<br/>مشاوره مدیریت با سابقهای به اندازه یک قرن جزء مشاغل رو به گسترش دهههای آتی است و همچون بسیاری مفاهیم جدید و در حال رشد، تعاریف مختلفی دارد. مشاور میتواند فردی باشد که تا حدودی بر روی فرد، گروه یا سازمان تأثیرگذار باشد و از قدرت مستقیم خود برای ایجاد تغییر یا اجرای برنامهها استفاده نکند، تعریفی کلاسیک است که پیتر بلاک داشته است.
اقدام و مسئولیت، تفاوت اصلی میان مشاور و مدیر است. طبق سایر تعاریف نیز مشاور دخل و تصرف مستقیم در تصمیم گیریها ندارد و تنها به عنوان راهنما و کمک کننده ایفای نقش میکند. اما در دنیای واقعی و با توجه به داینامیک بودن بسیاری مشاغل و به خصوص مشاغل جدید که مرتبط با تکنولوژی های عصر جدید هستند و خاستگاههای متفاوتی پیدا میکنند، در بسیاری موارد بخشهای اجرایی کار نیز به مشاورها سپرده می شود. مارک بائیج به مواردی از این دست اشاره میکند:
زمانی که کارفرما در زمینهای تخصص ندارد و با کمک مشاور طرح خود را اجرا میکند.
زمانی که کارفرما مشکلاتی در کار دارد و توانایی پیدا کردن دلیل اصلی و راهکارهای عملی را ندارد و از طریق مشاور اقدام به حل مسائل میکند.
زمانی که کارفرما تخصص لازم را دارد، اما نیاز به کمک فردی بدون جهت گیریهای داخل شرکت برای حل مسائل دارد.
گاهی اوقات مشاور مدیریت به جای مشورت دادن، به عنوان بازوی اجرایی استخدام میشود.
در بسیاری موارد به عنوان یک تصدیق کننده تصمیمگیری های مدیران در مقابل سایر شرکا و ذی نفعان عمل میکند. تا بدین وسیله مدیر بتواند به استناد تأییدیه یک کارشناس، یک موضوع را اجرایی کند.
در مواردی نیز مدیران و کارفرما برای پیشگیری از تبعات یک تصمیمگیری پر ریسک، نظر خود را از طریق یک مشاور اعمال میکنند تا در صورت شکست در تصمیم گرفته شده، سابقه خود را خدشه دار نکنند.