا زمین و یه بالکن هم داره که توش پر از گلدون و گیاه از پتوس تا گیاه برگ انجیری و رز رونده و.. یه صندلی کوچیکم با یه میز کوچولو آبی اون بقل بالکن روی پنجره هم پرده های مخملی با زیر حریر کرم آویزون خونه سه تا اتاق خواب داره یکی اتاق خواب من یکی اتاق کارم چون تو خونه کار میکنم و اتاق بقل اتاق خوابم اتاق یه پسر کوچولو که تازه ۶ ماه به دنیا اومده و شیرش و کامل خورده و توی تختش خوابیده اتاقش کامل کرم و سبز و پر از عروسک و از سقفش کلی ستاره آویزون و یه پنجره داره که از توش یه درخت سیب معلوم که سیب های قرمز رنگ خوشگلی بهش آویزون منم میرم تو آشپزخونه یه آشپز خونه ساده و شیک توی تناژ رنگی کرم و سبز و روبروی سینک اش یه پنجره است که ازش کوچه روبرو خونه معلوم و یه پیرزن با یه پلاستیک خرید دستش داره ازش رد میشه صدای قل قل کتری میاد و میرم چایی رو دم کنم از اونور از فریزر یه بسته آلبالو بیرون میزارم میخوام آلبالو پلو درست کنم مرغ ام از صبح توی پیاز و زعفرون و ادویه طعم دار کردن و روی گاز گذاشتم و کم کم بوی زعفرون اش توی خونه داره پخش میشه دو پیمانه برنج برمیدارم خیلی آلبالو پلو دوست دارم و همیشه بیشتر درست میکنم تا فریز کنم برای وقت هایی که شلوغم سریع بزار تو ماکروویو و گرم کنم و بخورم برنج هارو خیس میکنم و چند باری آبش عوض میکنم قابلمه پر از آب رو روی گاز میزارم تا آب جوش بیاد و برنج داخلش بریزم یه ماهیتابه ام میزارم و آلبالو هارو با شکر و زعفرون سرخ میکنم حس میکنم صدایی از اتاق پسر کوچولوم میاد میرم یه سر میزنم پتو از روش کنار رفته و دستش روی عروسکش گذاشته و خواب خواب پتو رو دوباره روش ميندازم و به آشپزخونه برمیگردم و فرنی که آماده کرده بودم که وقتی بیدار شد بخوره رو گرم میکنم حس ام بهم میگفت به زودی قرار بیدار بشه و گشنشه بر میگردم سر غذام آب جوش اومده و برنج داخلش میریزم تا این فاصله که برنج ام نیمپز بشه و آبکش بشه از کشو یخچال خیار و از طبقه دوم یخچال ماست رو بیرون میارم خیار هارو میشوم و پوستش میکنم و شروع میکنم به رنده کردن و گردو هایی که توی کابینت بقل آجیل ها گذاشتم بیرون میارم و با دست خورد میکنم و داخلش میریزم از کشوی زیر گاز هم پودر نعنا و گل محمدی هم در میارم و توی کاسه میریزم و ماست رو باهاش مخلوط میکنم سلفون از کشو برمیدارم و روش میکشم و توی یخچال میزارم برنج ام نیمپز شده آبکش که میکنم و میخوام با آلبالو مخلوط کنم و دم کنم که صدایی از اتاق من میکشونه سمتش انگار یکی بیدار شده دستم سمتش میبرم هنوز چشماش میماله و خواب توی صورتش نمایان بقلش میکنم و پتو هم برمیدارم و دورش میپیچم به حال میروم روی مبل میشینم بهش میگم که سلام میوه قلبم میبینم که بیدار شدی خودش تو بقلم جا میکنه و چشم هاش میبنده چشم ام به فرنی میخوره بهش میگم گشنه ات نیست ولی انگار دوباره خوابش برده آروم روی مبل میزارم اش و فرنی رو داخل یه بشقاب میکشم و سریع برنج و آلبالو رو توی قابلمه وروی گاز میزارم و با بشقاب فرنی سمتش میرم و بقلش میگیرم چشم هاش باز میکنه قاشق قاشق فرنی رو با ولع میخوره و دور دهنش کثیف میکنه خودم میکشم تا دستم به دستمال برسه و دور دهنش پاک میکنم دیگه کامل بیدار شده روی زمین میشونمش و یه عالمه عروسک براش میارم داره با عروسک ها بازی میکنه میرم سمت کتری و یه لیوان چای برای خودم میریزم و روی مبل پشت سرش میشینم ......