ویرگول
ورودثبت نام
شورای صنفی دانشجویان دانشگاه شریف
شورای صنفی دانشجویان دانشگاه شریف
خواندن ۱۲ دقیقه·۲ سال پیش

متون قرائت شده توسط اعضای صنفی در جلسه بررسی منشور

علیرضا سامع، عضو شورای صنفی دانشجویی دانشگاه شریف، دانشکده فیزیک

در رابطه با اجرای منشور صحبت خودم را با یک سوال از شما اساتید گرامی شروع میکنم.

چطور ممکن هست بخواهیم قوانین و منشوری را برای عده‌ی کثیری وضع کنیم و توقع پایبندی به آن را داشته باشیم ولی آن عده در تدوین‌ش سهمی ولو غیرمستقیم نداشته باشند؟

منشور یا هر ساختار اخلاقی در نهایت باید در جهتِ خدمت به اجتماع دانشجویان و بهتر کردن زندگی باشد. از دل این ساختار، قوانین برای مردم است، نه مردم برای قوانین.

کلا قوانین در هر اجتماعی باید از پایین به بالا در اثر فعل و انفعالاتِ بافتِ روابط بین انسانی افراد اجتماع رشد کند، نه از بالا به پایین تحمیل شوند.

معمولا قوانینی که از بالا به پایین اعمال می‌شوند، در فرگشت جامعه ممکنه پس زده خواهند شد و نتیجه‌اش چیزی جز زور بیشتر از سمت لایه‌های بالایی و در نهایت پیدایش خودکامگی و تمامیت‌خواهی نیست؛ مثل وضعیت فعلی.

اگر بنا باشد که یکی از مهم‌ترین کارکردهای منشور اخلاقی-اجتماعی، حل بحران و التهاب فعلی دانشگاه باشد، ابتدا باید شناخت واقع‌گرایانه‌ای از ریشه‌ی وضع کنونی داشت و آن را در تمامی تصمیمات پیش‌رو مد نظر داشت.

از مهم‌ترین آفت‌هایی که به اتمسفر جامعه و در ادامه به فضای دانشجویی ضربه زده، تزلزلِ مشروعیت قوانین حاکم بر جامعه است؛ قوانینی که با خواست عموم ملت، خصوصا نسل جدید دچار تعارض و اصطکاک شده‌اند و لایه‌های اجرایی از سطوح بالاتر هم راه افراط را در اعمال این قوانین با زور و سرکوب در پیش گرفته‌اند. گفتن جملاتی از این دست که «هر جامعه‌ای قانون دارد» یا «قوانین باید به هر حال رعایت شوند» اساسا مغالطه‌آمیز و از بی‌توجهی به معنای اصلی قانون نشات می‌گیرند. هدف قانون روشن است: بهتر کردن زندگی جمعی در اجتماعات پیچیده.

اگر بخواهیم قدم مثبتی در این جامعه کوچک دانشجویی برداریم، آن‌هم با وضع منشور رفتاری و شیوه‌نامه انضباطی مربوطه، نباید راه غلطی که دنبال شد را در پیش گرفت. نمی‌توان راه یکسانی را رفت و انتظار نتیجه‌ی متفاوت داشت. ضروری است که توجه زیادی به مشروعیتِ این قوانین و استواری بنیان‌هایش در بطن جامعه شود. اگر قرار است ساختار رفتاری خاصی برای دانشجویان وضع شود، نظر خود دانشجویانی که در این اجتماع کنار هم هستند بیشترین اهمیت را پیدا می‌کنند.

نگاه قیم‌مآبانه، نتیجه‌ای جز نارضایتی عمومی از اعمال قدرت و به زور متوسل شدن بازوی اجرایی، و در نهایت خودکامگی ندارد. اگر قوانین قرار هستند که زندگی دانشجویی را بهتر و باکیفیت‌تر کنند، پس خود دانشجویان باید نقش مستقیمی در نوشتن و ثبت شدن آن‌ها داشته باشند.

در هر جامعه‌ای قوانین باید برای مردم و از طرف مردم باشند؛ جامعه دانشجویان نیز از این ماجرا مستثنی نیست.

اگر از آن می‌ترسیم که اکثریت جامعه قوانین را به آن سمت و سویی ببرند که بالادستی‌ها دوست ندارند، پس اساسا به مشروعیت قوانین نوشته‌شده توسط حاکمیت و به طور کلی بالادستی‌ها شک و شبهه وارد است و حکومت حاکمان زیر سوال می‌رود.

