تا کی قراره با نام "وظیفهٔ عمومی" انسانها رو به بردگی بکشونید؟! تا کی قراره پسری 18 ساله رو با زور از رویاهاش بکنید، بندازیدش وسط پادگان، با فریاد و تحقیر؟! تا کی قرار نیست کسی بگه "بسه!"؟!
این مقاله، یک فریاده. نه یه نوشتهٔ آروم، نه یه بحث منطقی. اینجا قراره فریاد بزنم! چون وقتی قانون، منطق رو نمیفهمه، فقط زبان فریاد رو میفهمه! سربازی اجباری، یعنی تو رو به زور میکشونن به جایی که نمیخوای بری، کاری که نمیخوای بکنی، و بدتر از همه، بهت میگن وظیفهات بود. اسمش رو گذاشتن خدمت. ولی این خدمت نیست! این بردگیه! این جنایت علیه آزادیه!
سربازی اجباری یعنی انتخاب نداری. یعنی بهمحض اینکه 18 سالت شد، باید بری ثبتنام، باید بری معاینه، باید بری پادگان. چرا؟ چون "باید"؟! این شد دلیل؟! مگه من ابزارم؟ مگه من ماشینم؟
تمام زندگیات گروگان یه کاغذ لعنتیه که میگه: "وضعیت خدمت: مشخص نشده". یعنی تو هیچ حقی نداری تا وقتی که از پادگان سالم برگردی! حتی نمیگن خدمت! میگن تکلیف! مگه من بچهام که یکی بخواد برام تکلیف تعیین کنه؟
پسر 18 سالهای که تازه جوونه، تازه داره آرزو میسازه، تازه داره هویت پیدا میکنه، با یک دستور اداری باید بزنه زیر همهچی. باید بره جایی که نه با روحش میسازه، نه با فکرش، نه با آیندهش. باید وقتش رو بده، جونش رو بده، غرورش رو له کنه.
چه چیزی از این ظالمانهتر؟! تو داری آیندهٔ یک نسل رو میسوزونی، اونهم فقط به خاطر یه سنت پوسیدهٔ قدیمی! سنتی که نه عقل پشتشه، نه اخلاق، نه وجدان.
دولتها میگن سربازی لازمه برای امنیت کشور. ولی مگه امنیت با برده تأمین میشه؟ مگه امنیت با تهدید و اجبار ساخته میشه؟ نه! امنیت رو ارتش حرفهای میسازه. امنیت رو آموزش درست و انگیزهٔ داوطلب میسازه. نه پسرک بیچارهای که به زور کشیده شده وسط پادگان.
چنین سیستمی، امنیت نمیاره. فقط توهم امنیت ایجاد میکنه. وقتی ارتش پر از نیروهای نارضی باشه، اون ارتش هیچچیزو محافظت نمیکنه.
حالا بیایم نگاه کنیم به کشورهای پیشرفته و قدرتمند دنیا؛ کشورهایی مثل ژاپن، آلمان، کانادا، استرالیا، نیوزیلند، بریتانیا و خیلی کشورهای دیگه. آیا امنیت ندارن؟ آیا ارتششون ضعیفه؟ نه! اونها ارتش حرفهای دارن، با نیروهای داوطلب، آموزشدیده، متخصص، با حقوق درست. اونها فهمیدن که اجبار، امنیت نمیسازه؛ اجبار فقط تخم نفرت میکاره.
و یک حقیقت تلختر: شاید ما اصلاً نخوایم از این کشور محافظت کنیم! شاید ما نخوایم ایرانی باشیم!
آیا هیچکس حق نداره از این سرزمین بره؟ آیا انسان بودن فقط در قالب ملیت تعریف میشه؟ من اگر بخوام برای خودم، روحم، مسیرم، آیندهم تصمیم بگیرم، چرا باید بهخاطر یه قانون قرونوسطایی متوقف بشم؟
چرا کسی به خودش اجازه میده من رو مجبور کنه تا از کشوری دفاع کنم که شاید بهش تعلق خاطری ندارم؟ چرا باید جونم رو برای خاکی بدم که حتی اجازه نداد خودم براش تصمیم بگیرم؟
هیچکس از گریهٔ شبانهٔ مادری نمینویسه که پسرش افسرده شده. هیچکس از دلهرهٔ زنی که صدای پسرش رو یک هفتهست نشنیده نمیگه. هیچکس از فشار روانیای که روی خانوادههاست نمیپرسه. چون جامعه عادت کرده به این ظلم! چون فکر میکنن این طبیعیه!
ولی نیست. این ظلم وحشتناکه. باید فریاد زد. باید کوبید تو صورت قانون.کارزار نه به سربازی اجباری
ما ساکت نمیمونیم. ما تموم نمیشیم. ما میخوایم این نظام پوسیده رو با آگاهی و فریاد نابود کنیم. ما فریاد میزنیم:
"نه به سربازی اجباری!"
ما خواهان:
ما خواهان پایان یک چرخهٔ تحقیر هستیم. ما دیگه سکوت نمیکنیم. ما سازمان وظیفه عمومی رو نه بهعنوان یک اداره، بلکه بهعنوان نماد سرکوب آزادی میشناسیم. ما این قانون رو قانونی نمیدونیم. ما این ظلم رو قبول نمیکنیم.کارزار نه به سربازی اجباری
و اگر کسی جلوی این کارزار بایسته، خودش رو در صف ظالمان جا داده. و ما با ظلم، هیچوقت، هیچوقت کنار نمیایم!کارزار نه به سربازی اجباری
نه به سربازی اجباری! نه به بردهداری! نه به توهین به انسانیت!
ما زیادیم. ما بیداریم. و ما فریاد میزنیم تا دنیا بشنوه!
یکی از ظالمانهترین بخشهای این سیستم پوسیده، رفتار با مشمولان غایبه. جوانی که به هر دلیلی – اعم از تحصیل، بیماری، مهاجرت، یا حتی اعتراض – به خدمت نرفته، از دید قانون مجرمه! مجرم؟! بهخاطر نرفتن به بردگی؟! واقعاً شرمآوره!
مشمول غایب:
یعنی این فرد، عملاً از حق شهروندی محرومه! درحالیکه هیچ جرمی نکرده. تنها "جرمش" اینه که نمیخواسته به اجبار وارد سیستم تحقیرآمیز سربازی بشه. چه کسی گفته انسان باید برای داشتن سادهترین حقوق، کارت پایان خدمت ارائه بده؟! آیا این گروگانگیری آشکار نیست؟
از طرف دیگه، هیچ راه قانونی و عادلانهای برای رهایی از این وضعیت براشون نیست. فقط باید یا خودشون رو تسلیم پادگان کنن، یا سالها زندگی در حاشیه، زیر سایه ترس، بدون هویت رسمی رو تحمل کنن.
اینها انسانن، جوونن، پر از استعدادن... نه مجرم! و ما باید برای حقوق این انسانهای مظلوم هم بجنگیم. نه فقط برای حذف اجبار، بلکه برای بازگرداندن شأن و کرامت به اونهایی که تا امروز زیر این ظلم له شدن.
بیایید همه باهم کاری کنیم خواهش میکنم امضا کنید تا دنیایی بهتر داشته باشیم