هر سازمانی هنگام تدوین استراتژی رقابتی خود، چند مرحله اساسی را دنبال میکند. این مراحل به دامنه و وسعت یک کسبوکار و همچنین چشمانداز و محصولات آن مربوط میشود.
در ادامه، میتوانید مراحل اصلی که یک شرکت برای تدوین استراتژی رقابتی طی میکند، بیابید:
شناسایی این نکته که شرکت برای کمک به زندگی و تجربیات مصرفکنندگان چه کاری انجام میدهد، بسیار مهم است. این همان دلیلی است که مشتریان محصولات یا خدمات آن را خریداری میکنند.
در مرحله بعد، باید ویژگیهای منحصر به فرد مشهود و نامشهود یک شرکت را تعریف کنید. این ویژگیها میتوانند شامل سرعت تحویل محصول و خدمات، تخصص کارکنان، طراحی محصول و هر چیزی باشد که باعث میشود مشتری شما را به رقبایتان ترجیح دهد.
در مرحله بعد، صاحبان کسب و کار باید در مورد استراتژی رشد و جهتگیری کسب و کار تصمیم بگیرند. بدیهی است که ادغام به استراتژی رقابتی متفاوتی نسبت به گسترش بازار نیاز دارد.
در این مرحله، شرکتها محصولات و بخشهایی از بازار را که به طور قابل توجهی به درآمد کمک میکنند، تعیین میکنند و مشخص میکنند که در این زمینه چه چیزی هنوز جای بهبود و بازنگری دارد.
اهداف باید چیزهایی را که یک شرکت برای دستیابی به آنها تلاش میکند، با در نظر گرفتن ماموریت و چشمانداز آن توصیف کند.
شرکتها باید به اندازهای پیشقدم باشند که مشکلات آینده را پیشبینی کنند و در زمان مناسب آنها را به سرعت حل کنند. به این ترتیب، میتوانند سازگاری استراتژی رقابتی خود را با یک مانع خاص در بلندمدت ارزیابی کنند.
تمرکز بازار و اهداف فعلی شرکت باید با استراتژی رقابتی آن همسو باشد. در غیر این صورت، باید آنها را بازنگری کرد.
هوش رقابتی، مفهومی نسبتاً مدرن، شامل جمعآوری دادهها در مورد رقبا و تجزیه و تحلیل داخلی آن است. توجه داشته باشید که این عمدتاً شامل اطلاعات در دسترس عموم میشود که مطابق با سیاستهای حفاظت از داده است. برای مثال، بررسی گزارشهای سالانه رقبای شما به ارزیابی موقعیت بازار و موقعیت مالی آنها کمک میکند.