دانشجویان بخشی از جامعه بیرون دانشگاه هستند و در نتیجه قوانین دانشگاه تحت قوانین بیرون محدود است. بخش قابل توجهی از دانشجویان، مشکلات جدی با قوانین فعلی کشور دارند؛ اما حداقل‌ کار این است که باید در چارچوب همین قوانین بیرونی، اجازه‌ی دخالت مستقیم به دانشجویان در تدوین منشور داده شود. منشوری که قرار است زندگی دانشجویان را بهتر از حالت کنونی کند.

ما از تمامی دانشجویان با هر تفکری سخن به میان می‌آوریم و نه قشر خاصی! وگرنه مجددا ممکن هست قوانین از بالا تحمیل‌شده، توسط اعضای جامعه دانشجویی پس زده شوند و همین راهِ افراط و بی‌خردی کنونی به همراه به هدر رفتن وقت و هزینه و سرمایه دنبال شود. مصداق بارز آن، جنبش ۸:۳۰ سال ۹۸ بود که علی‌رغم همکاری دانشجویان، از سمت مسئولین ذی‌ربط به فراموشی سپرده شد و با تکرار مجدد آن در ماه گذشته، همچنان مسکوت مانده است.

لازم است که گروه‌های دانشجویی به عنوان افرادی که ارتباط مستقیم با بدنه‌ی اکثریت دانشجویان دارند، به عنوان نویسندگان چنین منشوری نقش فعال داشته باشند؛ وگرنه همین آش و همین کاسه خواهد بود و وضع موجود هیچ تغییری نخواهد کرد.

اجرای منشور، علاوه بر همکاری دانشجویان و اساتید، نیازمند برخورد قاطع دانشگاه با مُخِلان آن می‌باشد.



آناهیتا نوری، عضو شورای صنفی دانشجویی دانشکده مکانیک

"دانشجو پلی میان بطن جامعه و جهان است. چه در مسائل آكادمیک و چه در پویش‌های مدنی، این قشر جوان و پیش‌رو است كه این دو را به هم متصل كرده و از اظهار وجود ابایی ندارد.

گاهی این ارتباط منجر به میانجی‌گری و پررنگ كردن اشتراكات می‌شود؛ گاهی هم چهرۀ تلخ اما حقیقی تفاوت‌ها را به جامعه بازتاب می‌کند. دانشجو نه ‌تنها اغتشاشگر نیست، بلکه به واسطۀ پرسش‌گری، آگاه است.

او دربارۀ هر آنچه دغدغه و سؤال مردم یک جامعه است، می‌پرسد‌. در مواجهه با بی‌عدالتی، ظلم و تبعیض، انتقاد کرده و به سازوکار غلط اعتراض می‌کند و تا همیشه، فریاد عدالت‌خواهی سر می‌دهد."

طبق بند سوم منشور اجتماعی:

"باید حق پرسش، مطالبه‌گری، انتقاد و اعتراض دانشجویان با رعایت شئون اخلاقی، قوانین کشور و مقررات دانشگاه و بدون هراس از ابراز اندیشه، به رسمیت شناخته شود و فضای نقد و اظهارنظر دانشجویان از تفکرات و دیدگاه‌های سیاسی مختلف در چارچوب‌های قانونی فراهم گردد.

همچنین باید امکان قانونی برگزاری تجمعات و نشست‌های نظام‌مند و اخلاق‌مدار و کرسی‌های آزاداندیشی برای گروه‌های دانشجویی فراهم شود."

با این حال در وقایع اخیر شاهد آن بودیم که خواست دانشجویان، که اعتراض در چارچوب مشخص است، با خطوط تعیین شده از سمت دانشگاه متناسب نیست. به نظرمی‌رسد دانشگاه تصمیمی برای پایبندی به اجرای منشور در این باره ندارد و در فرایند اخذ مجوز بازبینی لازم صورت نگرفته‌است.

مادامی که روند جاری عدم همکاری هیئت نظارت بر تشکل‌ها با خواست دانشجویان، عدم تعهد به بند سوم منشور اجتماعی دانشگاه و اصرار به سرکوب دانشجویان از سمت دانشگاه بنابر هر دستور داخلی یا خارجی باشد؛ برگزاری تجمعات غیرقانونی و عواقب آن غیرقابل پرهیز است و دانشجویان هزینه‌ای که بابت اعتراض به حق خود میپردازند را از چشم دانشگاه و زیر پا گذاشتن منشور مصوبه‌ی دانشگاه میداند.

نتیجه‌ی این برخوردها حتی اگر رسیدن به سکوت و ایجاد آرامش در فضای دانشگاه باشد، این سکوت ناشی از رضایت دانشجویان و به خواست آنها نیست.

راهکار اجرایی، پیشنهاد همکاری هیئت نظارت بر تشکل‌ها با برگزاری تجمع در فضای آزاد و شفاف‌سازی روند اخذ مجوز و انتشار عمومی درخواست‌ها و فرآیند رسیدگی به آنها است.

وقتی وقوع تجمع حتمی است، واصل شدن به حراست و به وجود آوردن فضای رعب و خفقان حاصلی جز ایجاد خشم ندارد. واضح است تجمعی که نتیجه‌ی خشم دانشجویان است را با تشدید تنش‌ها نمی‌توان کنترل کرد.



علی رشیدی، عضو شورای صنفی دانشجویی دانشگاه شریف، دانشکده هوافضا

می‌خواهم درباره کمیته‌ها صحبت کنم. درباره یک نهادی در دانشگاه صحبت کنم که قرار بوده است در زمینه رشد استعداد و تقویت روحیه دانشجویی باشد و از مرحله تذکر و ارشاد شروع کند و رفته رفته به سمت ایجاد اصلاح در شخص و محیط حرکت کند.

از بحث اینکه اصلاحات در نظام‌های ارزشی متفاوت چه تعبیرهایی پیدا می‌کنند و چه کسانی صلاحیت این را دارند که خود را مسئول ایجاد این اصلاحات بدانند، تلاش دارم که در اینجا در رابطه با ارتباط کمیته و منشور صحبت کنم. چراکه این جلسه برای بررسی کلی ساختار کمیته تشکیل نشده است و محوریت آن به منشور باز‌می‌گردد.

منشور نوشته شده در ابتدای کار خود، نویدبخش موارد و اقدامات خوبی در رابطه با کمیته بود؛ اما تا این لحظه گزارشی از بهبود شرایط کمیته‌ها در دست نداریم.

مهم‌ترین نویدی که با این منشور داده شده بود و در بند الف آن آورده شده بود، عفو عمومی و تعلیق حکم‌های تصویب شده فعلی بود که همچنان نشانه‌هایی در این راستا نمایان نشده است و همچنان شاهد دعوت دانشجویان به کمیته می‌باشیم و گزارشی از ارسال پیام عفو به دانشجویان را نشنیده‌ایم. جلسات تجدید نظر تشکیل نشده‌اند. دانشجویانی که اکثر آن‌ها، صرفا به خاطر حضور در تجمع‌ها ممنوع‌الورود و به کمیته دعوت شده‌اند، همچنان در حال دعوت به کمیته می‌باشند.

همچنین گفته شده بود که ممنوع‌الورودی‌ها باید رفع شوند، ولی همچنان شاهد آن بودیم که در زمانی که همچنان تجمع مجوزداری در دانشگاه برگزار نشده است، عده زیادی مجددا ممنوع‌الورودی می‌شوند. ما امروز می‌خواهیم بدانیم که مسئولیت ممنوع‌الورود کردن دانشجویان بر عهده دانشگاه و شورای انضباطی است یا حراست توان گفتن حرف اول در این زمینه را دارا می‌‌باشد. اگر مسئول ممنوعیت‌ها دانشگاه می‌باشد پس چرا قدم اول در راستای اجرایی شدن منشور را به این شکل متزلزل برداشته است و اگر حراست دارای قدرتی بالاتر از دانشگاه در این زمینه می‌باشد و این ممنوعیت‌ها، فراتر از کمیته هستند پس چگونه دانشگاه وعده رفع ممنوعیت‌ها را در منشور داده است.

همچنین شاهد آن هستیم که ممنوع‌الورودی کسانی که به کمیته دعوت می‌شوند و حتی حکمشان صادر می‌شود، رفع نشده و از آن‌ها همچنان درخواست امضای تعهد برای حضور در دانشگاه می‌شود. آیین‌نامه انضباطی‌ای در سال ۹۸ تصویب شده بود که طبق آن دانشجویانی که به کمیته دعوت می‌شوند نهایت پس از سی روز باید اجازه ورود به دانشگاه را پیدا کنند ولی شاهد آن هستیم که دانشجویانی که بیش از ۳۰ روز از ممنوعیت آن‌ها میگذرد همچنان اجازه حضور پیدا نمی‌کنند و به آن‌ها گفته شده است که آن شیوه‌نامه برای ما اهمیت ندارد یا طبق شیوه‌نامه جدید مجاز به این کار هستیم.

سوال بنده این است که آیا شورای انضباطی هم قرار است که به بخش وظایف خود از منشور پایبند باشد یا قرار است که صرفا این منشور برای ایجاد فشار بر دانشجویان استفاده شود؟

آیا می‌خواهیم که مشخص شوند که ممنوعیت‌ها در دست چه کسی‌ست؟

اگر در دست کمیته است، فرآیند ممنوعیت‌ها و رفع‌شان چگونه انجام می‌شود و چرا شفاف‌سازی رخ نمی‌دهد؟

به چه دلایلی تا الان بند الف منشور تا الان اجرایی نشده است؟

چرا توصیه‌ها و پیشنهادات دانشجویان و نمایندگان صنفی‌ آن‌ها در نظر گرفته نشده است؟



مهدی سلحشور، عضو شورای صنفی دانشجویی دانشکده ریاضی

عاملی که میخواهم درباره آن حرف بزنم، یکی از اصلی ترین موانع اجرایی منشور اجتماعی دانشگاه، یعنی حراست دانشگاه و شخص آقای شریفی به‌عنوان مدیریت حراست دانشگاه است.

در ابتدا، مواردی از نقض صریح شان انسانی و اخلاقی اساتید و دانشجویان توسط حراست، حتی بعد از تصویب منشور اجتماعی دانشگاه را خاطرنشان میکنم. موارد ذکر شده از گزارشات میدانی توسط شورای صنفی جمع‌آوری شده و به زودی از طرف این شورا به‌عنوان مدعی‌العموم در کمیته انضباطی کارکنان شکایت خواهد شد:

برخورد فیزیکی و کلامی تند و شنیع نیروهای انتظامات و حتی کارکنان حراست در مواجهه با اساتید محترم و دانشجویان در هفته‌های اخیر، باعث ایجاد التهاب بیشتر در فضای دانشگاه شده است.

رفتار سلیقه ای حراست دانشگاه در قبال اعمال ممنوع‌الورودی و عدم رفع آن، در حالی که طبق دستور ریاست و همینطور منشور اجتماعی دانشگاه، قرار بر رفع ممنوع‌الورودی آنها بوده، هیچ وجاهت قانونی‌ای نداشته و تنها مدرکی دال بر قانون شکنی واضح حراست است.

حراست، حق تهدید به تعلیق یا اخراج هیچ دانشجویی را ندارد. از کارکنانی که تحت عنوان حراست قدیم و حراست جدید میشناسیم، انتظار می رود تا به حداقل وظیفه خود، یعنی آشنایی با آیین نامه انظباطی و شیوه نامه مربوط به آن عمل نمایند.

حراست حق ندارد کارت دانشجویی کسی را ضبط و سرقت نماید. و اگر چنین حقی به او داده شده است، باید این قانون نانوشته را به اطلاع دانشجویان برسانید تا شاهد جواب قاطع دانشجویان در برابر این قانون ضد دانشجویی باشید.

حراست، جایگاه قضاوت دانشجو را ندارد. حق بازجویی از دانشجو در اتاق حراست را ندارد و این اعتراف گیری ها هیچ وجاهت قانونی‌ای جهت استناد و استفاده در شورای انضباطی را نخواهد داشت.

وظیفه اصلی حراست دانشگاه، حراست از اموال دانشگاه و دانشجویان آن است؛ این چه حراستی است که اجازه می‌دهد کمدهای دانشکده شیمی و فیزیک توسط افرادی نامعلوم تخریب شده و در فاصله کوتاهی، دو بار به دفاتر رسمی دانشگاه حمله شده و دچار آتش سوزی شوند. گویا متمرکز شدن تمرکز حراست بر سرکوب دانشجویان و ایجاد فضای خفقان در دانشگاه، باعث شده که این افراد وظیفه اصلی خود را فراموش کرده و اجازه بروز چنین اتفافات ناگواری را بدهند.

شورای صنفی در نظر دارد با همکاری دکتر اعتمادی و بقیه اساتید دغدغه مند، یک منشور انتظامات به جهت مشخص نمودن مرزهای دقیق حقوق دانشجویان در برابر حراست دانشگاه، و همینطور مرزبندی دقیق رفتار حراست در برابر دانشجویان تنظیم و تصویب نموده و به اطلاع همگان برساند تا دانشجویان نیز به جزییات حقوق خود در برابر رفتار غیرقانونی حراست، و عکس‌العمل مناسب در برابر آن آگاه باشند.

حراست دانشگاه باید از طریق یک رسانه رسمی از تمامی دانشجویان و اساتید محترم عذرخواهی نموده و در صدد جبران اشتباهات فاحش خود باشد که یکی از مصادیق اصلی نقض منشور اجتماعی دانشگاه است. بدانید و آگاه باشید که اگر دانشگاه از رفتارهای زشت و زننده حراست برائت نجوییده و رفتار آنها را کنترل نکند، جو دانشگاه هیچگاه به تعادل نخواهد رسید.



یاسمن گریوانی، عضو شورای صنفی دانشجویی دانشکده مهندسی شیمی و نفت

یکی از مهم‌ترین بندهای این منشور به مسئله‌ی تعامل با نهادهای خارجی جهت انتقال پرونده‌ی دانشجویان بازداشتی به داخل دانشگاه و استفاده از تمام توان خود جهت آزادی زودتر دانشجویان بازداشتی می‌پردازد.

در این زمینه طبق مشاهدات و گزارش‌های دریافتی شورای صنفی، پیگیری‌های دانشگاه همواره توسط نهادهای بیرونی با مشکل مواجه‌ می‌شود. نهادهایی که خود همواره مدعیان این موضوع هستند؛ به طور مثال طبق گزار‌ش‌ها در جلسه هیئت رئیسه دانشگاه با دو فرد امنیتی چنین صحبت‌هایی زده شد و همچنین در جلسه گروه‌های دانشجویی با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیت الله صادق املی لاریجانی قول‌هایی داده شد که هنوز نه تنها به مرحله اجرا نرسیده، بلکه به سوی اجرایی شدن حرکت هم نکرده است؛ و تمام این‌ها در حالی‌ است که نه تنها پرونده‌‌ها به داخل دانشگاه منتقل نشده بلکه برای بعضی دانشجویان کیفرخواست نیز صادر شده و به دادگاه‌های انقلاب ارجاع داده‌شده‌اند، از طرفی دیگر دانشجویان بازداشتی ما هفته‌هاست در بازداشت به سر می‌برند

تلاش‌های اساتید و مسئولین دانشگاه در رابطه با پیگیری این بند قابل‌تقدیر‌ است ولی لازم می‌دانیم این تلاش‌ها به طور جدی‌‌تر انجام‌ شود و دانشگاه از «تمام» توان خود در این راستا استفاده کند و در کنار آن گزارش روند این تلاش‌ها برای تمامی دانشجویان شفاف‌سازی شده و به اطلاع عموم برسد.

تحمیل آرامش اجباری و دستوری به دانشجویان در حالی که دانشجو به عنوان صدای یک جامعه شناخته می‌شود، تنها و تنها شرایط فعلی را ملتهب‌تر خواهد کرد. ما به دنبال تعادل در فضای دانشگاه هستیم نه آرامش اجباری! فضای امنیتی-اطلاعاتی فعلی و رفتارهای تحمیلی توسط بالادستی‌ها مُخل این فضای تعادلی می‌باشد.

تعادل به واسطه اعتراضات به همراه تداوم فعالیت‌های اموزشی-پژوهشی به وجود می‌آید و این دو موضوع نه تنها تداخلی با هم ندارند بلکه موازی یکدیگر هستند، اما باید حواسمان باشد که یکی از این دو مورد، دیگری را مورد سواستفاده قرار ندهد.

از دانشگاه درخواست داریم در این زمینه با اکثریت جامعهٔ دانشجویی همراه باشد و با اقدامات عده قلیلی که سعی دارند این تعادل را به هم بزنند، برخورد داشته باشید.

امیدواریم با همکاری دانشجویان و اساتید به نتایج مطلوبی از تدوین و تصویب و اجرای درست این منشور دست پیدا کنیم.

دانشگاهمنشورشورای صنفی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید