
برای آنکه مدیران سازمان از نحوه رفتار کارکنان خود با مشتریان آگاه شوند؛ میتوانند با استفاده از روشهای ارزیابی همچون: ارزیابی ۳۶۰ درجه به ارزیابی عملکرد کارکنان خود بپردازند. با استفاده از این نوع روش ارزیابی از مطابقت یا عدم مطابقت رفتار کارکنان با فرهنگ مشتری مداری اطلاع مییابند.
در واقع ارزیابی ۳۶۰ درجه نشان دهنده نوع رفتار کارکنان متاثر از بازخورد مدیر، همکاران، مشتریان و سایر کارکنان می باشد. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، مدیران سازمان به منظور ایجاد یک الگوی مثبت و مناسب باید به دقت به بررسی و تحلیل نتایج حاصل از دریافت بازخوردها بپردازند. مدیران سازمان به منظور ایجاد فرهنگ مشتری مداری باید میزگردها و گردهمایی هایی را تشکیل دهند. در این جلسات از نظر کارمندان خود جویا شوند و آن ها را در ایجاد یک فرهنگ مشتری مداری سهیم کنند.
بسیاری از شرکت ها و کسب و کارها به نظرات کارمندان خود توجه نمی کنند و به آن ها اهمیت نمیدهند. کارمندان با مشتریان در تعامل و ارتباط هستند؛ به همین دلیل نظرات آنها برخواسته از ارتباط با مشتریان و آگاهی از نظرات آنها می باشد. توجه به نظرات کارمندان به نوعی آگاهی از نظرات و خواستههای مشتریان خواهد بود. همچنین، با شنیدن صدای کارمندان خود می توانید رضایت مشتریان را جلب کنید و آنها را به خود متعهد سازید. به همین خاطر بهتر است به نظرات کارمندان خود توجه کنید و پیشنهادات آنها را جهت بهبود وضعیت کسب و کار خود به کار بگیرید.
طبیعتاً نظرات و خواستههای مشتریان در پیشرفت و موفقیت هر کسب و کار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشد. به همین جهت، در بسیاری از شرکتها معیارهای خاصی به منظور آگاهی از میزان رضایت مشتریان تدوین گردیده است. بسیاری از شرکتها در هنگام تعیین بودجه برای هر بخش و عملکردی بر تخصیص بودجه برای دریافت بازخورد مشتریان درباره ی عملکرد شرکت تاکید میکنند. اما با این حال، تعداد کمی از شرکت ها به اطلاعات دست یافته از نظرسنجی های صورت گرفته اهمیت می دهند و بودجه ی خاصی برای آن در نظر میگیرند. تعدادی از شرکتها به دلیل عدم تخصیص بودجه برای بهبود خدمات مشتری به مشکل برمیخورند و نمیتوانند فرهنگ مشتری مداری را در عملکرد سازمان نشان دهند.
این مشکل به وجود آمده ناشی از عدم تمایل شرکت برای بهبود شرایط برای مشتریان نیست. بلکه دلیل اصلی این مشکل هم راستا نبودن فرهنگ مشتری مداری و توجه به نظرات مشتریان میباشد. تعدادی از شرکت ها یک نگاه ویژه ای به فرهنگ مشتری مداری دارند اما به دلیل اشکال در پیاده سازی فرهنگ مشتری مداری در عمل از طریق استراتژیهای وظیفهای یا عملیاتی، مانند بازاریابی و خدمات مشتری در اجرای فرهنگ مشتری مداری شکست میخورند و نمیتوانند به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنند.