سید تقی کمالی
از آغاز شکلگیری انقلاب اسلامی و ورود به فضای فکری جدید در تاریخ این مرزوبوم که مبتنی بر ایدئولوژی منبعث از آموزههای اسلامی و با لحاظکردن مقتضیات بومی و فرهنگی است، نوعی تقابل میان قدرتهای عمده جهانی و جمهوری اسلامی صورت گرفت. برخی مقاومتها برای جلوگیری از شکلگیری و استحکام انقلاب اسلامی از سوی قدرتهای جهانی منجر به واکنش متقابل شد و همواره در این کشاکش، روابط در هالهای از کدورتها و تیرگیها بوده است.
پیوسته حکومتی چون آمریکا رابطه خود با انقلاب اسلامی را به دلایل ایدئولوژیک سخت و غامض دانسته و از سوی دیگر همین طرز تلقی در خصوص جمهوری اسلامی وجود داشته است.
با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا، توجه به شعارها و سیاستهای آن برای اداره این کشور و نحوه برخورد با مناسبات بینالمللی حکایت از این دارد که انتظارات جامعه جهانی بهسوی مطالبه آرامش و اصل تعامل و ارتباطات حرکت کرده و نیاز به رفع تنشها و ایجاد روابط مبتنی بر رعایت منافع طرفین بهوضوح به چشم میآید.
با چنین توصیفی از فضای جهانی شاهد هستیم که بهموازات احتمال تغییر در مناسبات آمریکا و اتخاذ موضع ملایم و دوستانه در قبال ایران، دولتمردان ایرانی نیز در سخنان و مصاحبههای مکرر خود از این رویکرد استقبال کرده و اذعان داشتهاند که چنانچه تغییر در سیاستهای واشنگتن محسوس باشد و سران آن قایل به منافع ملی ما باشند، قطعاً این رویه مورد توجه و استقبال تهران قرار خواهد گرفت.
بنابر اصل ۱۵۲ قانون اساسی، سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هر گونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غير محارب استوار است.
دول آمریکا در طی سالیان متمادی همواره به ایران بهعنوان یک کشور دارای موقعیت ممتاز از منظر یک فرصت ویژه نگریسته و تلاش داشتهاند برای حفظ و گسترش منافع، خود را به آن نزدیک کنند. تجربه تاریخی ایران از آمریکا تلخ بوده است و همین سابقه ذهنی منجر به مشکلات عدیده در روابط متقابل دو کشور شده است بنابراین دولت کنونی آمریکا برای اصلاح وجهه خود در میان ایرانیان نیازمند پیشگام شدن در اعتمادسازی است.
دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران با فاصلهای اندک از تغییر و تحول در آمریکا و روی کار آمدن دولت اوباما برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران نتیجه برآمده از این انتخابات را در روند روابط تهران و واشنگتن مؤثر دانستهاند. پیشازاین نیز سران آمریکا عنوان کرده بودند که در صورت روی کار آمدن هر دولتی در ایران قابلیت همکاری میان دو کشور وجود دارد و تلاش آنان برای مذاکره دو کشور به نتیجه انتخابات ارتباطی ندارد. حال که انتخابات ریاستجمهوری در ایران منجر به انتخاب مجدد رئیسجمهوری پیشین شد، همچنان انتظار این است تحولاتی را در سطح روابط دو کشور و بهبود آن شاهد باشیم.
امکان وفقدادن سیاست خارجی کشور همگام با تحولات جهانی، درک سریع و آنالیز شرایط برای بهرهگیری از فرصتهای پیش رو نکتهای است که باید در کانون توجه تصمیمگیریهای دیپلماتیک ما قرار گیرد. ما میتوانیم بهجای آنکه از موضع رویارویی به نظام بینالملل بنگریم اصل تعامل مبتنی بر درایت و تصمیمگیری به هنگام را بهعنوان محور ارتباطات سیاسی خود با سایر کشورها تعریف کنیم بهگونهای که مصداق فرمایش رهبر معظم انقلاب بر مبنای تحقق عزت، حکمت و مصلحت نظام باشد.
انعطافپذیری در تصمیمگیریها و اصل قراردادن موضوع تعامل جهانی و تعریف آن در راهبردهای بلندمدت نظام موجبات رفع تنش، ایجاد شرایط مطلوب اجتماعی و حرکت در مسیر توسعه را تسهیل میسازد و برعکس فعالیت در سایه بیثباتی و نگرانی از وقایع جهانی رشد و حرکت در مسیر توسعه را با خلل مواجه میکند. در نظر قراردادن این نکات در برنامهها و تصمیمگیریهای خرد و کلان در سرنوشت و میزان موفقیت کشور تأثیرگذار است.
در خصوص اصلاح نگاه به پیرامون و توجه به اصل تعامل در سیاست خارجی لازم است همواره سخنان و موضعگیریها سنجیده باشد. تقابل ما با غرب و قدرتهای بزرگ همیشگی نیست و ارتباط و مناسبات بینالمللی از واژه به واژهای که مسئولان نظام به کار میگیرند، متأثر میشود. ما میتوانیم با مدیریت شرایط و بهرهمندی شایسته از نفوذ و موقعیت خود در سطوح جهانی از فرصتهای فراهم شده به نفع کشور و توسعه و پیشرفت همهجانبه آن بهره بگیریم.
ما اگر میخواهیم جهان را مدیریت کنیم ابتدا باید خودمان و سیاستهای خودمان را مدیریت کنیم. متأسفانه ما نتوانستهایم ارتباطات خود را با سایر دول بهخوبی مدیریت کنیم و همواره کوشیدهایم از منظر موافق و مخالف به جامعه جهانی بنگریم. با اینکه اذعان داریم با برخی دول اختلافات نسبی و یا فاحش داریم نخواستهایم بهگونهای عمل کنیم که در سایه این اختلافات و ناسازگاریها بتوانیم نوعی حیات مسالمتآمیز و ارتباط سازنده را به نفع منافع خود قبض کنیم. پس اساس مدیریت ما در جهان باید مدیریت سیاستهای ما در ارتباطات جهانی باشد.
با عنایت به اینکه استراتژی جمهوری اسلامی ریشه مکتبی دارد و مبتنی بر قانون اساسی، فرمایشات بنیانگذار انقلاب و منویات مقام معظم رهبری است و مبارزه با معاندان، استکبارستیزی و نفی ظلم و استبداد و پرورش انسان بر مبنای ارزشهای والا و اسلامی از وجوه اساسی آن به شمار میرود در تعارض با گسترش روابط دیپلماتیک با سایر دول نبوده بلکه ضمن نفی خشونت و مظاهر باطل در مناسبت بینالمللی بر حراست منافع خود مصر است و میتوان این موضوع را مورد تأکید قرار داد که در این خط سیر اصل بر این نیست که سازش با حکومتها محور باشد زیرا در عین اختلاف بر سر مسائل مختلف، تعامل موضوعیت دارد.
تعامل با جامعه جهانی به معنای این نیست که حفاظت از کشور را نادیده انگاریم و به سایر قدرتها فرصت جولان در حریم خود را بدهیم. ما ضمن اینکه با هوشیاری مسائل مختلف جهانی را رصد میکنیم قطعاً از منافع و چارچوب کشور خود دفاع میکنیم و تعامل در تعارض با هوشیاری و صیانت از منافع ملی نبوده بلکه در مسیر تحقق و نیل به آن نیز محسوب میشود و متأسفانه این اشتباه در برداشت سالیان سال است که موجب ابهام در برنامهها و سیاستگذاریها شده است.
قطعاً بر کسی پوشیده نیست که هر کشوری به دنبال تحقق اهداف و آرمانهای خود است چه آنکه این آرمان مبتنی بر هژمونی و استیلای جهانی باشد و چه اینکه بر شکلگیری جامعه جهانی بر محوریت اسلام. متعاقب این ممکن است بسیاری از رفتارها در صحنههای بینالمللی از سوی دول مختلف به طبع ما سازگار نباشد اما این مسائل نباید به این منجر شود که کشور را به انزوا برده و محدوده روابط دیپلماتیک خود را کوچک سازیم. برای آنکه بتوانیم از فرصتهای بهدستآمده در سطح جهانی بهرهبرداری لازم را داشته باشیم، باید به بهبود مناسبات خود با جامعه جهانی، ترمیم چهره بینالمللی، صیانت از منافع ملی و تمامیت ارضی و در نهایت تحقق اهداف و آرمانهای خود اهتمام داشته باشیم.
«اصل تعامل در سیاست خارجی»؛ سید تقی کمالی، روزنامه مردمسالاری: ۲۲ تیر ۱۳۸۸