ویرگول
ورودثبت نام
استراتژی
استراتژی
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

اشتباهات استراتژی اقیانوس آبی[قسمت اول]


قصد داریم راجع به اشتباهاتی که خیلی‌ها پس از آشنایی با استراتژی اقیانوس آبی انجام میدن صحبت کنیم.

اول از همه اگه نمیدونیم اقیانوس آبی چیه خوبه یه سری به این لینک بزنیم. این یه پیج اینستاگرامی هست که خیلی خوب و زیبا و ساده و روان راجع به اقیانوس آبی توضیح داده. حالا به اشتباهات رایج این استراتژی می‌پردازیم:

دام شماره ۱: باور به اینکه استراتژی اقیانوس آبی یک استراتژی مشتری‌محور است و موضوع آن هدایت شدن سازمان توسط مشتری‌های آن است:

هنگامی که سازمان به غلط فرض میکند که استراتژی اقیانوس آبی به معنی هدایت شدن سازمان توسط مشتریان آن است به صورتی خودبه‌خود روی آنچه که همیشه نقطه تمرکز آنها بوده است باقی میماند: مشتریان موجود و چگونگی افزایش رضایت آنها. از آنجا که تکیه بر چنین منظری از استراتژی میتواند درک ما از روش های بهبود ارزشی برای مشتریان موجود صنعت را مبهم سازد نمیتوان آن را به عنوان مسیری درست برای خلق تقاضای جدید در نظر گرفت.

دام شماره ۲: باور به اینکه برای خلق اقیانوس آبی باید فراتر از هسته مرکزی کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید:

این تصور غلط می‌تواند ریسک و خطرپذیری سازمان را چند برابر کند.اقیانوس های آبی را لازم نیست در خارج از کسب و کار سازمان جست‌وجو کرد بلکه به‌راحتی میتوان در دایره مرکزی کسب‌وکار موجود سازمان ایجاد کرد.

اقیانوس‌های آبی درست در همسایگی هر یک از صنایع موجود سازمان شما هستند. درک این نزدیکی اهمیت کلیدی دارد.

دام شماره ۳: درک نادرستی که ادعا میکند استراتژی اقیانوس آبی به فناوری های جدید ارتباط دارد.

این استراتژی را نمیتوان منحصر به نوآوری در حوزه فناوری دانست.

بسیار اهمیت دارد که فناوری به ارزش مرتبط شود.

نوآوری در ارزش با نوآوری در فناوری متفاوت است.نوآوری در ارزش آن چیزی است که در عمل بازارهایی جدید با جذابیت تجاری ایجاد میکند. هنگامی که سازمان ها تلاش میکنند این استراتژی را با فناوری های جدید مرتبط کنند تلاش میکنند به محصولات یا خدماتی برسند که بسیار از ذهن مردم دور است یا بیش از حد پیچیده شده اند.

دام شماره ۴:‌باور به این که برای خلق اقیانوس آبی باید اولین بازیگر بازار باشید:

این استراتژی الزامی برای اول بودن در بازار ندارد بلکه استراتژی اقیانوس آبی با مرتبط کردن نوآوری به ارزش, سازمان را به اولین بازیگری تبدیل میکند که میتواند این ارتباط را برقرار کند.

برای مثال آی‌مک اولین کامپیوتر شخصی در بازار نبود یا آی‌پاد اولین دستگاه پخش موسیقی نبود یا آیتیونز اولی فروشگاه دیجیتال موسیقی نبود. اما آنچه که تمام این محصولات را به محصولات موفق تبدیل کرد ویژگی آنها در مرتبط ساختن نوآوری با ارزش بوده‌است.

دام شماره ۵: باور غلط به اینکه استراتژی اقیانوس آبی و تمایز مترادف یکدیگرند:

براساس مدل سنتی استراتژی رقابتی, تمایز به وسیله ارایه ارزشی برتر با هزینه‌ای بالاتر برای سازمان و با قیمتی بالاتر برای مشتری به‌دست می‌آید. اما در مقابل اقیانوس آبی به دنبال شکستن موازنه موجود بین ارزش و هزینه است تا بتواند فضای بازاری جدید ایجاد کند.

استراتژیاقیانوس آبیاقیانوس قرمز
تلاش برای توضیح مطالب پیچیده به بیان ساده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید