انتخاب شغل و مسیر شغلی ممکن است مانند تصمیمی بزرگ و غیرقابل بازگشت به نظر برسد. در حالی که انتخاب شغل و مسیر شغلی مناسب کلید شادی و امنیت مالی شماست، اما مجبور نیستید برای تمام عمر به یک مسیر شغلی بچسبید. در واقع، اکثر افراد پس از گذراندن سالها در نقشها و صنایع مختلف، از طریق آزمون و خطا به «شغل رویایی» خود میرسند.
با این حال، اگر به دنبال یک نقطهی شروع هستید، در نظر گرفتن چند نکتهی «عینی» برای یافتن شغل مناسب میتواند مفید باشد.
برای موفقیت در مشاغل مختلف، ترکیبی متفاوت از ویژگیهای شخصیتی، مهارتهای فنی و مهارتهای نرم مورد نیاز است. برای مثال، کسی که تحت فشار تسلیم میشود، عملکرد خوبی به عنوان پرستار بخش مراقبتهای ویژه نخواهد داشت، در حالی که کسی که خواهان تنوع است، ممکن است با کار به عنوان یک حسابدار خسته شود.
انتخاب شغل بر اساس مایرز-بریگز میتواند مفید باشد، اما موارد دیگری نیز وجود دارد که باید به آنها توجه کنید.
مصاحبهکنندگان از کارجویان در مورد نقاط قوت و ضعف آنها میپرسند تا میزان خودآگاهی و صداقت آنها را ارزیابی کنند، اما همچنین پیشبینی کنند که آیا آنها در نقش خود عملکرد خوبی خواهند داشت، از شغل خود رضایت خواهند داشت و در تیم جا خواهند افتاد. به یاد داشته باشید، انتخاب شغل مناسب، یک تناسب دوطرفه است. کاوش شغلها بر اساس تیپهای شخصیتی مایرز-بریگز میتواند به شما کمک کند شغلی را پیدا کنید که بهترین استفاده را از نقاط قوت شما ببرد.
برای شناسایی نقاط قوت خود، به این فکر کنید که در شرایط استرسزا یا چالشبرانگیز در چه زمینهای درخشان هستید. شاید بتوانید به سرعت راهحلهایی را ارائه دهید؛ نشانهی یک ذهن خلاق. یا شاید در مدیریت استرس اطرافیان و برقراری آرامش و نظم مهارت دارید که نشاندهندهی ویژگیهای رهبری است. شاید به راحتی با شرایط متغیر سازگار میشوید که نشانهای از انعطافپذیری است. نقاط قوت شما پیشبینیکنندهی قدرتمندی از نوع کار و محیط کاری است که به احتمال زیاد در آن موفق خواهید شد.
در اینجا چند نمونه از نقاط قوت حرفهای آورده شده است:
از سوی دیگر، ضعفها نشاندهندهی نوع کار و محیط کاری است که به احتمال زیاد در آن با مشکل مواجه خواهید شد. با این حال، این بدان معنا نیست که نمیتوانید بر نقاط ضعف خود غلبه کنید یا اینکه باید از برخی مشاغل صرف نظر کنید. برای مثال، اگر از سخنرانی در جمع وحشت دارید، اما میخواهید طراح تجربه کاربری (UX) شوید، میتوانید با تمرین مهارتهای ارائه خود، این ضعف را کاهش دهید.
کدام ضعفهایی را که قابل تغییر هستند، شناسایی کنید و ببینید کدامیک موانع غیرقابل عبور به شمار میروند. برای مثال، اگر تمایلی به تفویض اختیار ندارید، زیرا به دیگران اعتماد ندارید، ممکن است تا زمانی که بر این موضوع غلبه نکنید، برای نقش مدیریتی مناسب نباشید.
در اینجا چند نمونه از ضعفهای شغلی آورده شده است:
اهداف بلندمدت و ارزشهای شما اغلب با هم تنیده شدهاند، زیرا اکثر ما مشاغل خود را به عنوان مسیری برای خودشکوفایی میبینیم. به طور خاص، در مورد انتظاراتی که از خود به عنوان یک فرد حرفهای دارید، فکر کنید. آیا میخواهید به سرعت در سلسله مراتب سازمانی پیشرفت کنید؟ از یک آستانهی درآمدی خاص عبور کنید؟ روی رفاه دیگران تأثیر بگذارید؟ به تعادل کار و زندگی دست پیدا کنید؟
رسیدن به اهداف زمانبر است، اما مشاغل خاص ممکن است با اهداف شما سازگارتر باشند. به عنوان مثال، صنعت بانکداری به خاطر عدم تعادل کار و زندگی بدنام است، اما در مقابل، پتانسیل درآمد استثنایی و ارتقای سریع شغلی را ارائه میدهد. اگر به دنبال یک رتبه یا عنوان شغلی خاص هستید، در نظر بگیرید که آیا حرفهی انتخابی شما امکان پیشرفت را فراهم میکند و الزامات آن، مانند مجوزهای اضافی یا آموزش مداوم، چیست.
درک اهداف شما نه تنها به شما کمک میکند تا مسیر شغلی مناسب را تعیین کنید، بلکه به شما در انتخاب صنایع و انواع شرکتهایی که بیشترین لذت را از کار کردن در آنها خواهید برد نیز کمک میکند. همچنین به شما کمک میکند تا بهترین شغل بر اساس تیپ شخصیتی خود را پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر طراح محصولی هستید که میخواهید محصولاتی بسازید که رفاه مردم را بهبود بخشد، در یک شرکت مراقبتهای بهداشتی که فناوریهای پوشیدنی تولید میکند، احساس رضایت بیشتری خواهید داشت تا یک شرکت سرگرمی که خدمات استریم میفروشد.
بیشتر مردم در انتخاب شغل ، مسیر شغلیای را انتخاب میکنند که با پیشینه تحصیلی یا آموزش رسمی آنها مطابقت داشته باشد. مهارتهای فنی برای اکثر مشاغل ضروری هستند؛ برای مثال، بدون آموزش نمیتوانید مهندس نرم افزار شوید، اما برخی از مهارتهای فنی قابل انتقال هستند. به عنوان مثال، یک آمارگر میتواند به یک تحلیلگر داده تبدیل شود، زیرا دارای دانش آماری مورد نیاز است، و یک مهندس نرم افزار میتواند به یک مهندس یادگیری ماشین تبدیل شود.
اگر مجموعه مهارتهای فنی شما با شغل رویاییتان مطابقت ندارد، لیستی از مهارتهای مورد نیاز خود تهیه کنید. برخی از آنها را میتوانید به صورت خودآموز یاد بگیرید. برخی دیگر را میتوان از طریق آموزشهای آنلاین، دورههای کوتاهمدت یا بوتکمپهای آنلاین آموخت. شاید شما حتی بخواهید در آن زمینه کارآموزی کنید یا برای کسب تجربه عملی داوطلب شوید.
در نهایت، توجه داشته باشید که برخی از مهارتهای فنی «ناسازگار» شما را میتوان به عنوان مهارتهای نرم بازتعریف کرد. برای مثال، نوشتن برای یک طراح UX یک مهارت فنی در نظر گرفته میشود، اما برای یک توسعهدهنده نرمافزار یک مهارت نرم است.
مهارتهای نرم برای هر شغلی مهم هستند. اکثر نقشها نیاز به درجات مختلف از کار تیمی، تعامل با مشتری، حل مسئله و ارتباط دارند. در صنعت فناوری، اکثر کارفرماها حتی در زمان استخدام برای نقشهای مشارکت کننده فردی (IC) به دنبال ویژگیهای رهبری میگردند.
دلیل این است که ICها در حوزه فناوری باید با ابهامات زیادی دست و پنجه نرم کنند، با ذینفعان متعدد همکاری داشته باشند و راهحلها را با افرادی که پیشینه فنی ندارند، در میان بگذارند. کسانی که ابتکار عمل، اخلاق کاری قوی و خونسردی در شرایط استرسزا را نشان میدهند، به احتمال زیاد در چنین شرایطی موفق خواهند شد و در مشاغل خود ماندگار خواهند بود.
در نظر بگیرید که چه مهارتهای نرمی را از قبل دارید و کدام مهارتهای نرم در محل کار آینده یا صنعت انتخابی شما انتظار میرود. به عنوان مثال، اگر در ایجاد حس راحتی در دیگران مهارت دارید، برای یک موقعیت شغلی در حوزه فناوری که با مشتری سروکار دارد، مانند طراح UX، مناسب خواهید بود. اگر ایدهپردازی هستید که در یافتن راهحلها عالی عمل میکنید، ممکن است از ورود به کدهای قدیمی و رفع اشکال به عنوان یک مهندس نرم افزار لذت ببرید.
آسانترین راه برای ارزیابی تیپ شخصیتی، بررسی این است که شما چه کسی هستید، زمانی که کار نمیکنید. فارغ از انتظارات محیط کار و عرفهای اجتماعی در دفتر، چه نوع شخصیتی دارید؟ پرحرف هستید یا کمحرف؟ دوست دارید مرکز توجه باشید یا ترجیح میدهید دیگران پیشقدم شوند و صحبت کنند؟ برخی از ویژگیهای شخصیتی، شما را به مشاغل خاصی سوق میدهند.
انجام یک تست شخصیتشناسی مانند MBTI نیز به شما کمک میکند، زیرا دیدگاهی در مورد استعدادهای ذاتی، نقاط قوت و ضعف طبیعیتان ارائه میدهد.
علایق شما ممکن است با مجموعه مهارت فعلیتان همسو نباشد، اما اگر به دنبال یک شغل رضایتبخش هستید، قطعاً ارزش کاوش دارند. به طور طبیعی به چه چیزهایی کنجکاو هستید؟ از خواندن چه موضوعاتی در سایت ها و وبلاگ ها لذت میبرید؟ علایق شما چیست؟ علایقتان نشاندهندهی نوع کاری است که بیشترین لذت را از آن خواهید برد.