فرسودگی شغلی را نمیتوان یک بیماری روانی نامید، اما باید آن را جدی گرفت. فرسودگی در شغل بین یک یا دو هفته و بیشتر طول میکشد. اگر زودتر نشانه ها را درک کنید راحت تر می توانید این حالت را درمان کنید. نشانه های هشدار دهنده فرسودگی در شغل شامل:
دور شدن از فعالیت های کاری: افرادی که دچار فرسودگی شده اند از کار خود ناامید شده، آن را مایه استرس میدانند. آنها نسبت به محیط کار و شرایط آن و همکاران خود دچار بدبینی میشوند. حتی فرد با خودش حس فاصله پیدا میکند. نسبت به کاری که انجام میدهد حسی ندارد.
خستگی عاطفی: فردی که فرسودگی را تجربه میکند دائم احساس خستگی می کند و نمیتواند با شرایط کنار بیاید. این افراد انرژی لازم برای انجام کارها را ندارند.
عملکرد نامطلوب: این حس باعث میشود بر روی انجام کارهای روزمره فرد تأثیر منفی بگذارد. زیرا فرد نسبت به وظایفش حس منفی دارد. قدرت خلاقیت در فرد از بین رفته و نمیتواند به راحتی تمرکز کند.
افسردگی: یکی از بدترین عوارض فرسودگی در شغل افسردگی است. این حالت پیامدهای منفی زیادی برای فرد دارد. فرد را دچار انزوا می کند، از اجتماع دور میکند، دچار زوال روحی میگردد، دچار گوشه گیری می شود. در برخی موارد این افسردگی ناشی از کار نیست و از قبل در فرد وجود دارد ولی تاثیرات آن روی عملکرد شغلی فرد خیلی زیاد است. فرد افسرده نسبت به جنبههای مختلف زندگی احساس منفی دارد. علاقه به چیزها را از دست میدهد. ناامید می شود. حتی ممکن است افکار خودکشی داشته باشد. از نظر جسمی و روحی خسته هستند. افرادی که فرسودگی شغلی را تجربه میکنند نیز این علائم را بروز میدهند.
حس پوچی: یک نشانه مهم ایجاد حس پوچی در فرد است. کار کردن برای فرد بیمعنا میشود. فرد در ذهنش مدام این فکر میچرخد که در ازای کار چه چیزی به دست میآورد. در واقع به جای بهرهوری فرد دچار تردید میشود. از آنجا که از نظر فرد کارکردن بیفایده است او دچار سردرگمی و بی هدفی میشود.
ایجاد بیماری در فرد: فردی که دچار فرسودگی شده است بیشتر بیمار می شود. تغییرات زیادی در احساسات و عواطف او رخ میدهد. همه زندگی فرد دچار افت می شود. به علت فشار روانی همیشگی از لحاظ جسمی نشانه های استرس در فرد با علائمی مثل بی خوابی، کمر درد و سرماخوردگی بروز میکند. تنش های فیزیکی در فرد رخ میدهد که بسیار به او آسیب میرساند و اغلب احساس بیماری میکند. در فرسودگی شغلی بیشتر افراد دچار مشکلات گوارشی، قلبی عروقی، بیخوابی، آنفولانزا و آلرژی می شوند.
هیجانات منفی: فرد احساسات منفی مثل عصبانیت، دلواپسی، نگرانی، ناخشنودی و دلسردی را تجربه میکند. هر روزی که می گذرد فرد بیشتر درگیر این احساسات میشود. این افراد خیلی احساس عصبانیت و سرخوردگی دارند. از موقعیت زندگی خود احساس نارضایتی دارند. در برخی حالات فرد احساس میکند هیچ حسی ندارد. افرادی که دچار فرسودگی ناشی از شغل شده اند حالت یکسانی ندارند. ولی حس ترس، اضطراب و گناه در اغلب افراد دیده میشود.
سیکل معیوب:فرسودگی شغلی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. او را ناامید میکند. در او حس گناه ایجاد می کند. فرد بیشتر بیمار میشود. عملکرد او به طور کلی افت می کند. این افت در عملکرد احساس گناه او را بیشتر تقویت میکند و این سیکل معیوب دائم ادامه پیدا می کند. فرد وقتی فقط شغلش را از دست داد مجدد به دنبال شغل جدیدی می گردد. بعد از مدتی فرد اشتیاق اولیه را در شغل جدید نیز از دست می دهد. بی انگیزه و بی هدف میشود و مثل شغل قبلی مراحل فرسودگی رخ میدهد. اگر فرد عوامل اصلی که در بروز این حالت در او وجود داشته را شناسایی و برطرف نکند این چرخه معیوب ادامه پیدا میکند. به مرور زمان دچار ناتوانی و سرخوردگی میشود.
نداشتن انگیزه: وقتی به انگیزه توجه کنید تقویت میشود و اگر به آن توجه نکنید خاموش می شود. زیرا انگیزه مثل شعله آتش است. در اثر فرسودگی فرد انگیزه های اولیه که موقع ورود به شغل را داشت از دست میدهد. حضور او در محیط کار برایش بی هدف و اجباری میشود. نداشتن انگیزه برای کار در واقع رایجترین نشانه فرسودگی شغلی است.