در صدر فهرست شاخص های کلیدی عملکرد در ارزیابی کارکنان، بازدهی کاری قرار دارد. بازدهی کاری به توانایی کارکنان در انجام وظایفشان به موثرترین شکل ممکن و با کمترین اتلاف منابع اشاره دارد. به عبارت دیگر، این معیار نشان میدهد که کارکنان تا چه حد میتوانند با صرف انرژی و زمان کمتر، خروجی بیشتری تولید کنند.
اگرچه کیفیت همواره بر کمیت ارجحیت دارد، اما به طور کلی، بازدهی کاری بهترین نشانگر عملکرد یک کارمند است. بازدهی کاری، خروجیای است که شما در ازای یک ورودی مشخص به دست میآورید و تأثیر بسزایی بر موفقیت کلی کسبوکار دارد.
در اینجا روشهایی برای ارزیابی کلی بازدهی کاری یک کارمند ارائه شده است:
میتوان مقدار مشخصی را به این نسبت ورودی-خروجی اختصاص داد و از این مقدار برای اندازهگیری و مقایسهی بازدهی تک تک کارکنان در سراسر سازمان استفاده کرد.
این مقدار، نشانگر کلیدیای است که به شما میگوید آیا آنها انتظارات را برآورده میکنند یا خیر.
هنگام اندازهگیری بازدهی کاری، موارد زیر باید مورد ارزیابی قرار گیرند:
این اطلاعات به تعیین استراتژیهای بهبودی که باید اجرا شوند، کمک میکند.
با اندازهگیری بازدهی کاری کارکنان، میتوان بخشهایی را که در آنها روند کار کند میشود، شناسایی کرد. این کار به سازمان کمک میکند تا در عملکرد کارکنان و یا وظایف محولشده به آنها، تغییرات و اصلاحاتی را اعمال کند.
تنظیمات و بهبودهای کوچک میتوانند در بلندمدت تأثیر قابل توجهی بر نتایج نهایی کسبوکار داشته باشند.
کسبوکارهایی که فاقد معیارهای سنجش بازدهی کاری هستند، میتوانند فرآیند را با انتخاب موارد قابل اندازهگیری و تعریف معیار موفقیت آغاز کنند. پس از تعیین پارامترها و اندازهگیری معیارها، میتوان آنها را در ارزیابیهای عملکرد کارکنان، برنامههای عملکردی و اهداف شخصی ادغام کرد تا اطمینان حاصل شود که بهبود حاصل میشود.