مسئولیت اجتماعی شرکتی در اصل یک محدوده و چارچوب اخلاقی است. در این چارچوب وظایف مختلف بسته به میزان منافعی که برای جامعه دارند، بر عهده سازمان ها، افراد یا نهادهای خاص گذاشته می شود. معنی این مفهوم به صورت دقیق، انجام وظایف فردی توسط تک تک افرادی است که در جامعه هستند.
انجام هر یک از این وظایف منجر می شود تا میان اقتصاد جامعه و اکوسیستم تعادل مناسب و مطلوبی برقرار شود. همچنین استفاده از لفظ وظیفه، بیان می کند که هر شخصی در حالت عادی باید به وظایف خود واقف باشد. از سوی دیگر نقش خود را برای حفظ این تعادل پذیرفته و ایفا نماید.
همچنین در تعریف دیگری از مسئولیت اجتماعی شرکتی، باید از اداره یک کسب و کار یاد کنیم؛ به گونه ای که آن کسب و کار بتواند انتظارات قانونی، اخلاقی، عمومی و مالی جامعه را برطرف نماید. هدف اصلی شرکت ها، کسب بقاء به دست قابلیت ها و مزیت های رقابتی در بازار اقتصاد است.
از آنجایی که متمایز کردن فعالیت های اجتماعی و اقتصادی شرکت ها دشوار است، مکانیزم های مسئولیت اجتماعی شرکت می تواند کارایی و بقای شرکت ها را تضمین نموده و پایدار نگه دارد. از این رو فعالیت های مسئولیت اجتماعی می تواند با عملکرد سازمان در جنبه های مختلف مرتبط باشد.
کمیسیون حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی بنگاه ها در گزارش خود، مزایای مسئولیت اجتماعی شرکتی را به دو دسته جهانی و محلی تقسیم کرده اند. محرک های محلی این مسئولیت ناشی از شرایط و جریان های داخلی جامعه هستند. در حالی که محرک های جهانی این مسئولیت، شامل مشوق های سرمایه گذاری، دسترسی به بازار، فعلیت ذینفعان و استاندارد سازی جهانی است.
در این گزارش مهمترین مزایای مسئولیت اجتماعی شرکتی را چنین بیان نموده اند: