معیارهای کارت امتیازی متوازن در عملکرد سازمانی، تشکیل شده از چهار دیدگاه مشتری، مالی، یادگیری و فرایندهای داخلی و رشد هستند؛ که این معیارها با چهار وظیفه بازاریابی، حسابداری و مالی، منابع انسانی و زنجیره ارزش در ارتباطند.
کاپلان و نورتون بر این باور بودند که مدیران برای اداره سازمان های امروزی که از محیط کسب و کار پیچیده ای برخوردار هستند، باید از چند زاویه به عملکرد سازمان نگاه کنند. دانشمندان این حوزه مدیریتی کسب و کار بر این عقیده هستند که کارت امتیازی متوازن، باید به عنوان یک سیستم اطلاع رسانی، یادگیری و ارتباطات مورد استفاده قرار گیرد نه یک سیستم کنترل.
از این رو کارت امتیازی متوازن (BSC) باعث می شود سازمان به سمت جلو حرکت کند. در اصل این رویکرد با بسیاری از اصول مدیریتی و ابتکارات مدیریتی سازگار بوده و در یک سند ترکیب می شود. نمونه هایی از این اصول را باید چنین معرفی کنیم: توانمندسازی پرسنل، سازمان مشتری مدار، مدیریت ناب، تولید به موقع، مهندسی مجدد، سازمان یادگیرنده، مدیریت ریسک، نوآوری، مدیریت ذینفعان، مدیریت ارزش، مدیریت زمان و مدیریت کیفیت جامع.